آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 14 مهر ماه 1394 = 06-10 2015

خاطره دیدار حضرت آقا با پیرزن اراکی

اتاق خبر 24: يك‌بار سال 62 يا 63 بچه‌هاي سپاه که دم درب رياست جمهوري بودند گفتند يك پيرزني از اراك آمده و میگوید من حضرت آقا را مي‌خواهم ببينم. حالتي در آقا به وجود آمده بود كه اصلاً وصف‌ناپذير بود. عظمت اين زن را مي‌ديد كه از اراك راه افتاده آمده و هر آنچه دارد و ندارد براي جبهه‌ها مي‌دهد. او بعد مورد تفقد حضرت آقا قرار گرفت و تشكر كردند. بعد از اينكه آن پیرزن رفت، آقا یکی از کارمندان دفتر را صدا كردند و گفتند برويد آدرسش را بگيريد و در حدّ ممكن نيازهاي اوليه‌اش را برطرف كنيد. آن سجاده را آقا تا زماني كه در رياست جمهوري بودند به عنوان سجاده خودشان حفظ كردند. البته چندين برابر پول آن را آقا به حساب جبهه واريز كردند، يعني در واقع آن را خريدند. بعد فرمودند كه بقيه‌اش هم در موزه بايد باشد.



amir October 6, 2015 01:47 PM

پیر زنی را هوسی در گرفت/ دست زد و ریش رهبر گرفت
کای سید بد نام تو کی جان دهی/ ملت از شر تو ایمن شود
وز تو همه لحظه ستم دیده ایم/ بسیج لات آمده در کوی من
زد لگدی چند فرا روی من/بی گنه از خانه برونم کشید
موی کشان بر سر کویم کشید / سید بی بته بگیر جا نماز
مذهب و دینت همه بر باد باد

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: