رسم معلم کُشی در ایران اسلامی
چند تن از اساتيد دانشگاه هاي بروجرد در گفتگو با ابتکار به بررسي ابعاد مختلف ماجراي قتل «محسن خشخاشي» معلم فيزيک در کلاس درس پرداختند و عمدتا به مسائلي مانند ورود بي اندازه مهاجرت به شهر، کامل نبودن زير ساخت هاي شهري براي کنترل بزهکاري، نگاه سنتي به نمره و خلاء شيوه هاي نوين آموزشي و تربيتي اشاره کردند.
دکتر رضا آزاد پور/ مدرس دانشگاه و دبير آموزش و پرورش
ظاهر قضيه و تحليل خبري اين حادثه هولناک با ژورناليست ها و رسانه هاست. اما بايد عمق کار را هم سنجيد و ديد که چرا در بروجرد چنين حادثه اي رخ داده و دليل بروز چنين فاجعه اي چه بوده است. پدر اين دانش آموز به مدرسه ميآيد و کارنامه او را تحويل ميگيرد و بعد از اينکه متوجه ميشود که نمرات پاييني گرفنه بي شک او را شماتت کرده است. نوجوان 15 ساله وقتي نمره فيزيک خود را صفر ميبيند و در کنارش برخورد نامناسب پدرش که روش تنبيهي بي اثر و مخربي است را نيز ميبيند، بي ترديد دچار تحريک عصبي ميشود و در طبقه بالا با چاقويي که معلوم نيست از کجا تهيه کرده گلوي معلم خود را ميخراشد. به اعتقاد من اختلاف طبقاتي يکي از علل اين ماجرا است. مشکلات شديد فرهنگي و فقر اقتصادي را هم بايد به اين فاجعه گره زد. اما بدون اينکه بخواهيم قبح اين جنايت را بريزم بايد به اينکه توجه کنيم که وقتي دانش آموز با نوشتن نام و نام خانوادگي ميتواند نمره صفر نگيرد چرا بايد معلم ها به دانش آموزان صفر بدهند و باعث تحريک ميشود. بين صفر و 8 براي معلم فرقي نميکند اما براي دانش آموز چنين فاجعه اي را به بار ميآورد.
بي شک اين حادثه اولين قتل سر کلاس درس در طول تاريخ 110 ساله شکل گيري آموزش و پرورش است. اتفاقي بي سابقه که ما قصد داريم در بروجرد بعد از اينکه تب و تاب اين حادثه غم انگيز خوابيد يادماني به ياد استاد از دست رفته «جناب آقاي خشخاشي» برگزار کنيم تا لااقل به لحاظ اهميت حادثه براي تمامي کشور زمينه هاي برنامه ريزي و مديريت صحيح تر را ايجاد کنيم.
مهرداد سينايي/ فرهنگي
قضيه قتل معلم بروجرد را ميتوان از ابعاد مختلفي بررسي کرد. يکي بحث بر سر نوع نگاهي است که نسبت به آموزش و پرورش وجود دارد. متأسفانه نوع نگاه به اين نهاد مناسب نيست وآن را نهادي مصرفي ميدانند به همين خاطر باعث شده است تا ارزش و منزلت معلم ناديده گرفته شود از طرف ديگر مسائل سياسي بروجرد است که به خاطر دخالت هاي سياسي نمايندگان در عزل و نصب هاي مديران شهر باعث شده است تا افراد نالايقي در سمت مديريتي باشند و از اين رو شاهد هستيم که فردي که در دورا ن احمدي نژاد کارنامه خوبي از خود به جاي نگذاشت دوباره در دولت تدبير و اميد مدير آموزش و پرورش بروجرد ميشود.از طرف ديگر بحث برهم خوردن ترکيب جمعيتي شهر است که در وقوع چنين اتفاقاتي دخيل است و ما شاهديم که در اين اواخر کيفيت قتل ها هم در اين شهر تغيير کرده است؛ قتل پدر توسط فرزند، معلم توسط دانش آموز مادربزرگ توسط نوه از طرف ديگر جامعه معلمان و دانش آموزان اين شهر از بروز چنين حادثه اي بسيار متأثر شدند و لطمه روحي ديده اند و احساسات عمومي جريحه دار شده است به خاطر اين اتفاق نابهنجاري که در سر يک کلاس که جاي مقدسي است رخ داده است. به همين خاطر انتظار ميرفت که طي مراسم باشکوهي در تشييع جنازه اين فرد اين احساسات تسکين پيدا کند و همچنين با توجه به حضور مردم از بروز اينگونه حوداثي پيشگيري شود اما متأسفانه مراسمي که قرار بود از جلوي اداره آموزش و پرورش برگزار شود به صورت خلاصه تنها در بهشت زهرا برگزار شد و اگر اجازه ميدادند که مراسم مفصل با حضور گسترده مردم باشد تأثير مثبتي در جامعه براي پيشگيري از وقوع همچين حوادثي بود.
فرشاد علي ياري / مدرس دانشگاه بروجرود
اين دانش آموز از دانش آموزاني بوده که در حاشيه شهر زندگي ميکرده است و در دوره هاي آموزش از راه دور به نام «افق روشن» تحصيل ميکرده است. بعد از دو سال دوري از کلاس درس براي تحصيل سال اول دبيرستان به مدرسه ميرود. خانواده وي از منطقه نهاوند به بروجرد مهاجرت کرده بوده و ظاهرا مشکلات جدي اقتصادي و فرهنگي داشته اند. دانش آموز همراه پدرش به مدرسه آمده بود تا کارنامه ميان ترم خود را که نمرات پاييني گرفته بود دريافت کند. پدر دانش آموز در حين گفتگو با مدير مدرسه ميخواهد که اجازه دهد، دانش آموز همراه آنها به نهاوند برود. در اين هنگام ضارب از دفتر ناظم مدرسه به سمت کلاس درس آقاي خشخاشي در طبقه بالا ميرود و با چاقويي که همراه داشته به معلم حمله ميکند و دو چاقو به پهلو يکي به شاهرگ اش ميزند و بعد متواري ميشود.
نمونه هاي مشابه اين حادثه مانند ديگر مناطق کشور در بروجرد اتفاق افتاده است. براي نمونه حادثه اي در دبيرستان طباطبايي اين شهر داشتيم که دانش آموزي با قمه به مدير مدرسه خود حمله کرده است. اين نشان ميدهد که بايد پيش بيني براي اين شرايط بوجود ميآمد و شرايط مديريتي به لحاظ ايمني براي معلمان و ديگر دانش آموزان تدارک ديده ميشد. به نظر من مديريت تنش بايد در مدارس کشور به خصوص در مدارسي با فرهنگ هاي بومي تر اعمال شود. مدارس حاشيه شهر در بروجرد زياد است و البته کلاس هاي 40 نفره درس هم تشکيل ميشود. بي شک در چنين فضايي با امکانات محدود بايد معلمان در انتظار اين حوادث باشند.
کساني که به عنوان مديري انتخاب ميکنند فاقد مديريت تنش هستند و زماني که بزه کاري و يا رفتارهاي خشن از دانش آموز ان سر ميزند قدرت مديريت بهينه ندارند و غالبا مديران حاشيه شهرها با دانش آموزان تعامل ندارند. مدير بايد بيش از معلم دانش آموز را بشناسد و همه جزئيات حياتي او را بداند، خانواده، وضعيت معيشتي، مشکلات خانوادگي و رواني و مسائلي از اين دست را آناليز کند و بعد شرايط را براي امر تدريس مهيا کند. واقعيت اين است که زيرساخت هاي شهري در بروجرد براي حجم بالاي مهاجرت از روستا ها و شهرهاي اطراف فراهم نيست و اکنون 70 درصد اين منطقه را مهاجراني تشکيل ميدهند که شيوه هاي زندگي و فرهنگ بومي را به خوبي نميدانند و اين مساله به لحاظ امنيتي داراي اهميت است.