شنبه، 7 آذر ماه 1394 = 28-11 2015نوری زاد: داغ ننگی بر پیشانی خیلی ها«آمدنیوز»: به گفته همسر نسرین ستوده وکیل مدافع حقوق بشر، افرادی که با سعید زینالی در حوادث کوی دانشگاه سال ۱۳۷۸ ناپدید شدهاند، هفت نفر بودهاند و خانوادههای آنان تحت فشارهای امنیتی حاضر به مصاحبه و پیگیری سرنوشت فرزندان خود نیستند. وی شهرام زنجانی را یکی از ناپدید شدگان دانسته که ۱۷ سال است از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست. آقای خندان گفته که بازداشت پدر پیر و بیمار سعید زینالی، به جای پاسخگویی به این خانواده، آنهم با ضرب و شتم در داخل بازداشتگاه، هیچ دلیل دیگری نمیتواند داشته باشد به جز فشار آوردن به او و گرفتن تعهد برای پیگیری نکردن و یا انکار بازداشت و ناپدید شدن فرزندش.
محمد نوری زاد: من کاری به هزار هزار آسیب و قاچاق و قتل و غارتی که سرداران سپاه سرگرم آن بوده اند و هستند ندارم، اما در یک قلم می گویم: بازداشت هاشم زینالی، پدر پیری که هفده سالِ آزگار چشم به راه باز آمدن پسر برده شده ی خویش است توسط سپاه، پدری که تنها پرسشش - پا به پای همسر دل سوخته اما خستگی ناپذیرش - در این سالهای تلخ و بحرانی این بوده و هست که: پسرم کو؟، و کتک زدنِ وی در همان روز نخستِ بازداشت در زندان اوین، و انتقالش از زندان اوین به یک جای نامعلوم، و سربه نیست کردن ده بیست دانشجو همچون سعید زینالی در سال هفتاد و هشت، و ترساندن خانواده های این ده بیست دانشجوی برده شده و کشته شده توسط سپاه، داغ ننگی است بر پیشانیِ تک تکِ سرداران فربه ای که از مالِ مردم برای خود بساطی از فردا آراسته اند، و داغ ننگی است بر پیشانی بیت رهبری که برای بقای اسلام خود و البته برای بقای خود از این بردن ها و کشتن ها و سر به نیست کردن ها فراوان در آستین دارد، و داغ ننگی است بر پیشانیِ تک تک نمایندگان مجلس که مدام پشت به مردم دارند و سخن از حقوق مردم می رانند، و داغ ننگی است بر پیشانیِ تک تک قاضیان و رییس قوه ی قضاییه که خود را فرش زیر پای سرداران سپاه کرده اند و شهامتِ یک اعتراض مختصر ندارند به این همه مفسده ای که سرداران سپاه بانی اش هستند، و داغ ننگی است بر پیشانی رییس جمهور و تک به تک دولتمردانی که داستان سعید زینالی و پدرش را شنیده اند و از ترس سرداران دم بر نمی آورند، و داغ ننگی است بر پیشانی تک تک روحانیان و آخوندها و ملایانِ این سرزمین که اینهمه بر منبرها زمین و زمان را بهم دوختند تا بگویند حق چیست اما از کنار این ظلم آشکار سر به زیر و بی صدا در می گذرند، و داغ ننگی است بر پیشانی بسیج و بسیجیان که برای بقای این نظام آنچنان از هویت انسانی خود خالی شده اند که مثل ربات های بی احساس از یک بلندگوی مرکزی فرمان می گیرند و بهر کجا یورش می برند و پای بر هر دهان گشوده و معترضی می کوبند، و داغ ننگی است بر پیشانی هر ایرانی که خبر برده شدن هفده ساله ی سعید زینالی و برده شدنِ پدرش را، و خبر ده بیست دانشجوی سر به نیست شده ی آن سالها را توسط سپاه بشنود و از کنارش با بی خیالی گذر کند. حالا داستان کشته های سال هشتاد و هشت و کشته های قتل های زنجیره ای و کشتار قصابانه ی سال شصت و هفت و تقاص خونِ کشته ها و آسیب دیدگان جنگ نابخردانه و بی دلیل هشت ساله بماند برای وقت و فرصتی دیگر. ششم آذرماه نود و چهار - تهران هیچ کسی فراموش نخواهد کرد ، آری تمامه جنایتها و بی عدالتی و فساد که زیر سر این مفت خورهای سپاه ، بدبختی اینجاست که خود نوری زاد هم جزو این پاسداران بوده است درود به آقای نوریزاد که لااقل لب میگشاید و قلم به دست میگیرد، شما آقای کوروش بیجهت به آقای نوریزاد توهین نکنید و دست بردارد از بیهوده گویی ، خود شما اگر جرات دارید همان کاری که آقای نوریزاد گرامی انجام میدهد ۱ سوم ان را انجام دهید کورش نکبتي که سي و هفت سال گريبان مردم آزاده کشورمان را گرفته تا قرنها نميتوان آنرا از تاريخ کشورمان پاک کرد و سالهاي سال مردم با ياد آوري آنچه بر خود رفته را با خجالت و سر افکندي تحمل خواهند کرد و گواه آن مردم آلمان هستند که با وجود پيشرفت و قرار گرفتن در صدر پنج اقتصاد جهاني وقتي صحبت از اعمال و جنايت هيتلر ميشود خود را خلع سلاح ميبينند و علارغم عذر خواهي و زانو زدن سياستمدار ي چون ويلي براند در برابر سمبل يادبود جنايات هيتلر احساس شرمندگي ميکنند ایران یک کوروش دیگر میخواهد همین و بس |