آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 9 بهمن ماه 1393 = 29-01 2015

پیاده روی با "شیطان"؛ اقدامی هدفمند و حساب شده

در برآشُفتگی سازمان یافته باند ولی فقیه علیه گردش دوستانه آقای ظریف با وزیر خارجه ایالات مُتحده، تلاش برای حراست از سنگری تبلور یافته که یک پایه اصلی مشروعیت داخلی قُدرت و ابزار ماجراجویی خارجی "نظام" به حساب می آید.
***

منصور امان

پیاده روی با "شیطان" برای از اسب پایین آوردن باند حاکم

برخلاف آنچه که می نماید، جنجال به پا گردیده زیر "خیمه نظام" بر سر پیاده روی آقای ظریف با آقای کری، تنها یک بهانه گیری دیگر با تاریخ مصرف محدود برای کارشکنی و مُدیریت مُذاکرات هسته ای نیست. در غُبار کشمکش فُکاهی امروز، پیش قراول جدالهای سخت آینده خودنمایی می کند.

در برآشُفتگی سازمان یافته باند ولی فقیه علیه گردش دوستانه آقای ظریف با وزیر خارجه ایالات مُتحده، تلاش برای حراست از سنگری تبلور یافته که یک پایه اصلی مشروعیت داخلی قُدرت و ابزار ماجراجویی خارجی "نظام" به حساب می آید. آمریکا ستیزی برای حاکمان جمهوری اسلامی اکسیر مُعجزه گری بوده است که نه فقط مسیر خونین آنان برای چنگ انداختن به قُدرت مُطلقه علیه جامعه را هموار کرده، بلکه گُذرگاهی نیز برای تحرُک آنها در بیرون مرزها و ایجاد ابزارهای بومی باجگیری بین المللی گشوده است.

سکسکه "دُشمن... دُشمن" آقای خامنه ای، بیان نیاز دایمی و استراتژیک دستگاه قُدرت به دستاویز آمریکا ستیزی برای جا انداختن سیاستهای فاقد پُشتیبانی اجتماعی خود و توجیه تاثیرات ویرانگر و خانمانسوز آن است. او استبداد عصر سنگی ولایت فقیه را با ضرورت دفاع از "کشور و اسلام" در برابر دُشمن موهوم تبریه می کند و تبهکاریهای دستگاه تحمیل آن را زیر این شولا می پوشاند. همزمان نباید از یاد برد "ستاد" صدمیلیارد دُلاری آقای خامنه ای و "قرارگاه" به همین سنگینی سپاه پاسداران را که از چشمه این دستاویز سیراب می شوند.

بدین سبب، هرگونه نزدیکی اجباری یا پراگماتیستی به "دُشمن"، برای برهم زده نشدن میز چیده شده "آقا" و شُرکا می بایست دارای این دو ویژگی باشد: نخُست مخفی و به دور از چشم همگان صورت گیرد و سپس "مقام مُعظم" طرف حساب اصلی شناخته شود.

مُذاکرات عقب نشینی هسته ای، ابتدا شرط سری بودن مُراودات را از اعتبار ساقط کرد. آقای خامنه ای برای توجیه دور ریخته شدن قاعده بازی، ابتدا کُلاه شرعی "مُذاکره با آمریکا فقط در قالب 1+5" را بر سر تابوی ریخته شده اش گذاشت تا کمی بعدتر، زمانی که دیدارها و مُذاکرات "دوجانبه" نمایندگان جمهوری اسلامی و آمریکا به امری روتین تبدیل شد، این بار با سیلی "مُذاکره فقط بر سر مسایل هسته ای" صورتش را سُرخ کند.

آقای خامنه ای و همدستان نظامی و امنیتی اش برای رهانیدن خود از چنگ بُحران و تحریمها، نه تنها با اصل مُذاکره با "شیطان" مُخالف نیستند، بلکه دولت را در نقش تدارُکچی بدان تشویق هم می کنند. شرط مُهم برای آنها این است که نشانده شدن "نظام" پای این میز، زیر نور پروژکتور نرود و نمایش بیرونی نیابد.

جناح میانه حُکومت از همان ابتدا و با گفت و گوی تلفُنی حُجت الاسلام روحانی با آقای اوباما نشان داده که چندان تمایُلی به برآوردن این شرط و تنظیم خود با "عزت و غیرت" باند شیاد رقیب ندارد. "دیپلُماسی لبخند" برای باور پذیر ساختن آنچه که در مُذاکرات سری مُتعهد می شود، به تریبون عُمومی و دوربینها نیاز دارد. در این راستا، همنشینی خیابانی آقای ظریف و با وزیر خارجه آمریکا در برابر خبرنگاران و عکاسان را نه یک تصمیم تصادُفی و محض هواخوری، بلکه اقدامی هدفمند و حساب شده باید به حساب آورد.

این همان فاکتوری است که باند حاکم را به وحشت افکنده است. خط قرمز ترسیم شده آنها برای محرمانه نگه داشتن مُذاکرات، آگاهانه مخدوش می گردد و بدتر از آن، اینگونه به نظر می رسد که جناح رقیب در پی زد و بند جُداگانه ای با "جان" [کری]" و "دوستان" آمریکایی اش برآمده است.

جنجال پیاده روی، عزم باند ولی فقیه برای پس گرفتن امتیازهایی را بازگو می کند که دولت جناح میانه از آنها در خارج گرفته است. مُشاجره مُنجر به قهر آقای روحانی در یک نشست حُکومتی، نه فقط نشانگر کشانده شدن کشمکش آغاز شده از خارج به داخل و باقی نماندن در کادر اختلاف در سیاست خارجی است، بلکه تعیین کننده بودن امتیازی که در داخل گرفته می شود را نیز یادآوری می کند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: