آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 1 مرداد ماه 1394 = 23-07 2015

ما و قرارداد هسته ای!؛....این رشته سر دراز دارد

......این قرار داد چیزی بجز نیمه مستعمرۀ کردن ایران توسط آنهم شش قدرت جهانی نیست و هر ایرانی عاشق کشورش بایستی خون بگرید
****


شیرین طبیب زاده

ما و قرارداد هسته ای!

خدارا هزاران بار شکر که سرانجام دعاهای آقای اباما، کری، روحانی، هیئت مذاکره کننده، طرفداران مثلا ضد جنگ مواجب بگیر خارج نشین رژیم و لابیهای متخصص در بزک کردن چهرۀ منحوس ملایان و توابع به آرزویشان رسیدند و این قرارداد که گویا بیشتر قول نامه است و از نظر حقوق بین الملل ارزشی ندارد به سرانجام رسید ، اگرچه که هر بچه مدرسه ای میداند که این رشته سر دراز دارد.

ما شخصا اعتراف میکنیم که اصلا نمی دانستیم که حکومتهای شرور و دغل باز و گروگان گیر میتوانند این چنین با تهدید و عربده کشی و هل من مبارز طلبیدن ومرگ بر این و مرگ برآن با کار گزارانی این گونه فاسد که در لیست تحریمها نامهایشان دهها صفحه از این توافق نامه را پر کرده اند، با پناه بردن به داستان هسته ای، اینگونه حقانیت یافته وتوجه جهانی را بخود معطوف دارند که شش کشور قدرتمند جهان با این ابتذال، سر از پا نشناخته، چندین ماه و سال، خود را منتر شل کن سفت کن های آنان نمایند.

البته ما حقیقتا از همه زحمات قدرتهای جهانی برای استثمار ایران وکوششهای هیئت حسینی مذاکره کننده برای به حراج گذاشتن شرف و هستی کشورمان کمال تشکر را داریم بالاخص از این که آقای ظریف که بقول خودشان تا پانزده سالگی اجازۀ گوش کردن به موسیقی را نداشتند بایستی آنگونه در شهر موسیقی جهان در بهترین هتل آن بد بگذرانند و تا آن حد باجبار نه تنها با آقایان بلکه با خانم موگرینی ساعتهای بسیاری را سپری کنند و در راه وطن مجبور باشند چشم در چشم او بدوزند، شرمنده ایم.

طبعا ما از اینکه ایشان که در خواب هم نمی دیدند که روزی وزیر خارجۀ کشوری مانند ایران بشوند و در تمام مدت مذاکره بمحض اینکه دوربینها بر روی ایشان زوم میشدند با لبخندهای نمکین و با مزه و متظاهرانه القای راحتی و اعتماد بنفس میکردند و برای ایران آبرو داری می نمودند، حقیقتا ممنونیم و مخصوصا از اینکه گاه و بیگاه بر روی بالکن هتل نیز ظاهر میشد ند و به تقلید از سیاستمداران امریکائی با انگشت اشاره ژستهای آرتیستی میگرفتند جدا حظ میکردیم. دیگر در مورد آن جملۀ معروفشان که با خشم گفتند«هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید» یا چیزی شبیه این، دانستیم که اگر نه همه، حداقل نصف جایزۀ صلح نوبل امسال بایستی وجدانا نصیب ایشان بشود. بنظر من اینکه رژیمی که ایشان نمایندگیش را داشتند و دارند توهین و تهدید که سهل است دمار از روزگار ملیونها ایرانی در آورده است، هیچ ربطی به اجانب ندارد، این یک مسئلۀ داخلی بین خودمان است. گردانندگان رژیم مانند پدرو پدربزرگ و جد و آباد و معلم ما هستند و چوب آنها گل است و هر که نخورد خل است .

از طرف دیگر آقای اباما که بنظر میرسید در روزهای آخر چند کیلوئی هم وزن از دست داده بودند با مصاحبه های متعدد دردفاع از این قرارداد و در حقیقت در حمایت از نشستن با یکی از تبهکار ترین حکومت های جهان که نظیرش در تاریخ کمتر دیده شده است، سعی وافر مبذول داشتند که ثابت کنند هیچ راه دیگری بجز مذاکره با جمهوری اسلامی و یا جنگ وجود نداشت( تکرار سخنان طرفداران مواحب بگیر حمهوری اسلامی در خارج.)

ما جدا حیرت کردیم که ایشان اصلا بروی خودشان نیاوردند و یا مانند بسیاری از مسائل اصلا خبر نداشتند که ۳۶ سال پیش، همتای بی اطلاع و ساده لوح ایشان - که با شنیدن خبر امضای قرارداد از خوشحالی چیزی نمانده بود سکته کنند - با تمام قوا هر آنچه توانستند برای بروی کار آوردن خمینی و اسلام واقعی کردند بدون اینکه متوسل به جنگ شوند.

البته نباید بی انصافی کرد، آقای اباما در نطق هایشان و در مصاحبه هایشان در اینجا و آنجا توهینهای کوچک اما آبداری نیز برای خالی نبودن عریضه نثارملایان کردند که روز بعد جواب دندان شکنی از رهبر عالی قدر دریافت نمودند. بنظر میرسد که آقای اباما واقعا تنشان برای فحشهای آقا می خارد.

ایشان درسخنانشان بارها وعلنا فرمودند (بمصداق حرف راست را از بچه بشنوید) که میدانند که جمهوری اسلامی در منطقه چه میکند و میدانند چه بر سر مردم داخل کشورمی آورد و میدانند که رژیم خواهان محو اسرائیل از روی زمین است ومیدانند که رژیم هولوکاست را انکار میکند ومیدانند که همسایگان جانشان از تجاوزات رژیم به لب آمده است اما باهمۀ اینها خوشبختانه مارا کاملا روشن کردند که این مذاکرات فقط برای خلع سلاح جمهوری اسلامی از انرژی هسته ای بوده است و لاغیر و تلویحا بقیه داستان را ماهرانه پشت گوش انداختند و کلمه ای هم اضافه نفرمودند. تنها برای راحتی اعصاب آقای نتانیاهوو ماساژ قولنج ملک سلمان پادشاه عربستان دستور دادند - آنهم بیشتر از ترس نمایندگان طرفدارعربستان و لابی های طرفدار اسرائیل و فروش هرچه بیشتر مواد جنگی- آقای اشتون کارتر به منطقه روانه شوند.

ما که فکر نمی کنیم فعلا ایشان کسی را برای دلداری مردم ایران به آن کشور گسیل کنند چون آن قسمت بایشان مربوط نیست و ملت ایران کسی را که قدرتی داشته باشد در این حوالی ندارد و هرچه دارد یا ملی مذهبی مواجب بگیر طرفدار بقای رژیم است و یا لابیهائی که مار خورده و افعی شده اند و از رو برو نیستند . دیگر ایرانیان، عالیجنابان و استادان و دکترها و مهندسین و روسای شرکتهای معتبر در امریکای جهان خوار فعلا سرگرم توبیخ آن سناتوری هستند که بخت برگشته و براستی گفت " ایرانیها دروغگویند." طبیعی است که این حرف این آقای سناتور خون ما را هم بجوش آورد و نمی توانیم باین بزرگان در این مورد خرده بگیریم و معتقدیم بعنوان ملتی شرافتمند و وطن دوست بایستی به اعاده حیثیت در این مورد ارجحیت داد و بایستی این سناتورنادان را بهر طریقی است چهار میخه کرد. اینکه جمهوری اسلامی دار و ندار مارا به حراج گذاشته است در درجۀ اِنم اهمیت قراردارد و بما و این عالیجنابان و استادان و....ربطی ندارد.

پس از شنیدن سخنان نغز آقای اباما، از آنجائکه ما سیاست سر مان نمی شود، با خودمان گفتیم خدا پدرش را بیامرزد که اقلا حقیقت را گفت و خیال مارا راحت کرد، همانطوری که در حینی که جوانان معصوم ایرانی در سال ۸۸ برای هفته های متمادی طعمۀ این رژیم خون خوار میشدند و یا جان جوانشان فدای رهائی وطن از شر این تبهکاران میشد و یا به انواع شکنجه و تجاوز و زندان محکوم میشدند، ایشان مشغول نامه نگاری با رهبرعالی مقام که هزار بار نفرتش را ازامریکائیان فریاد زده است، بود.

خدا وکیلی آقای اباما حداقل مانند آقای کارتر، ادعای بشر دوستی و حقوق بشر نداشت و ندارد (اوضاع منطقه شاهد آنست ) و کمربند سبز اسلامی را نیز ابداع نکرد و یا مثل ریگان انجیل و کیک و وان یکاد برای ملایان نفرستاد و یا مانند کلینتون یواشکی به وزیر خارجه ا ش نگفت که تو برو و از ملایان برای دخالت امریکا در جریان ۲۸ مرداد، ببخشید کودتای ۲۸ مرداد، عذرخواهی کن ، من رویم نمیشود و یا مانند بوش پسر، عراق را دودستی به جمهوری اسلامی نسپرد. ایشان تنها به نوشتن نامه های سوزناک به دیکتاتور ایران اکتفا کردند، بقول انگلیسی زبانان " بیگ دیل ." از من نشنیده بگیرید اما بنظر میرسد که آقای اباما حاضر بودند شخصا به دست بوسی آقا هم بروند که مورد قبول مقام معظم قرار نگرفت چون مقام معظم به فحش و فضیحت بامریکا احتیاج دارند.

بگذریم، اگرچه که ما خیلی دلمان میخواهد که بیشتر از اینها بگوئیم و بگوئیم که این قرار داد چیزی بجز نیمه مستعمرۀ کردن ایران توسط آنهم شش قدرت جهانی نیست و هر ایرانی عاشق کشورش بایستی خون بگرید و بجای اینکه هنوز به بیرون کردن انگلیسها در شست و اندی سال پیش ببالد در پی راهی برای رهائی از این ننگ و مصیبت باشد اما از آنجائیکه دوستان پیشاپیش گربه را دم حجله کشته اند و تا در این مورد حرفی زده شود طرف را به جنگ طلبی متهم خواهند کرد ماهم سعی میکنیم خردمندانه و عاقبت جویانه زبان در دهان مهار کنیم و خودمان خودمان را مثل سایرین سانسور نمائیم و پایمان را نیز از گلیم مان بیشتر ازاین فراتر دراز نکنیم.

راستش را بخواهید ما و چند نفر دیگر سعی کردیم در همین گذشتۀ نزدیک پیشنهاد کنیم که حال که چنین است بکل در سایتهای هسته ای را داوطلبانه ببندند که نتیجه اش برداشتن سریعتر تحریمها خواهد بود اما کسی اهمیتی به

حرفهای ما نداد و پشتش را نگرفت و پیشنهاد ما بگمانم بهمان جائی رفت که همیشه حرف حق در تاریخ معاصرمان رفته است ، زباله دان تاریخ.

القصه اینکه ما سرانچام دریافتیم که در این جهان جهنمی انصاف نیست و عدالت نیست و انسانیت سخت گم شده است و اینکه: چنین است رسم سرای درشت!

****

مژده به یاران همیشه حاضر در صحنه های رقص و پایکوبی در شهرهای ایران، از این پس رژیم با شیرین کاریهای مضاعف مجال بسیاری برای شما برای رقص و پایکوبی فراهم خواهد کرد، بی خیال رنجهای هموطنآنتان. تا میتوانید بخوانید و برقصید و انگشتهای باصطلاح پیروزیتان را هوا کنید، و آنگونه که در آن مجلۀ ایتالیائی آمد، جوک بسازید. مبادا حتی یکبار برای نجات هموطنان در بندتان پشت زندانها ی مخوف رژیم به اسارات آنها اعتراض کنید، مبادا به اجتماع کارگران زیر خط فقر که بنان شب محتاجند به پیوندید، مبادا به معلمین شرافتمند و بازداشت عده ای از آنها در اعتراض همراه با سکوتشان، یاری رسانی کنید. کما فی السابق از کنار کارتن خوابان و معتادین بی خیال بگذرید. تنها چشم و گوشتان را به وعده هآی دروغین سرکردگان رژیم بدوزید و تا سوت کشیدند به صنوقهای رای هجوم بیاورید و یک بار دیگر به پیکر بی جان رژیم زندگی ببخشید و به آن در سطح جهانی اعتبار ببخشید.

وقتی داستانهای قهرمانیهای قهرمانان شاهنامه را میخوانم و یا سرگذشت ملتهائی را که تا پای جان برای آزادی جنگیدند، باخود میگویم آیا اینها حقیقت دارند؟ در جائی میخواندم که کسی پرسیده بود چگونه است که مردم تونس با یک خود سوزی انقلاب کردند و تا حدودی به دموکراسی رسیدند اما در کشورما دهها خودسوزی و خودکشی و هزاران اعدام و زندانی، کمترین اثری در بپا خیزی مردم نداشته است . پاسخ این بود که مردم تونس اکثریت بی اطلاع و بی خیال و نفع خود بین و اقلیت خیانتکار ی مانند تریتا پارسی وووووووو بسیاری دیگر نداشت. حیف از آن سرزمین مقدسی که که ما صاحبانش هستیم. پایان موعظه!

ژوئیه 2015



amir July 23, 2015 04:21 AM

هموطن گرامی جانا سخن از زبان ما میگویی
باش تا صبح دولتتش بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است
سکوت کن نظاره کن بنگر ببین عاقبت شیخ بد نام را

گزارش یا اعتراض به این نظر


bahram July 23, 2015 10:26 AM

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
وز بهر طمع بال و پر خویش بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه ملک زمین زیر پر ماست
گر بر سر خـاشاک یکی پشّه بجنبد
جنبیدن آن پشّه عیان در نظر ماست
بسیار منی کـرد و ز تقدیر نترسید
بنگر که از این چرخ جفا پیشه چه ها خاست
ناگـه ز کـمینگاه یکی سـخت کمانی
تیری ز قضا و قدر انداخت بر او راست
بـر بـال عـقاب آمـد آن تیر جـگر دوز
وز عالم الویش به سفلیش فرو کاست
بر خـاک بیفتاد و بغلـتید چو ماهی
وانگاه پر خویش کشید از چپ و از راست
گفتا عجبا این که ز چوب است و ز آهن
این تیزی و تندی و پریدنش کجا خاست
چون نیک نظر کرد پر خویش دران دید
گفتا زچه نالیم که از ماست که بر ماست
حجت تو منی را زسر خویش بدر کن
بنگر به عقابی که منی کرد و چه ها خاست

گزارش یا اعتراض به این نظر


اردشیر July 23, 2015 12:17 PM

خانم طبیب زاده عزیز نظر جنابعالی بسیار بسیار محترم است و گرامی ولی به گمان بنده جهان آزاد دیگر تحمل رفتارهای فاشیستی و توتالیتری اسلامگراهای حاکم بر ایران را ندارد نخست لازم بود که خلع سلاح اتمی شوند این کار انجام شده است در ده سال آینده برنامه های دیگر به ترتیب اجرا میشود زمانی نمیدانم از زبان کدام شخصیت سیاسی خوانده بودم که برنامه ی امریکا اینست که اختاپوس خون آشام جمهوری اسلامی را بی دست و پا کند یعنی تمام پایه های قدرت و ماندگاری این حکومت را یکی یکی نابود کند آنها میدانند که دیکتاتوری فاشیستی ولایت فقیه بر پایه ی سرکوب درون مرزی و تروریسم برون مرزی و جنگ افزارهای هجومی به ویژه موشک استوار است برنامه ی آنها این نخواهد بود که این رژیم را با بقیه ی پایه های قدرتش تنها بگذارند به نظرم رفته رفته تمامی دست و پاهای ملاها قطع خواهد شد

گزارش یا اعتراض به این نظر


Koroush July 23, 2015 06:48 PM

درود به شما بانوی گرامی ای کاش گوش شنوایی بود افرادی در رسانه های خارج مرتب به مردم میگویند امریکای ها (غرب ) با آخوند دشمن هستند ،,همان چیزی که رژیم میگوید (و سر مردم را هر روز به مسله ای گرم میکنند،البته که غرب باید به منافغ خودش فکر کند که میکند)مردم ایران هم نباید گوش به حرف طرفداران (مزدوران )رژیم در هر لباسی که هستند بدهند باید به منافع خود فکر کنیم اینکه افرادی در رسانه های خارج میگویند امریکای ها ایران و ایرانی نجات میدهد و متاسفانه درصدی از مردم باور کرده اند و اینها زمان برای رژیم و غرب میخرند که به نقشه شوم خود که همان تجزیه ایران است برسند موقعی که دستشان رو میشود تاریخ را تحریف میکنند یقه کارتر و اوباما رامیگرند و کارها ی غیر انسانی مثل تشکیل سازمان های تروریستی و جنگها قبل و بعد از این ۳۶ سال بر سر اوباما میشکن

گزارش یا اعتراض به این نظر


Koroush July 23, 2015 06:57 PM

میشکنند مثل اصلاحطلبان که جنایات و غارت ۳۶ سال را بر سر احمدی nejad میشکنند و پاک کن به دست تاریخ راپاک میکنند

گزارش یا اعتراض به این نظر


Ashegh Iran July 24, 2015 10:38 AM

درود به شما خانم طبیب زاده سخن از دل گفتید

گزارش یا اعتراض به این نظر


مریم بانو July 27, 2015 02:55 AM

بانوی فرهیخته طبیب زاده گرامی؛
دست شما نیزدرد نکند از این تحلیل راست و عریان که این رشته سر دراز دارد زیرا از مفاد این توافق نامه ننگین هسته ای بر می آید که به اسارت رفتن استقلال، آزادی و غارتگری ایران دست کم از کم پانزده سال دیگر توسط قدرت های جهانی تضمین گردیده و این یعنی ترکمنچای دوم ملایان و تازه گرفتاری ها ی ایراندوستان شروع میشوند تا
عشق میهن، رازهای بسیار دارد این رشته سر دراز دارد

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: