آدرس پست الکترونيک [email protected]









آدينه، 11 اسفند ماه 1391 = 01-03 2013

استقبال از غزل شهریار - م.سحر

پس از شنیدن صدای استاد شهریار که با صدای گرم خود غزل شیوایش را می خواند
از سر شوخ طبعی نوشته شد اگرچه اندکی تلخی هم در آن وارد شد.

..............................................

تا بر ایران میر ِ شیخان حکمرانی می کند
دزد بر میراث ملی پاسبانی می کند
شهریارا روزگارانت به سامان می گذشت
روزگار ما به ما نامهربانی می کند
بود با ساز صبایت عیش و آواز قمر
بر مزار عیش ما خر نوحه خوانی می کند
در بساطت بود تریاک سناتوری ولی
بر بساط ما خجالت میزبانی می کند
بچه های خوب آذربایجان را داشتی
بهر ما پان تورک آذربایجانی می کند
طبع چون آب روانت بود وآغوش وطن
لیک دوری از وطن ما را روانی می کند
با همای رحمتت خوش حال و روزی داشتی
آن همای رحمت اکنون سرگرانی می کند
بود با موج ارس راز و نیازت در وطن
رود سن اما به ما ناهمزبانی می کند
صبح زرین تو نو می شد به بالای سهند
آسمان ما ولی بی آسمانی می کند
شهریارا نوش جانت باد بزم دوستان
بزم ما بی دوستان یاد جوانی می کند
روزما رااهل دین در آتش کین سوختند
گرگ شب بر گوسفند ما شبانی می کند

م.سحر
پاریس
28/2/2013

صدای استاد شهریار که با صدای گرم خود غزل شیوایش را می خواند

http://www.youtube.com/watch?feature
=player_embedded&v=FW6oXcRlL_U



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید:
  4682 بازدید |






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved
Cookies on IranPressNews website
We use cookies to ensure that we give you the best experience on our website. This includes cookies from Google and third party social media websites if you visit a page which contains embedded content from social media. Such third party cookies may track your use of our website. We and our partners also use cookies to ensure we show you advertising that is relevant to you. If you continue without changing your settings, we'll assume that you are happy to receive all cookies on our website. However, you can change your cookie settings at any time.