آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 26 آذر ماه 1393 = 17-12 2014

اسیدپاشی موسوی بجنوردی روی شهروندان بهایی

آقای بُجنوردی با ارایه یک نمونه ملموس، ابعاد ریاکاری "حُقوق بشری" طیف های "میانه" و "اصلاح طلب" جمهوری اسلامی را نشانه گذاری کرده که در ظاهر، سُخن آراسته می گویند اما مقصود دیگری دارند و در عمل نیز همان را اجرا می کنند و نه آنکه به نمایش گذاشته اند.
****


منصور امان

آیت الله موسوی بجنوردی، از مُلاهای پُرنُفوذ حُکومتی، با بستن شمشیر از رو علیه شهروندان بهایی با یک تیر دو نشان زده است. او از یکسو امکان نگاه انداختن به لایه ی زیرین "منشور حُقوق شهروندی" حُجت الاسلام روحانی را فراهم آورده و از سوی دیگر، علت پایه ای سُکوت سرسختانه "اصلاح طلبان" حُکومتی در برابر پایمالی وحشیانه حُقوق این گروه از دیگرباوران را ارایه داده است.

آقای موسوی بُجنوردی در پاسُخ به خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به "فارس" که از او به عُنوان یکی از تدوین کنندگان "منشور حُقوق شهروندی" در باره شامل شدن "حق تحصیل" به بهاییان پُرسیده بود، اطمینان داد: به هیچ عُنوان. بعضی مسایل نیاز به این ندارد که تخصیص بزنیم. آن کسی که با اسلام مُخالف است، موضوعا خارج است. بهایی ضداسلام است و موضوعا از این بحث خارج است."

وی سپس برای رفع کامل نگرانی پیرامون جهتگیری تهیه کنندگان "منشور"، همه کارتهایش را با هم روی میز گذاشت: "هیچوقت ما نمی گوییم بهایی حق تحصیل دارد، اصلا حُقوق شهروندی ندارد."

همریشان نظامی - امنیتی آقای موسوی بجنوردی که این اعتراف را از دهان او بیرون کشیده اند، "منشور" باند رقیب را ابزاری برای گُسترش نفوذ در قلمرو اطلاعاتی و امنیتی خود و به دست گرفتن دهنه ی نیروهای شان ارزیابی می کنند. آنها اُمیدوارند سُخنان آقای بُجنوردی که موجب بی اعتباری "منشور حُقوق شهروندی" در جامعه می گردد، بتواند مسیر جناح میانه حُکومت برای تولید فشار بر آنها از این نُقطه را با مانع روبرو سازد.

(عکس کنار از ایسنا با این عنوان: اقتدای سيد محمد خاتمی به آيت الله موسوی بجنوردی)

در همین حال، دیدگاه قُرون وسطایی و چندش آور آیت الله موسوی بُجنوردی از راز بی اعتنایی باند حُکومتی "اصلاح طلب" به سرکوب افسارگُسیخته پیروان بهاییت پرده برداشته است. او به عُنوان عُضو شورای مرکزی یک تشکل محوری "اصلاح طلبان" به نام "مجمع روحانیون مُبارز"، روشن ساخته که سیاست این طیف در برخورد به حُقوق انسانی و مدنی شهروندان، سراسر گُزینشی و تجزیه انگارانه است و آنچه را که در مورد "خودیها" نکوهش می کند، می تواند به خوبی در حق "دیگران" مُجاز بشمرد.

آقای بُجنوردی روشن ساخته که بی تفاوتی "اصلاح طلبان" در برابر سرکوب و رفتار غیرانسانی با بهاییان، به سادگی از آن روست که اینان در چارچوب مرزهای "حُقوق بشری" که "میانه روها" ترسیم کرده اند، جایی ندارند.

با توضیحات این شخصیت "اصلاح طلب" همچنین آشکار می شود که سُکوت طیف وی در برابر سرکوب بخشهای گوناگون جامعه از سر اجبار و یا مصلحت نیست، بلکه حساب شده است و از یک خط و سیاست جا افتاده و مُشخص برمی آید.

آقای بُجنوردی با ارایه یک نمونه ملموس، ابعاد ریاکاری "حُقوق بشری" طیف های "میانه" و "اصلاح طلب" جمهوری اسلامی را نشانه گذاری کرده که در ظاهر، سُخن آراسته می گویند اما مقصود دیگری دارند و در عمل نیز همان را اجرا می کنند و نه آنکه به نمایش گذاشته اند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: