![]()
- نزاع بر سر مذاکره با آمریکا؛ نمایان شدن شکافهای جدی در ساختار قدرت
- مقاله؛ چرا جمهوری اسلامی عامل فاجعه جنگ در ایران است؟ - ایران؛ چگونه جنگ، گاهی بهطوری عجیب، فصلی دیگر را رقم میزند؟ - همین ادعاهای ملالآور پیروزی است که منجر به فروپاشی نظام خواهد شد - الهه حسیننژاد؛ آنها شاید ما را بسوزانند اما هرگز نمیتوانند خاموشمان کنند - ترامپ به دنبال فروپاشی نظام بدون جنگ؛ برهم خوردن تعادل روانی خامنهای - پژوهشگر: نقش جنایتکارانه خامنهای توسط شبهنظامیانش در عراق - مجلس شورای اسلامی؛ دفتر ثبت فرامین ولی فقیه و اطاعتنامهنویسی - خاکسپاری غمانگیز مهین زرینپنجه؛ ایران اسلامی بهشت دزدان و جهنم فرهیختگان - الهه حسیننژاد؛ خنجرهای اهریمن بدکیش ولایی پیکر ایران را میدرند
- جزئیات استراتژی هوشمندانه آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی
- در مورد ۴۵۰ نفری که برای تحریم شبکه ایران اینترنشنال بیانیه دادند - چگونه خامنهای بهزعم خودش یک ایران مجازی را رنگآمیزی میکند؟ - هشدار بیسابقه اسرائیل به خامنهای: شصت روز مهلت داری انتخاب کنی - گزارش نشریه اروپايی؛ پژواکی از درون جامعه ایران: اسرائیل متشکریم - نزاع بر سر مذاکره با آمریکا؛ نمایان شدن شکافهای جدی در ساختار قدرت - مرگ خورشید و فضانورد سردرگم؛ این تریلر ۴۰۰میلیون بار دیده شده! ببینید - غافلگیرشدن سران نظام در خواب از زبان قالیباف؛ راهی برای نجات مانده؟ - چگونه بفهمیم دچار عدم تعادل دوپامین شدهایم؛ چطور میتوانیم مغزمان را.. - جنگ اوکراین؛ تغییر لحن واضح ترامپ در قبال روسیه: از پوتین ناامیدم
- خطر اعدام قریب الوقوع سه زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز
- اعلام اسامی بازجویان و شکنجهگران کشته شده در حمله اسرائیل به اوین - وحشت در دل رژیم خامنهای؛ مردم را به تکرار اعدامهای دهه ۶۰ تهدید کردند - نمایش "اقتدار" با اعدام؛ اما آنچه میسوزد، مشروعیت فروریختۀ نظام است - زخمی شدن بچههای اکباتان در زندان؛ حکم حبس برای اینکه بازتولید دروغ نکردم
- گزارش نشریه اروپايی؛ پژواکی از درون جامعه ایران: اسرائیل متشکریم
- غافلگیرشدن سران نظام در خواب از زبان قالیباف؛ راهی برای نجات مانده؟ - هشدار بیسابقه اسرائیل به خامنهای: شصت روز مهلت داری انتخاب کنی - نزاع بر سر مذاکره با آمریکا؛ نمایان شدن شکافهای جدی در ساختار قدرت - جزئیات استراتژی هوشمندانه آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی
- چگونه بفهمیم دچار عدم تعادل دوپامین شدهایم؛ چطور میتوانیم مغزمان را..
- مرگ خورشید و فضانورد سردرگم؛ این تریلر ۴۰۰میلیون بار دیده شده! ببینید - تازههای پزشکی؛ تشخیص علائم پوکی استخوان با هوش مصنوعی - چطور دختر پناهجوی افغان به جوانترین فارغالتحصیل تاریخ آلمان تبدیل شد؟ - ۲۷ ترفند کاربردی برای مراقبت از بدن در روزهای داغ تابستان
- اینهم شب یلدای قسطی در حاکمیت سیاه ملایان؛ پایان شب سیه سیپد است
- فیلم؛ خواننده اپرا که مجذوب موسیقی محلی ایران بود: ویدئو را ببینید - نسخه بدون سانسور فیلمی که کارگردانان آن به اشاعه فساد متهم شدند - سرود "ای ایران ای مرز پر گهر" ۸۰ ساله شد؛ ویدئو با صدای بنان - نوبل ادبیات؛ نثر شاعرانهاش که شکنندگی زندگی انسان را آشکار میکند
- برادر بانوی ورزشکاری که حجاب را برداشت: بالهای خواهرم را چیدند!
- کاریکاتور اسرائیلی؛ حزبالله در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است - کاریکاتور؛ هر موقع این عصا را دست آقا دیدید یعنی بدجوری ترسیده - کاریکاتور فعال ضد اسرائیلی: گنبد آهنین عربی برای حمایت از اسرائیل - کاریکاتور انتخاباتی؛ در جمهوری اسلامی جایی برای انتخاب نیست ایرانپرسنیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمیکند. ![]() ![]() آدينه، 22 دی ماه 1391 برابر با 2013 Friday 11 Januaryرنجنامه فعال دربند کارگری در مورد بیماری فرزندخبرگزاری هرانا - بهنام (اسعد) ابراهیمزاده فعال کارگری در بند ۳۵۰ زندان اوین، بتازگی از بیماری فرزند و انتقال او به بیمارستان محک (بیمارستان کودکان سرطانی) آگاه شده است. وی طی رنج نامه ای تحت عنوان "رنج زندان را تحمل میکردم، ناگهان کوهی از اندوه بر من آوار شد." می گوید: "من از وضع این امید دلبندم چیزی نمیدانم، همسرم به روشنی بیان نمیکند فقط آرزو دارد که هر چه زودتر به مرخصی برای دیدن آنها بیایم." متن کامل نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است را در زیر میخوانید: نامهٔ زندانی سیاسی دربند بهنام ابراهیمزاده "رنج زندان را تحمل میکردم، ناگهان کوهی از اندوه بر من آوار شد." نمیدانم کی، شاید ۸-۹ روزی است، شنیدهام تنها فرزندم نیمای سیزده سالهام که غم دوری از پدر و محرومیت از همه حیث او را فرا گرفته بود به بیمارستان کودکان محک اعزام شده است، آنجا بیمارستان کودکان سرطانی است. تجربهای تلخ و لحظات تکان دهندهای که تا عمق روح و روانم نفوذ کرده است. من از وضع این امید دلبندم چیزی نمیدانم، همسرم به روشنی بیان نمیکند فقط آرزو دارد که هر چه زودتر به مرخصی برای دیدن آنها بیایم. برای این منظور درخواست مرخصی کردهام که مسلماً موافقت با این درخواست تاثیری عمیق بر من و فرزند بیمارم میگذارد. این تنها لحظهای در زندگی یک پدر است که مایل نیست تحت هیچ شرایطی آن را از دست بدهد. به همین منظور به لطف دوستان وثیقهای ملکی دست و پا کردهام و مثل همیشه که برای رفع محرومیتها اقدام میکردم جواب مساعدی هم شنیدهام. اما شاید این بار نیز فقط حرف تحویل گرفته باشم. در این شرایط و با هزاران خیال که درباره فرزندم نیما در سر دارم یادآوری وعدههای توخالی گذشته مسئولان رنج مرا به دردی جانکاه تبدیل کرده است. من باید در کنار فرزند بیمارم باشم این حق من است من یک زندانی سیاسیام که اکنون نگرانی بیماری فرزندم همه چیز را در برابرم تیره و تار کرده است، چندین اقدام در برابر من قرار دارد که یکی از آنها اعتصاب غذای خشک کامل است. شاید جوابی بگیرم. خودم صبر و تحمل را میپسندم همراه با فشار و مقاومت، اما همه چیز ممکن است اتفاق بیفتد. با این همه محرومیت از غذا، مرخصی، ملاقات مناسب و تلفن، امکانات درمانی،... حالا محرومیت از حق بودن در بالای سر فرزند بیمارم میخواهد مرا از پای در آورد. من با تاکید بر درخواستم برای مرخصی و دیدار با فرزندم ایستادگی میکنم اما در همان حال از همگان برای دفاع از حقوق فرزندم و بهبود وضعیت ایشان استمداد میکنم. چه کسی گمان میکرد کسی که سالها در عرصه کودکان و کارگران تلاش و مبارزه کرده است برای عقیدهاش و در دفاع از کودکان به زندان بیفتد و بشنود که مردم دلسوز دوستان و رفقا گروه گروه به دیدن فرزند بیمارش میروند اما خودش در حسرت کشیدن دست بر پیشانی داغ فرزندش محروم بماند. من ایستادگی و مقاومت میکنم که تا به حال کردهام، اما چه کسانی باید پاسخ این همه بیعدالتی و رنج را بدهد چه کسی مسئول وضع پیش آمده برای فرزندم نیما است. من امیدوارم به همت دستان توانمند و مهربان پزشکان و پرستاران و امیدوار به همت دوستان و رفقا و همکارانم و مردمان خوب و دلسوز کشورم، من از همه کسانی که طی این چند روز جویای حال فرزندم بودهاند و به دیدار خانواده و فرزندم رفتهاند نهایت تشکر و قدردانی میکنم. من از تمامی پزشکان و پرستاران بیمارستان محک و همه کسانی که برای بهبودی وضعیت فرزندم تلاش کرده و قدمی برداشتهاند و بر میدارند قدردانی و سپاسگزاری میکنم به امید بهبودی هر چه سریعتر فرزندم نیما ابراهیمزاده و تمامی کودکان (اسعد) بهنام ابراهیمزاده – زندانی سیاسی دربند دی ماه ۹۱- زندان اوین – بند ۳۵۰ |