وبلاگ ملاحسنی: آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده نشانههایی را یافته است که جمهوری اسلامی به اورانیوم با غلظت ۲۷ درصد دست یافته و همینطور اگر پیش برود بزودی اورانیوم با غلظت نود درصد هم درست میشود اما مقامات جمهوری اسلامی گفتهاند: بحضرت عباس تقصیر ما نبود. این دستگاههای سانتریفوژ همینطوری الکی برای خودشان کار میکنند و خاموش نمیشوند و بدلیل نقص فنی غلظت مواد را میبرند بالا.
اگر هیچ کس این ادعای جمهوری اسلامی را باور نکند من یکی آنرا دربست قبول میکنم. من خوب این موجودات را میشناسم و دقیقا میدانم هیچ شیله پیلهای توی کارشان نیست و دارند عین واقعیت را میگویند.
حالا ماجرا از چه قرار بوده و چگونه نقص فنی باعث شده غلظت اورانیوم از حد مجاز بالاتر برود؟
واقعیتش این است که یکروز یکی از این سانتریفوژها خراب شده بود و کار نمیکرد. مسولین هرچه تلاش کردند یکنفر را از کره شمالی یا چین یا روسیه بیاورند این دستگاه را درست کند موفق نشدند. هر کدامشان بهانهای آوردند و دستمزد مورد درخواستشان سر به فلک میزد. این قضیه همینطور مانده بود تا یکی از دانشمندان هستهای ما که برادرش قبلا توی تعویض روغنی کار میکرد و از نزدیک شاهد کارهای مکانیکی و صافکاری بوده به مسئولین پیشنهاد داد تا اجازه بدهند او این دستگاه سانتریفوژ را تعمیر کند و نصف دستمزدی که قرار بود به خارجیها بدهند را اگر دلشان خواست به او پرداخت کنند تا او هم مثل بقیه برود توی کار بساز و بفروشی و خرید و فروش سکه.
بالاخره مسولین قبول کردند و به این آقایی که برادرش قبلا شاگرد مکانیک بوده اجازه دادند بیاید و دستگاه را تعمیر کند. این آقا که اصولا آدم متعهد و متخصص و مومنی بود آچار و پیچ گوشتی را برداشت و دل و جیگر دستگاه را باز کرد و روی زمین ریخت.
بعد دید همه قطعات سالم است بنابر این تصمیم گرفت دوباره آنها را سر هم ببندد. درد سرتان ندهم این آقا با کمک الهی و با پشتوانه دعای مقام معظم رهبری و نذر و نیاز خانواده رزمندگان و شهدا و جانبازان موفق شد بدون کمک کارشناسان خارجی دوباره دستگاه را سر هم کند که البته در خاتمه یکسری پیچ و مهره و چند قطعه بدرد نخور اضافه آمده که لابد این خارجیها عقلشان نمیرسید و بیخودی آنها را توی دستگاه کار گذاشته بودند. اصولا این خارجیها آدمهای کودن و خرفتی هستند چون نور ایمان به دل آنها نتابیده.
و سرپا میشاشند.
شاید هم از روی حقه بازی و پدرسوختگی این خارجیها بوده که عمدا و از روی برنامه تعدادی قطعات فلزی و پیچ و مهره اضافی توی دستگاهها میبندند که هم سنگین تر بشوند تا گرانتر بفروشند و هم این که پیچیدهتر بشوند تا کسی از جهان اسلام جرات نکند به دستگاههای آنها نزدیک شود و احتمالا آنها را باز و بسته کند. اما زهی خیال باطل!
حلاصه به کوری چشم دشمنان ما موفق شدیم خودمان با اتکای الهی دستگاه سانتریفوژ را تعمیر و راهاندازی کنیم اما نمیدانیم که چی شده که هر وقت ما از اینطرف کیک زرد توی دستگاه میریزیم از آنطرف بمب اتم بیرون میده! حتما این هم لطف خداست!