سه شنبه، 1 اردیبهشت ماه 1394 = 21-04 2015هراس از بازگشت پوپوليسم بر اسب يارانهروزنامه مردمسالاری: از زماني كه دولت كنوني كار خود را آغاز كرد اعطاي يارانه نقدي به مردم كه ميراث دولت گذشته بود به عنوان يك معضل بزرگ گريبان دولت را فشرد. شايد دولتمردان خوشبين بودند كه با درخواست از مردم براي انصراف از دريافت يارانه، تعداد زيادي انصراف ميدهند و اين مشكل كه هر ماه بخش اعظم بودجه موردنياز دولت را ميبلعد و نه تنها بازده اقتصادي مفيدي ندارد، بلكه به نقدينگي هم دامن ميزند حل ميشود. اما مشكل اينجا بود كه مردم به دليل عملكرد سوء دولت قبل دچار بدبيني و بي اعتمادي شده بودند. همه به ياد داريم كه در دولت قبل، هر بار گفته ميشد نرخ ارز و طلا تثبيت ميشود، ناگهان رشد افسارگسيخته را تجربه ميكرد و هرگاه جابجايي يك مسوول تكذيب ميشد، آن فرد حتما تغيير ميكرد و موارد مشابه فراواني كه مردم را نسبت به وعدهها و گفتههاي دولتمردان بدبين كرده بود. به همين دليل عدم انصراف تعداد زيادي از يارانه بگيران خيلي هم عجيب نبود. حالا دولت با معضل بزرگي مواجه شده كه صداي وزير نفت را هم بلند كرده است. وزارت نفت يا همان شركت نفت كه در يكصد سال گذشته، نماد ثروت و رفاه در كشور بوده و مديران و كاركنان آن وجهه متفاوتي از ساير مديران و كاركنان داشتند، اكنون به دليل پرداخت روزانه 125 ميليارد تومان از منابع خود به دولت براي تامين يارانه نقدي، عملا زمينگير شده تا نوستالژي رفاه در نفت هم رنگ ببازد. دولت احمدينژاد نه تنها نتوانست پول نفت را سر سفرههاي مردم بياورد بلكه از ميراث آن دولت، پول نفت، هم از سفرههاي مردم رخت بربست و هم از خود نفت! اما اكنون چه بايد كرد؟ آيا بايد منتظر ماند و روند زوال منابع مالي كشور را كه با تقسيم شدن به سهمهاي 45 هزار توماني عملا هدر ميرود نگريست؟ طبيعتا پاسخ منفي است. شايد قطع يارانه نقدي، راهكار مناسبي نباشد و ميتوان تدبيري انديشيد تا تعداد كمتري از جمعيت كشور، يارانه نقدي هم دريافت كنند. اما اين حجم وسيع يارانه، مشكلات اقتصادي كشور را دوچندان كرده است. صرفنظر از پيچيدگيهاي اقتصادي تغيير روند پرداخت يارانه كه لاينحل به نظر نميرسد، گويي هراس از بازگشت پوپوليسم در قالب انتخابات مجلس و انتخابات رياستجمهوري با شعار افزايش يارانه نقدي موجب تامل بيشتر دولتمردان براي تغيير در روند كنوني شده است. فراموش نكرده ايم كه محمود احمدينژاد در آخرين ماههاي رياستجمهوري خود وعده پنج برابر شدن يارانه نقدي را داد و چندان غيرمنتظره نخواهد بود كه فرد يا افرادي از همان طيف، سوار بر همين موج شوند تا راي مردم را كسب كنند. اين امر بر دشواري وظيفه دولت براي جراحي يارانه اي ميافزايد اما با اين حال، هيچكدام از مسايل فوق نميتواند توجيه مناسبي براي خرد شدن منابع مالي كشور به ذراتي باشد كه در صورت تجميع، ميتواند نقش مهميدر تقويت اقتصاد و توليد كشور و همچنين اشتغالزايي و رونق اقتصادي داشته باشد. يارانهها اگرچه همچون بلايي گريبانگير وزارت نفت شده و وزير نفت را به انتقاد واداشته، اما آثار منفي آن صرفا نفت را درگير نكرده و مجموعه اقتصاد كشور همچنان تحت الشعاع پيامدهاي اين تصميم خلق الساعه است. دولت پيش از آنكه فرصت را بيش از اين از دست بدهد لازم است تصميمي قاطع و با در نظر گرفتن همه جوانب در اين باره اتخاذ كند تا اقتصاد نيمه جان كشور نفسي تازه كند. نگراني از بازگشت پوپوليسم سوار بر اسب يارانهها را هم نميتوان به طور كامل رفع كرد؛ همانگونه كه در برخي كشورهاي اروپايي هم پوپوليسم با رنگ و لعاب ديگري وارد عرصه سياست شده است. پس تصميم نهايي درباره يارانهها را بايد به دور از نگرانيهاي حاصل از بازگشت پوپوليسم اتخاذ كرد. وقتي وضعيت اقتصاد به سامان شد و مردم اين تغيير مثبت را احساس كردند، خطر بازگشت پوپوليسم هم كمرنگ ميشود. |