آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 31 خرداد ماه 1394 = 21-06 2015

کارتن‌ خوابی خانوادگی در پايتخت

در بازديدهاي شبانه از پاركي شاهد خانواده كارتن خوابي بودم كه پدر، مادر و دخترشان با مدرك تحصيلي فوق ليسانس و پسرخانواده با مدرك ليسانس همگي اعتياد داشتند. در فاصله چند متري آنها نيز شاهد خانواده‌هاي كارتن خواب ديگري بوديم.

اگر چند سال پيش درباره آسيب‌هاي اجتماعي مانند اعتياد، كارتن‌خوابي، كودك آزاري و... سخني به ميان مي‌آمد در بسياري موارد برخی عنوان مي‌کردند كه اين سياه‌نمايي است. رويكرد‌ها به مسائل اجتماعي اكنون عوض شده است و مسئولان و افرادي كه در اين حوزه فعاليت مي‌كنند معتقد به كتمان چيزي نيستند. اكنون به راحتي درباره كارتن خوابي، برخی آسیب‌ها در حوزه زنان، شيوع اعتياد و... سخن به ميان مي‌آيد چرا كه جامعه و مسئولان به اين نتيجه رسيده‌اند كه راه‌حل رفع معضلات اجتماعي مواجهه مستقیم با آن است تا بتوان از این رهگذر به رویکرد روشن و جامعی دست یافت.

فاطمه دانشور رئيس كميته اجتماعي شوراي شهر تهران يكي از فعالان حوزه اجتماعي است كه در دو سال اخير بارها خواستار توجه به مسائل اجتماعي و دادن آمار و ارقام درست از آسيب‌هاي اجتماعي شده است. او در گفت‌وگو با آرمان از پديده كارتن‌خوابي در پايتخت مي‌گويد و اشارات روشني نيز به وضعيت زنان در جامعه ما دارد. به گفته اين فعال حوزه اجتماعي بسياري از افرادي كه از شهرهاي خود و به دلايل گوناگون از جمله كم آبي و خشكسالي به كلانشهرها مهاجرت مي‌كنند، در معرض كارتن خوابي هستند. او حتي از معضلي به نام كارتن خوابي خانوادگي سخن به ميان مي‌آورد.

هفته گذشته شما به عنوان رئيس كميته اجتماعي شوراي شهر تهران اظهاراتي درباره كارتن خوابي در پايتخت و زنان كارتن خواب انجام داديد. اين مساله بارها از طرف شما مطرح شده است و با وجود اين همانطور كه خودتان همواره اذعان مي‌كنيد، آمار دقيق و حتي برآورد دقيقي از اين وضعيت نيست. اطلاعات موجود در اين مورد چيست و به صورت كلي وضعيت و ريشه‌هاي اين آسيب اجتماعي در تهران چگونه است؟

آسيب‌هاي اجتماعي در حوزه زنان در حال افزایش است. در چند سال اخير تعداد زنان مبتلا به آسيب‌هاي اجتماعي هر سال نسبت به سال قبل افزايش داشته است. اين آسيب‌ها در زمينه‌هاي اعتياد، افزايش كارتن خواب‌ها و پديده‌هايي از اين قبيل است. در زمينه معضل كارتن خواب‌ها سالانه با افزايش جمعيت اين افراد مواجه هستيم كه عمده‌ترين دليل افزايش اين معضل اجتماعي را مي‌توان مهاجرت بي‌رويه دانست. بسياري از افرادي كه از شهرهاي خود و به دلايل گوناگون از جمله كم آبي و خشكسالي به كلانشهرها مهاجرت مي‌كنند، در معرض كارتن خوابي هستند. بخش عمده ديگر هم مهاجران بيگانه و افرادي هستند كه به دليل مشكلات اقتصادي توانايي پرداخت اجاره‌بهاي مسكن را ندارند. در سال‌هاي اخير به دليل بحران‌هاي اقتصادي به يك‌باره هزينه اجاره‌بها و وديعه مسكن افزايش يافت و ديگر هر شخصي توان پرداخت آنها را نداشت كه همين موضوع باعث افزايش پديده كارتن خوابي در جامعه شد. بايد توجه داشت كه اكثر كارتن خواب‌ها دچار اعتياد هستند. شهرداري تهران براي كاهش اين آسيب يك مددسرا براي ساماندهي زنان كارتن‌خواب در لويزان تجهيز كرده كه فقط گنجايش 200 نفر را دارد. براي ساماندهي كامل زنان كارتن‌خواب شهرداري در پي افزايش اين مراكز است اما براي ساماندهي معضل كارتن خواب‌ها بايد تمام دستگاه‌هاي ذي‌ربط با هماهنگي‌هاي بين بخشی بتوانند با يكديگر اين پديده را حل و فصل كنند آن هم به اين دليل كه، شهرداري به دليل وجود نيروهاي محدود در بخش مددكاري وعدم توانايي در مداخله به تنهايي قادر به مقابله با اين آسيب نيست بلكه در اين زمينه بهزيستي بايد وارد عمل شود. در صورت عدم اعمال مديريت‌هاي لازم كارتن خواب‌ها دوباره به چرخه برمي‌گردند و اينطور چندان كار مناسبي انجام نشده است.

افزايش آسيب‌هاي اجتماعي كه شما و بسياري از آسيب شناسان حوزه اجتماعي در سال‌هاي اخير بر آن تاكيد كرده‌اند و افزایش آسیب‌ها در حوزه زنان چه دلايلي دارد؟

بروز اين پديده به علل گوناگوني بستگي دارد. براي مثال يكي ازعلل افزايش آمار معتادان در كشور همسايگي با كشور افغانستان و ترانزيت مواد مخدر از آن كشور است. هر چقدر در زمينه مديريت و مهار مواد مخدر در كشور تلاش شود اما به دليل موقعيت موجود بي‌شك با عبور اين مواد از كشور بخش اعظمي از جمعيت كشورمان با اين معضل روبه رو مي‌شوند. براي مثال در كشورهايي همچون سومالي افراد به دليل نبود آب مي‌ميرند و حتي يك فرد معتاد هم در ميان آنها وجود ندارد. معضل شماره يك آنها آب است و معضل شماره يك ما اعتياد. بايد دولتمردان و مسئولان برنامه‌هاي مدوني درباره توزيع مواد مخدر داشته باشند كه در اين زمينه زنان و كودكان از جمله گروه‌هايي هستند كه به دليل ترانزيت مواد مخدر در كشور دچار اعتياد مي‌شوند. بايد گفت دومين معضل شهر تهران پديده كارتن خواب‌هاست كه به دليل افزايش بيكاري و نارسايي‌هاي اقتصادي در سال‌هاي اخير زمينه بروز و شدت اين آسيب‌ها در جامعه بيشتر شده است آن هم به اين دليل كه در سال‌هاي اخير با افزايش چند برابري قيمت دلار مواجه بوديم كه به نسبت اين پديده پيامدهاي گوناگوني ازجمله افزايش وديعه مسكن و اجاره‌بها را در پي داشته كه منجر به عدم استطاعت مالي براي تامين خرج و مخارج منزل شده است. وقتي افراد از پس تامين مخارج زندگي برنمي‌آيند بي‌شك دچار بي‌خانماني و معضلات گوناگوني مي‌شوند و به دليل عدم كسب مهارت مناسب براي حل مشكلات به اعتياد روي مي‌آورند. اعتياد به مواد صنعتي منجر به توهم در اغلب افراد مي‌شود. در گذشته خانواده‌ها چندان درگير مشكلات اقتصادي نبودند و در دهه گذشته كارتن خواب فقط به آقاياني اطلاق مي‌شد كه به دليل اعتياد يا بدي رفتار از خانواده طرد شده بودند يا اين معضل شامل مهاجراني مي‌شد كه براي اشتغال به شهر مهاجرت كرده و مجبور به اقامت در پارك‌ها بودند اما هم‌اكنون در پارك‌ها شاهد زندگي كارتن خواب‌ها به شكل خانوادگي هستيم كه اغلب همه افراد خانواده هم اعتياد دارند.

در واقع شما مي‌گوييد با نوعي جديد از كارتن خوابي رو به رو هستيم به اين معنا كه ديگر كارتن خوابي طرد از خانواده نيست و گاهي يك خانواده همگي كارتن خواب مي‌شوند؟

همينطور است. در بازديدهاي شبانه از پاركي شاهد خانواده كارتن خوابي بودم كه پدر، مادر و دخترشان با مدرك تحصيلي فوق ليسانس و پسرخانواده با مدرك ليسانس همگي اعتياد داشتند. در فاصله چند متري آنها نيز شاهد خانواده‌هاي كارتن خواب ديگري بوديم. افزايش اين معضل به دليل بيكاري، مشكلات اقتصادي و... است. اين افراد نتوانسته بودند ازعهده مخارج زندگي بربيايند و دست آخر سر از پارك درآورده‌اند؛ در اين شرايط افراد در زندگي فلاكت بار به سر مي‌برند و علت آن هم به اين دليل است كه دستگاه‌هاي گوناگون از جمله بهزيستي به عنوان سازماني زيرنظر وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي هنوز نتوانسته به درستي مشكلات را در اين زمينه حل و فصل كند. بطور كلي مشكلات اجتماعي چندان متولي جدي ندارد و دليل عمده آن را مي‌توان به عدم رسيدگي كارشناسي در دولت‌های نهم و دهم دانست ‌آن هم به اين دليل كه در دولت‌ گذشته وزارت رفاه با وزارت تعاون و كار ادغام شد.

بي شك دولت‌ها در زمينه كنترل و كاهش آسيب‌هاي اجتماعي مي‌توانند نقش زيادي داشته باشند اما در اين ميان مجلس نيز مي‌تواند وارد عمل شود. اتفاقا اين نهاد مي‌تواند با قانون‌گذاري صحيح پراكندگي در حوزه كنترل و كاهش آسيب‌هاي اجتماعي را از بين ببرد. نظر شما در اين زمينه چيست؟

متاسفانه متوليان اجتماعي آن طور كه بايد و شايد از تخصص لازم برخوردار نيستند و بيشتر با استفاده از تجارب خود مسائل را درك مي‌كنند. دولت يازدهم در زمينه كاهش مشكلات اجتماعي نتوانسته بينش جدي، تخصصي و عميق نسبت به اين معضلات داشته باشد و در زمينه رسيدگي به معضلات و موضوعات اجتماعي باید جدی‌تر عمل کرد. با اينكه ريشه همه اين مشكلات از عدم مديريت در دولت گذشته است. متاسفانه در زمينه توجه به مشكلات اجتماعي كميسيون اجتماعي مجلس باید براي اين معضل‌ها راهكار مطلوبی ارائه دهد يا حداقل نقش نظارتي را بهتر انجام دهد. بايد اين كميسيون به عنوان متولي مسائل اجتماعي در كشور به درستي نظارت كند اما، مجلس به اندازه‌اي كه به موضوعات حاشيه‌اي پرداخته چندان توجهي به موضوعات اجتماعي ندارد. اين كميسيون باید حساسیت بیشتری نسبت به كار كودك، اعتياد كودكان و بي‌خانمان‌ها داشته باشد. در واقع بيشتر وقت مجلس صرف استيضاح وزرا مي‌شود. شهرداري و ديگر سازمان‌ها هم در اين زمينه با مشكلاتي رو به رو هستند. براي مثال در مبحث رسيدگي به كارتن خواب‌ها و معضل‌هاي اجتماعي كميته امداد باید ورود جدی کند و اين كميته بيشتر نگاه سنتي به مسائل محرومان و مستضعفان دارد و آن را به گونه‌اي تعريف مي‌كند كه خانواده‌هاي بي‌سرپرست، ايتام و مسائل اينچنيني را مورد نظر قرار مي‌دهند اما به آسيب‌هاي جديد و معضل‌هاي نو پديد كمتر توجه مي‌كند و اغلب در موضوعات گوناگون از جمله كودكان كار، آسيب‌هاي اجتماعي و معتادان با اينكه بخش عمده‌اي از كمك‌هاي مردمي را در اختيار دارد ورود پيدا نمي‌كند. اين در حالي است كه بهزيستي که وظيفه اين كار را دارد نمي‌تواند آن حجم از كمك‌هاي مردمي را جذب كند و مسائل گوناگوني دارد و بايد با هماهنگي و مشاركت بين بخشي وظايف بين افراد تقسيم شود تا يكسري وظايف براي كميته امداد بازتعريف شود، يك بخش نيز بردوش بهزيستي و ساير دستگاه‌ها باشد. در اصل براي مديريت مطلوب در اين زمينه از رئيس‌جمهور و وزير خواستار توجه بيشتر به مسائل اجتماعي هستيم؛ با اينكه مهم‌ترين دغدغه رئيس‌جمهور رسيدگي به مشكلات اقتصادي است ولي بايد موضوعات اجتماعی را جدی‌تر بگیریم.

بطور مصداقي معضل كار كودكان چطور قابل حل است؟

در قانون موارد منع كار كودك وجود دارد اما در اين زمينه باید نظارت دقیق‌تری انجام شود و دستگاه‌هاي اجرايي اگر خطا يا مشكلي دارند بايد به درستي در اين زمينه تذكرات لازم از سوي نمايندگان به آنها داده شود. متاسفانه در زمان انتخابات مجلس چنين تحرك‌هايي به‌وجود مي‌آيد اما ظاهرا بعد از انتخابات کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. در واقع نبايد اين مسائل وسيله‌اي براي شعار برخی نامزدهاي نمايندگي مجلس باشد بلكه خواستار اجرا و نظارت قوانين تصويب شده هستيم. هم‌اكنون قانون منع كار كودك وجود دارد در صورتي كه در اين زمينه در حوزه اجرا و نظارت نیازمند رویکرد مطلوب‌تری هستیم. براي مثال كوره‌هاي آجرپزي در حاشيه شهر تهران وجود دارد و تاكنون بازرس وزارت كار به اين مراكز سري نزده است. در اين كوره‌پزی‌ها كودكان در رده سني 10 تا 12 ساله به کار گماشته می‌شوند و اغلب به دليل اعتياد برخی صاحب‌كاران به اعتياد كشيده مي‌شوند. با اينكه كار كودكان در كوره‌هاي آجرپزي بر كسي پوشيده نيست اما در این زمینه هشداری داده نشده است. مسئولان بايد تعهد داشته باشند و در اين قضيه دلشان به درد بيايد نه اينكه به شكل مصلحتي به اين امور توجه كنند. بايد توجه داشت كه قانون وجود دارد فقط باید در حوزه اجرا دقیق‌تر عمل کرد. مجلس در زمينه توجه و رسيدگي به آسيب‌هاي اجتماعي باید جدی‌تر ورود کند.

براي حل مشكلات اجتماعي چه نهاد يا ارگاني باید بيش از پيش بها دهد؟

بايد اين رويكرد با تقويت مددكاري اجتماعي همراه با تخصص، قدرت مداخله و اختيار تجهيز شود. اگر مددكاران اجتماعي ما همچون ديگر كشورها قدرت مداخله بیشتری را داشته باشند با مشاهد كودكان كار در سطح جامعه مي‌توانند كودك را به ارگان‌هاي مربوطه ارجاع دهند اما در كشور ما مددكاران اجتماع چندان قدرت مداخله‌ای در این حوزه ندارند در حالی‌که بايد مددكار اجتماعي وارد عمل شود و نحوه ارتباط برقرار كردن با كودك و مادر را بلد باشد و براي تحقق اين امر بهزيستي بايد لايحه يا طرحي به مجلس ارائه دهد تا قانون بتواند به نحو احسنت اجرايي شود. قانون در زمينه‌هاي اجتماعي در صورتي الزام اجتماعي دارد كه مددكاران اختيار مداخله داشته باشند و وقتي كودك آزاري را مشاهده مي‌كنند بتوانند كودك را نجات دهند. اين مشكلات با نگاه جامع و كامل به مقوله مددكار اجتماعي حل و فصل مي‌شود و مددكاران اجتماعي نيز در سطوح مختلف پيشگيري فعاليت مي‌كنند تا به اين ترتيت كار اين افراد به خيابان كشيده نشود، براي مثال اگر افراد با بيكاري مواجه شوند با ارائه كار به اين افراد ديگر سر از خيابان در نمي‌آورند و با اين اقدامات پيشگيري‌ها را رها كرده و فرد به جايي مي‌رسد كه هم معتاد مي‌شود هم كارتن خواب و تبديل مي‌شود به يك موجود كه ديگر نمي‌دانيم با او بايد چه كرد.

گذشته از مسائل اجتماعي، كودكان كار و كارتن خواب‌ها و... مساله‌اي كه بعضا شما اشاراتي به آن داريد وضعيت زنان به صورت كلي است. اذعان داريد كه مشاركت اجتماعي زنان نسبت به استانداردها پايين است. دليل آن چيست و از طرف ديگر به‌كارگيري زنان در مناصب بالای مدیریتی تا چه حد مي‌تواند اين مشاركت را به وجود بياورد؟

در سطوح بالاي مديريتي به ندرت از زنان استفاده شده است. متاسفانه در بدنه شهرداري آن طور كه بايد و شايد از زنان در سطوح مديريت‌هاي كلان استفاده نشده است. هر چند، تعدادي هم كه هستند به اعتقاد من منظم و دقيق به فعاليت مي‌پردازند. براي مثال در موضوع رسيدگي به آسيب‌هاي اجتماعي ستاد توانمند‌سازي زنان سرپرست خانوار كه با مديريت خانم فيروزفر فعاليت مناسبي دارد و يكي ديگر سازمان رفاه و خدمات اجتماعي است كه مديران آن از قبل آقايان بودند كه اين نهاد از نظر عملكرد نمره پايين‌تري مي‌گيرد. به نظر من شهرداري با ميدان دادن به خانم‌ها نمره قابل قبول‌تري مي‌گيرد.

نظر شما درباره حضور زنان در ورزشگاه‌ها و فدراسيون‌هاي ورزشي چيست؟

من فكر مي‌كنم كه نبايد تفاوت چنداني بين مردان و زنان در اين زمينه قائل شد بلكه با رعايت موازين اخلاقي و پرهيز از هرگونه فعل حرام زنان مي‌توانند در ورزشگاه‌ها حضور داشته باشند.

هر ساله بر تعداد زنان سرپرست خانوار افزوده مي‌شود، زمينه فعاليت اين زنان چگونه است؟

بايد در نظر داشت كه خيلي از طلاق‌ها در سال‌هاي اوليه زندگي مشترك اتفاق مي‌افتد. در اين زمينه بايد مطالعه دقيق انجام بگيرد. براي مثال خيلي از افراد معتقدند كه طلاق به دليل مسائل اقتصادي است اما من در مواجهه با جوانان تغيير باور ذهني آنها را دليل اصلي بروز اين معضل مي‌دانم. هم‌اكنون آستانه تحمل جوانان كم شده است و ديگر از برخی زنان آن گذشت و ايثاري كه در نسل‌هاي قبل مي‌ديديم وجود ندارد و اين نشان‌دهنده تغيير باور برخی جوانان است و بايد اين تغيير باور مورد بررسي قرار گيرد. براي مثال اغلب جوانان در خانواده‌هاي مرفه چندان تمايلي به ازدواج ندارند كه اين امر نشان‌دهنده بزرگ شدن من وجوديشان و عدم توجه به ديگران است كه اين معضل بايد عارضه يابي شود. هم‌اكنون زنان كرسي‌هاي دانشگاه را بيشتر و بيشتر مي‌گيرند. بنابراين فكر نمي‌كنم چندان مشكل اشتغال در اين زمينه وجود داشته باشد و نمي‌توان گفت كه زنان سرپرست خانوار نياز به حمايت خاصي دارند. در سال‌هاي گذشته حمايت از زنان سرپرست خانوار به دليل داشتن فرزندان گوناگون معني پيدا مي‌كرد اما هم‌اكنون بيشتر طلاق‌ها در سنين قبل از فرزندآوري رخ مي‌دهد كه بايد علت‌ها را در اين زمينه موشكافي كرد و در اين زمينه بايد پژوهش‌هاي جديد انجام و حرف‌هاي جديد زده شود. امروزه باورها در برخی جوانان تغيير يافته است. بايد دلايل اين تغييرات بررسي شود.

بازگرديم به بحث مشاركت اجتماعي زنان؛ بخشي از مشاركت اجتماعي با داشتن شغل و مشاركت اقتصادي محقق مي‌شود. خود شما فردي هستيد كه در اين زمينه فعاليد. موانع كاريابي و كارآفريني زنان چيست؟

آمارها نشان مي‌دهد كه زنان بيشتر از اينكه مشتاق به ورود به بازار كسب باشند در پي ادامه تحصيل هستند. اغلب زنان به دليل اينكه از اعتماد به نفس كمتري برخوردارند كمتر از پسران در پي شغل هستند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: