آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 4 اردیبهشت ماه 1393 = 24-04 2014

عوامل ناکامی در مجاب کردن مردم به انصراف از يارانه

روزنامه مردمسالاری: روز گذشته از جانب دولت اعلام شد که 2ميليون و چهارصد هزار نفر از دريافت يارانه نقدي انصراف داده‌اند. اين در شرايطي است که برآوردهاي دولت تا پيش از اين براي تعداد انصراف دهندگان بسيار بيشتر از اين بود. طبق اعلام طيب نيا وزير اقتصاد، بيش از ده ميليون نفر شناسايي شده‌اند،‌ که نيازي به يارانه ندارند و در صورت ثبت نام نيز به آنها يارانه پرداخت نخواهد شد. بنا بر اين برآوردها هم پرواضح است که دولت در متقاعد کردن مردم براي نگرفتن يارانه شکست خورده است، اما فراتر از آن مي‌توان اين آمار را آنقدر افزايش داد که به جرات بتوان گفت حدود 20 ميليون ايراني مي‌توانند بدون گرفتن يارانه دچار مشکلي در تامين مخارج خود نشوند. پس آنانکه انصراف داده‌اند، ‌تنها حدود 10 درصد از بي‌نيازان به يارانه هستند. اما اينکه چرا دولت در متقاعد کردن مردم شکست خورد را از چند منظر مي‌تواند ديد؛‌

1- فرهنگ عمومي:‌ از منظر فرهنگي، اغلب مردم چندان خود را به جامعه متعهد نمي‌دانند از اين رو، جامعه بيشتر محلي براي استحصال و انتفاع است تا آنکه تلاش براي ساختنش شود. اکثر ايرانيان تلاش مي‌کنند تا بيشترين بهره را از جامعه ببرند در حاليکه کمترين تعهد را نسبت به آن دارند. بنابراين در شرايطي اينچنيني کمتر کسي حاضر مي‌شود تا از منافع خود در راستاي اهداف اجتماعي بگذرد،‌ هر قدر هم که گفته شود، اعتبار پس‌انداز شده در مواردي همچون تامين اجتماعي، محيط زيست و... که منافعش به همه مي‌رسد، هزينه خواهد شد،‌ کمتر کسي به آن وقعي مي‌گذارد.

2- کارنامه دولت‌هاي گذشته: متاسفانه در دولت‌هاي گذشته آنقدر وعده و وعيد داده شده و عمل نشده است که آسيب جدي به اعتماد مردم به دولت وارد شده است. در واقع بسياري استدلال مي‌کنند که اگر يارانه نقدي نگيرند، ‌دولت آن را به جيب خود خواهد ريخت و هرگز به مصارف عمومي نخواهند رسيد و تغييري محسوسي در رفاه عمومي ايجاد نخواهد شد. به اين مساله بايد افزود که ناکارآمدي ارگان‌هاي دولتي و اتلاف منابع نيز بسيار موثر است. دولت در ايران در حالتي کلي به نهادي عريض و طويل تبديل شده است که بيش از آنکه براي حال جامعه مفيد باشد مضر است، ‌زيرا علاوه بر تطويل روند اداري، کاغذبازي و رانت خواري، ناشايسته سالاري و... سبب اتلاف منابع عمومي مي‌شود. همچنين کارمندان دولتي بسياري بيش از تعداد مورد نياز است. هر وزير و مديري چندين مشاور دارد،‌در هر اتاقي چندين کارمند نشسته اند،‌چندين کارشناس و بازرس و... در هر اداره‌اي وجود دارند که بسياري به درستي نمي‌دانند نقش آنها چيست و در مجموع کارمندان دولت به قدري زياد، ‌کم بهره و پرهزينه هستند، که اين استدلال را در پيش مي‌گذارد که اگر دولت به دنبال صرفه جويي است چرا از خود شروع نمي‌کند؟ چرا دولت بايد اين همه کارمند داشته باشد،‌ که برخي از آنها دريافتي‌هاي چند ده ميليوني دارند؟ به راستي اگر دولت بخواهد در خود خانه تکاني واقعي انجام دهد،‌چند درصد از اين کارمندان باقي خواهند ماند؟

و نهايتا، ‌آنچه که مردم را به دولت کم اعتماد مي‌کند، ‌فساد مالي گسترده‌اي است که در سال‌هاي گذشته در ارگان‌هاي دولتي اتفاق ‌افتاد. اختلاس‌ها و دست‌اندازي‌هايي به بيت‌المال که سال‌هاست به ارقام چند ميليارد دلاري رسيده است. اختلاس‌هايي که در تمام آنها پاي چندين و چند مقام حکومتي نيز به ميان کشيده شده است. زماني که چنين سرقت‌هايي از بيت‌المال صورت مي‌گيرد،‌ بسياري از خود مي‌پرسند، چرا من بايد از اين مبلغ ناچيز بگذرم تا جمع شود و چند نفر به يکباره آن را به جيب بريزند؟

3- تبليغات: ‌عامل مهم ديگر، قطعا شيوه تبليغات براي مجاب کردن مردم به انصراف بوده است. گذشته از اينکه بمباران تبليغاتي يارانه بگيران که تقريبا از تمام رسانه‌هاي منسوب به دولت انجام مي‌گرفت، ‌نمي‌توانست شيوه‌اي مناسب باشد، و بيش از آنکه مجاب کننده باشد، ‌خسته کننده بود،‌ شيوه آن نيز کاملا به طور عکس عمل مي‌کرد. يک شيوه اين تبليغات اين بود که در مصاحبه با مردم عامي از آنها پرسيده مي‌شد که آيا يارانه خواهند گرفت يا نه، ‌و اکثريت قريب به اتفاق آنها پاسخ منفي مي‌دادند. صدا و سيما انگار فراموش کرده بود که آن کساني که با آنها مصاحبه مي‌کند،‌ همين مردم کوچه و خيابان هستند. يعني صداوسيما از هر 5 نفر حتي به يک نفر نيز برخورد نمي‌کرد که قصد گرفتن يارانه را دارد؟ اين سوال چنين به ذهن متبادر مي‌کرد که اغلب افراد دروغ مي‌گويند و صرفا در مقابل دوربين چنين مي‌گويند و براي يارانه نيز ثبت نام خواهند کرد. بد نيست امروز صداوسيما مجددا از مصاحبه شوندگان بپرسد که آيا ثبت نام کرده‌اند يا خير. و شيوه بدتر صدا و سيما براي مجاب کردن مردم،‌ مصاحبه با چهره‌هاي مشهور بود. کساني که با در آمدهاي چند ده ميليوني يا حتي ميلياردي اعلام مي‌کردند که از گرفتن يارانه انصراف خواهند داد و بلافاصله اين سوال را در اذهان ايجاد مي‌کرد که آيا اين نماينده مجلس يا آن فوتباليست هم تا الان يارانه مي‌گرفته است؟

در مجموع تمام اين عوامل و شايد عوامل ديگري موجب شد تا دولت در رسيدن به اهدافش مبني بر انصراف داوطلبانه مردم از گرفتن يارانه شکست بخورد. آنچه که احتمالا دولت روحاني را به سمت انصراف اجباري از گرفتن يارانه در ماه‌هاي آينده سوق خواهد داد که قطعا برايش بدون هزينه نخواهد بود که از مهمترين آنها نيز تصادم با برخي از بنگاه‌هاي قدرت در ايران است.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: