آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 29 مهر ماه 1393 = 21-10 2014

چراغ سبز امام جمعه اصفهان برای اسیدپاشی به زنان

حنیف حیدرنژاد

بی عملی مقامات انتظامی این ظن را تقویت کرده که ناتوانی آنها در شناسائی و دستگیری عاملین این جنایات بدان خاطر است که نیروهای عمل کننده از مقامات بالاترِ مذهبی یا امنیتی دستور می گیرند و زیر چتر حفاظتی آنها قرار دارند.


چراغ سبز امام جمعه اصفهان برای اسیدپاشی به زنان: ام‌القرای جهانیم یا بدتر از حرامسرا های قدیم؟

به گزارش هرانا، حوالی ساعت ۱۱ صبح روز یکشنبه، ۲۷ مهر در اصفهان، یک موتور سوار دو ترکه به سمت ۳ دختر در خیابان شیخ صدوق اسید پاشید که یک نفر از آن‌ها به خاطر پاشیدن اسید در قفسه سینه در دم، جان باخت و دو نفر دیگر راهی بیمارستان شدند.

خشم و اعتراض عمومی در اصفهان نسبت به اسید پاشی زنجیره ای به صورت و پیکر زنان جوان بالا گرفته است. بی عملی مقامات انتظامی این ظن را تقویت کرده که ناتوانی آنها در شناسائی و دستگیری عاملین این جنایات بدان خاطر است که نیروهای عمل کننده از مقامات بالاترِ مذهبی یا امنیتی دستور می گیرند و زیر چتر حفاظتی آنها قرار دارند، وگرنه نمی توانستند در ظرف چند روز با یک روش یکسان و به راحتی در حداقل 15 مورد در خیابان های شهر اقدام به اسید پاشی به صورت زنان کرده و ترسی از دستگیر شدن هم نداشته باشند.

به دلیل امنیتی بودن و نه مجرمانه بودن این جنایات و با شبیه سازی آن با قتل های زنجیره ای در نیمه دوم دهه 1370، رسانه های فارسی زبان، بویژه در اینترنت از این جنایات با نام اسید پاشی "زنجیره ای" یاد می کنند.

مقامات اداری و انتظامی رژیم در اصفهان و در سطح کشوری ابتدا تلاش کردند تا مانع از رسانه ای شدن این خبرها شوند. با بالا گرفتن اعتراضات مردم و وحشت رژیم از پیامد های آن، اینک مقامات مختلف رژیم وارد صحنه شده تا وضعیت را آرام کنند.

زمینه سازی یا هدایت عملیات؟

یکی از متهمین اصلی که چراغ سبز شروع این جنایات را روشن کرده، امام جمعه موقت اصفهان "محمد تقی رهبر" می باشد. اگرچه هنوز "سندی" دال بر مسئولیت هدایت و رهبری این جنایت از سوی او وجود ندارد، اما شواهد موجود حداقل از زمینه سازی ها توسط او خبر می دهند. او چند هفته قبل در یک مصاحبه و در ارتباط با آنچه رژیم آن را "بد حجابی" می نامند گفته بود:

«آدم بعضی مواقع احساس می‌کنند که اثری از شریعت در جامعه نمانده است. رعایت حجاب یکی از توصیه‌های مهم دین مبین اسلام است و به همین دلیل در جامعه اسلامی تحت هیچ شرایطی نمی‌توان بی‌حجابی یا بدحجابی را تحمل کرد. نظام مقدس جمهوری اسلامی این داعیه را دارد که پرچمدار اسلام در دنیا است و دقیقا به همین علت، دلیلی ندارد تا نسبت به پوشش‌های آنچنانی و غیر عرف سکوت کنیم. [...] با نگاهی به عکس‌هایی که از قدیم موجود است، می‌بینیم که حجاب قبلا بهتر و بیشتر رعایت می‌شد و اگر عکس‌های حرمسراها را نگاه کنید می‌توان گفت که قدیمی‌ها حجابشان بهتر و کامل‌تر بود. [...] وقتی مراجع تقلید و علمای دینی از وضعیت حجاب ابراز نارضایتی می‌کنند، باید گفت که حتما در کوتاه‌ترین زمان ممکن چاره‌اندیشی شود تا بلکه بتوانیم اینطور بگوییم که همانطور که کشور ما ام‌القرای جهان است، مردم ما هم مردمانی هستند که خود را مقید به رعایت آنچه اسلام توصیه کرده است، می‌دانند.»

وی بر پایه این زمینه سازی و با تائید اعضای انصار حزب‌الله با اشاره به تصمیم جدید این گروه مبنی بر ارشاد خیابانی ادامه می‌دهد: «تنها چیزی که دنبالش هستند، این است که در قالب گروهی چند هزار نفری اقدام به امر معروف و نهی از منکر کنند، همچنین تاکید دارند که قرار نیست با کسی درگیر شوند و فقط به تذکر لسانی بسنده می‌کنند تا به تکلیف دینی خود عمل کنند. آنها خودشان هم می‌دانند که نباید کار به دعوا و جدل کشیده شود» حجت‌الاسلام تقی رهبر در واکنش به این مساله که سابقه نشان داده چنین حرکاتی اگر هماهنگ نشده باشد ممکن است مشکلاتی به وجود آید، به تماشاگران امروز گفت: «این گفته شما کاملا صحیح است و حتی این احتمال وجود دارد که عده‌ای بخواهند با هدف خراب کردن انصار حزب‌الله، وارد معرکه شوند و اقدام به کارشکنی و خرابکاری کنند. دقیقا به همین دلیل است که انصار حزب‌الله حتما باید موافقت وزارت کشور را جلب کند و امر به معروف و نهی از منکر را با همکاری مسئولان دولتی انجام بدهند.»

چرخش 180 درجه ای

در حالی که امام جمعه اصفهان در مصاحبه اش در دوم مهر ماه 1393 وضعیت ایران را بخاطر حجاب زنان بدتر از حرامسراهای قدیم خوانده بود، با بالا گرفتن خشم و اعتراض مردم و زیر سوال رفتن مسئولیت او در هدایتِ اسید پاشی به زنان، به یک باره در یک مصاحبه دیگر در 28 مهر ماه، یعنی 26 روز بعد از مصاحبه قبلی اش، حرفش را تغییر داده و می گوید «اکثریت زنان کشورما محجبه هستند و بیشتر آنها حجاب اسلامی را رعایت می‌کنند، حالا چه با چادر و یا مانتو و روسری. در حقیقت اوضاع کلی حجاب در کشور خوب است و زنان مسلمان ما به شکل صحیح و اسلامی در جامعه تردد می‌کنند.» [3]
امام جمعه اصفهان با چرخش 180 درجه ای خودش به آنانی که اوامر مذهبی اش را اجرا می کنند نیز یاد آور می شود اگر دستگیر شدند باید همچون او با یک چرخش 180 درجه ای، هدفشان را نه اجرای تکلیف الهی که او ابلاغ کرده بود، بلکه "خراب کردن انصار حزب الله" بیان کنند.

نفرت پراکنان، آنان که "تکلیف الهی" را ابلاغ می کنند


وقتی "مراجع تقلید و علمای دینی از وضعیت حجاب ابراز نارضایتی می‌کنند" و وقتی یک مقام مذهبی و امام جمعه شهر نیروهای حزب اللهی را به "انجام تکلیف" در این زمینه فرا می خواند، حتی اگر در ظاهر بر "تذکر لسانی" هم تاکید کند، سابقه سی و پنج سال گذشته در جمهوری اسلامی نشان داده که این سخنان یعنی چراغ سبز برای تجاوز به حریم خصوصی زنان و طرح ریزی جنایت های مختلف، از جمله اسیدپاشی به صورت و پیکر زنان. سابقه سه دهه گذشته نشان داده تا زمانی که این جنایات اعتراض و حساسیت عمومی را دامن نزده و خطر اعتراضات و شورش های اجتماعی پیش نیاید، دست "حزب اللهی ها" برای ادامه جنایت هایشان باز است. اما از زمانی که موضوع لو رفته و امکان کنترل اعتراضات اجتماعی نباشد، رهبران سیاسی و مذهبی و امنیتی رژیم به سرعت همه مسئولیت ها را به گردن "عده ای خود سر" خواهند انداخت تا بتوانند مهار اوضاع را در دست نگه دارند.

بالاترین مقامات مذهبی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران زن را "منشاء فساد" می دانند. آنها با توهین آمیز ترین لغات در عمومی ترین تریبون ها به زنان حمله می کنند و با استفاده از آموزه های ایدئولوژیک نیروهای خود را به دخالت در زندگی خصوصی زنان فراخوانده و عملا دست آنها را در کنار انواع و اقسام نهادهای رسمی سرکوبگر به تجاوز به حریم خصوصی زنان، از جمله دخالت در نوع پوشش آنها باز گذاشته و تشویق می شوند تا "تکلیف" دینی خود را در غالب "امر به معروف و نهی از منکر" انجام دهند.

به این ترتیب "ارازل و اوباش" حکومتی با دست باز و با پشتگرمی بالاترین افراد یا نهادها در سلسله مراتب مذهبی، سیاسی یا امنیتی به سرکوب زنان، نقض حقوق انسانی و توهین و تحقیر آنها می پردازند.

مقاومت زنان ایران در سه دهه گذشته، بویژه مقاومت زنانی که در طول عمر این حکومت به دنیا آمده و الگوی حکومتی پوشش و رفتار این رژیم را پس می زنند، نشانه ای از شکست ایدئولوژیک "ام القرای اسلام" است. برای مهار این وضعیت، سرکوب زنان در ایران، به عنوان یکی از مصادیق نقض آشکار حقوق بشر، امری سیستماتیک و نهادینه شده است که هم بطور متمرکز و از طریق نهادهای رسمی، و هم از طریق انواع نیروهای "خودسر" انجام شده و پیش برده می شود. هدف آن گسترش وحشت و مجبور کردن مردم، بویژه زنان به اطاعت و پیروی از الگو های رفتاری حکومت است تا نظام، بتواند با حفظ ظاهر هم که شده "ام القرا" بودن خودش را در دنیای رقابت با دیگر کشورهای مدعی حکومت اسلامی به اثبات برساند. سیاستی به غایت سرکوبگرانه و وحشیانه که که تاوان آن را بیش از هر کس، زنان ایران می پردازند.

اما، همانگونه که سه دهه گذشته نشان داده، زنان ایران تسلیم این شیوه های سرکوبگرانه نشده و هر بار با خلاقیت های خود راه و روش جدیدی برای عرض اندام و اثبات وجود خود و دفاع از کرامت انسانیشان پیدا کرده و شوق تحقق آزادی را ترنم خواهند کرد.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: