آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 26 آذر ماه 1393 = 17-12 2014

معلم گفت دستتان را درون توالت کنید و باقی ماجرا

معلم گفت دستتان را درون کاسه توالت کنید و و به دهان ببرید

روزنامه شهروند: آن روز درس‌هایشان را نخوانده بودند؛ «حمید» و «مرتضی» و «یاسین» و «محمدرضا». درس نخواندن همان و تنبیه همان. ٤ دانش‌آموز کلاس سوم مدرسه (ح) پاکدشت، فکرش را هم نمی‌کردند که برای نیاوردن کتاب‌هایشان به مدرسه، باید دست درون کاسه توالت بکشند و سپس آن را به دهان ببرند! تنبیهی عجیب و غریب که شرح آن در ادامه مطلب آمده است.

دانش‌آموزان افغان مدرسه (ح) پاکدشت ورامین، هفته گذشته را خوب نگذرانده‌اند؛ مدرسه‌ای که ویژه دانش‌آموزان اتباع این شهر است و حالا اتفاقی در آن افتاده که باعث شده دانش‌آموزان آن و پدر و مادرهایشان این مدرسه را دیگر دوست نداشته باشند؛ اتفاقی که مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت آن را به صورت دیگری تأیید می‌کند و مدیر مدرسه هم آن را از بیخ و بن، تکذیب می‌کند.

ماجرا هفته گذشته اتفاق افتاد؛ وقتی آقای ر، معلم کلاس سوم دبستان متوجه شد حمید و مرتضی و یاسین و محمدرضا، تکالیفشان را انجام نداده و کتابهایشان را با خود به کلاس نیاورده‌اند. همین کافی بود تا آقای معلم، مبصر کلاس، امیرحسین را مامور کند تا آن ٤ نفر را به سرویس بهداشتی مدرسه ببرد، بالای سر آنها بایستد و آنها را مجبور کند تا دستشان را داخل کاسه توالت ببرند. آن روز فقط این «حمید» بود که دستش را کامل داخل کاسه توالت کرد. بعد، وقتی که او حالش بد شده بود و در حال استفراغ کردن بود، مبصر کلاس از ترس این‌که معلم او را کتک بزند، بقیه را هم مجبور کرد دستشان را در کاسه توالت فرو ببرند؛ حمید و مرتضی و یاسین و محمدرضا وقتی کارشان در دستشویی مدرسه تمام شده بود، درحال بیرون آمدن از آن بودند که ناظم آنها را دید و وقتی ماجرا را شنید، دانش‌آموزها را به دفتر مدرسه برد.

خبر را سکینه بهره‌مندی، مادر یکی از دانش‌آموزان کلاس سوم مدرسه و عضو سابق انجمن اولیا و مربیان این مدرسه می‌دهد. او می‌گوید پسرش اتفاقی را که برای همکلاسی‌هایش افتاده برای او تعریف کرده و او هم ماجرا را از طریق دانش‌آموزان و پدر و مادرهایشان پیگیری کرده است.

او می‌گوید: «هفته گذشته بود که پسرم این ماجرا را برای من تعریف کرد. بعد از آن شنیدم مدرسه پدر و مادرها را خواسته، با آنها جلسه گذاشته و مدیر به آنها گفته که معلم خاطی را اخراج کرده و بهتر است که دراین‌باره شکایت نکنند، چرا که اگر به قول او دراین‌باره جار و جنجال راه بیندازند، مدرسه تعطیل می‌شود و فرزندانشان از درس و مشق می‌افتند. پدر و مادرهای این ٤ دانش‌آموز هم ترسیدند و به هیچ‌کس گزارشی دراین‌باره ندادند. جالب اینجاست که این ٤ بچه از بس ترسیده بودند کلا ماجرا را برای پدر و مادرهایشان تعریف نکرده بودند و این مدیر مدرسه بود که با خانواده‌ها جلسه گذاشته و اتفاق را برای آنها تعریف کرده بود. بعد از آن بود که خانواده بچه‌ها را پیدا کردم و با خود بچه‌ها هم حرف زدم و آنها به من گفتند که چنین اتفاقی افتاده است.»

یکی از دانش‌آموزان: آقا به من و ٣ نفر دیگه گفت از این به بعد یا درس می‌خوانید، یا [...] می‌خورید. ما خیلی گریه کردیم ولی آقا به امیرحسین گفت باید ما را به دستشویی ببرد، به او گفت که اگر ما این کار را نکنیم، او را خطکش می‌زند

«حمید» و «مرتضی» و «یاسین» حالا در پاکدشت نیستند؛ آنها به همراه پدر و مادرهایشان به کربلا رفته‌اند تا در مراسم اربعین شرکت کنند [این گزارش پیش از اربعین تهیه و پس از آن چاپ و منتشر شده است]. «محمدرضا» به نمایندگی از آنها ماجرا را تعریف می‌کند.

«محمدرضا احمدی»، یکی از چهار دانش‌آموزی است که شب و روزش را در هفته گذشته با تصویر بردن دستش داخل کاسه توالت مدرسه گذرانده.
او درباره آن روز این طور می‌گوید: «ما آن روز دفترمان را به مدرسه نبرده بودیم. آقا به من و ٣ نفر دیگه گفت از این به بعد یا درس می‌خوانید، یا [...] می‌خورید. ما خیلی گریه کردیم ولی آقا به امیرحسین گفت باید ما را به دستشویی ببرد، به او گفت که اگر ما این کار را نکنیم، او را خطکش می‌زند. بعدش امیرحسین ما را به دستشویی برد و حمید انگشت خودش را که داخل دستشویی کرده بود، خورد، من و بقیه انگشتمان را زدیم توی دستشویی بعد از آن یکی از بچه‌ها زودتر از ما از دستشویی فرار کرد و آقای عظیمی، ناظم مدرسه را دید، او هم آمد و ما را به دفتر مدرسه برد. حمید را بردند و به سر و صورتش آب زدند.»

«محمدرضا» آن روز ماجرا را برای خانواده‌اش تعریف نکرد، ترسید. فردای آن روز اما وقتی پدر او به خانه برادرش رفته بود از زبان پسر برادرش که همکلاسی «محمدرضا» است، اتفاق را شنید. مادر او دراین‌باره می‌گوید: «قبل از این‌که بچه‌ها از مدرسه بیرون بیایند، ناظم مدرسه به آنها گفته بود که دراین‌باره حرفی نزنند، آنها هم به ما نگفتند.»

او می‌گوید که دیروز یک نفر از آموزش و پرورش پاکدشت به این مدرسه رفته و با بچه‌ها دراین‌باره صحبت کرده است.

«غلامعلی خانی»، مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت ورامین در گفت‌وگویی می‌گوید معلم مدرسه، این ٤ دانش‌آموز را تنبیه کرده اما نه به شکلی که این دانش‌آموزان تعریف کرده‌اند: «معلم این دانش‌آموزان را تنبیه کرده نه به این شکل. من این تنبیهی را که شما می‌فرمایید، تأیید نمی‌کنم. معلم آن روز به این ٤ دانش‌آموز گفته که بروند سالن را تمیز کنند.»

او می‌گوید این معلم اخراج نشده و به یکی دیگر از مدارس پاکدشت منتقل شده است. به گفته او پاکدشت، ٢٧٧ واحد آموزشی و ٦٢‌هزار دانش‌آموز دارد که از این تعداد حدود ١٠‌هزار نفر اتباع خارجی‌اند.

با این‌که مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت تنبیه دانش‌آموزان در مدرسه این شهر را تأیید می‌کند، «داوود تاجیک»، مدیر این مدرسه اتفاق افتادن هر نوع تنبیه در این مدرسه را تکذیب می‌کند. او می‌گوید: «در مدرسه ما هیچ اتفاقی نیفتاده و این موضوع شایعه است.»

او سخنان دانش‌آموزان این مدرسه را صحنه‌سازی او و خانواده‌هایشان می‌داند، چرا که به قول او «آنها می‌خواهند با این حرف‌ها مدرسه‌شان با مدارس ایرانی ادغام شود.»

تاجیک دلیل جابه‌جایی آقای ر، معلم کلاس سوم را هم ناراحتی قلبی او می‌داند و می‌گوید «بنده خدا را به مدرسه دیگری فرستادیم تا کار سبک‌تری انجام دهد.»





akbar December 17, 2014 12:09 PM

نتیجه اخلاقی :
بیچاره افغانیهارو به کربلا میفرستند
یک ملیون افغانی در کربلا

گزارش یا اعتراض به این نظر


شوکران December 17, 2014 04:58 PM

بنام خدا : افغان یا ایرانی ندارد این مهم نیست که انها محاجر هستند کار معلم به هر شکل قابل پیگیری باید باشد من به عنوان یک فرد اگر یک معلم چنین کاری را با فرزند من انجام دهد شاید معلم مذکور اتفاقی در تصادف اتومبیل جان به جان افرین تقدیم کند خوبی ایران این است که هفتاد میلیون بسیجی دارد وای به روزی که بسیج لباس انتقام بپوشد وسلام

گزارش یا اعتراض به این نظر


akbar December 18, 2014 12:01 AM

دوست عزیز بسیجی خرفت تر از آنست که از این کارها بکند

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: