آدرس پست الکترونيک [email protected]









آدينه، 15 مرداد ماه 1395 = 05-08 2016

اعدام گروهی، در آستانه سالگرد فاجعه سینما رکس آبادان!

آرش صبحی

روزسه شنبه 12 امرداد ماه 1395 یکبار دیگرچوبه های دارحکومت اسلامی با خون 21 تن ازجوانان این مرز وبوم رنگ آمیزی شد تا باردیگرجهانیان دریابند جمهوری اسلامی بدون چوبه وطناب دار یارای ایستادگی درمقابل مطالبات برحق ملت ایران را ندارد.

شوربختانه درطی37 سالی که ازعمرمنحوس نظام سکتاریستی وتوتالیترولایت مطلقه فقیه میگذرد، هیچگاه این نظام انسان ستیز و رویگردان ازمناسبات دوستانه وتکیه بردستاوردهای تمدن بشری هیچ ارمغانی بجزخشونت وخونریزی وتنش آفرینی داخلی وخارجی در کارنامه تاریک خود نداشته است، بجز پیام دشمنی و کشتار وزندان واعدام وشکنجه و غارت وچپاول! حکومتی که ازهمان روز نخست شکلگیری اش، ادامه حیات ننگین خود را بدون بحران آفرینی وجنایت وغارت متصور نمیدانست وهنوز هم برآن تصور پای میفشرد.
در حقیقت بدور از واقعیت نیست اگرگفته شود، قطارکشتاروجنایت وغارت چنین نظام بیرحم و خونخواری ازهمان زمانی روی ریل قرارگرفت وبحرکت درآمد که عمله های خشک ذهن استبداد دینی، با همگامی وتوطئه کشورهای خارجی وشرکتهای نفتی ازیکسو وهم آوائی برخی سیاسیون وطنی ازسوی دیگر، دریک پیمان نامقدس برآن شدند تا هر چه زودتر، وهرچه بهترانرژی وسوخت قطارمرگ اسلامی را تامین، وبازوهای کشتارومصادره لوکوموتیو ران خون اشام قطارمرگ بشوند که شدند وهنوزهم با اینهمه فجایعی که ملایان واعوان وانصارشان دارند انجام میدهند گویا قصد ندارند که بخود بیایند وبدنبال راه چاره ای برای خلاصی ملت ومملکت از این مصیبت تاریخی باشند!
بجرئت میتوان ادعا نمود که خشت اول تمامی جنایات وخباثتهائی که 37 سال است بدون وقفه ادامه داشته و دارد، زمانی گذاشته شد که اولین جنایت وحشت آفرین بنا به فتوای مستقیم رهبرانقلاب اسلامی صورت پذیرفت تا بقول خودشان انقلاب خون وجنون اسلامی به ثمربنشیند. ( آتش زدن سینما رکس آبادان ) که بنا به اسناد منتشرشده، واعترافات افراد دخیل درآن، از(( الف تا ی)) فاجعه ای درآن ابعاد وحشت آفرین با شخص خمینی درمیان گذاشته شده بود، وامام راحل جنایتکاران ودزدان وغارتگران فرمان داده بود، هراقدامی که بتواند موجبات بدنامی حکومت شاه، و زمینه پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم نماید باید بدون فوت وقت صورت بگیرد، حتی بقیمت سوزاندن و خاکستر نمودن بیش از 400 انسان زنده و بیگناه وبی خبروازهمه جا. در واقع خمینی معتفد بود هرعملی که بتواند اسلام ویک قبیله مفت خور و تن پرور ودروغگو وخرافه پرست را برکرسی قدرت برساند و بنشاند بلامانع است. عطش قدرتی اهریمنی وشیطانی و اسلامی که بعدها نمودهای بیشترآن بصورت هرروزه عیان گردید ومیگردد.
تیرباران امرا – افسران – درجه داران وسربازان ارتش شاهنشاهی درمحاکمات چند دقیقه ای. تیرباران وزیران ووکیلان وکارگزارانی که بعنوان محارب وهمکار رژیم طاغوت به اشکال مختلف بمسلخ فرستاده شدند. فتوای محفلی قتل مجریان رسانه ای (( تقی روحانی)) وهنرمندان ومداحانی که بجز ذکرائمه طاهرین وارائه کارهای هنری { سیدجواد ذبیحی – فریدون فرخزاد} کوچکترین گناهی نداشتند، بدست گروههای ارزشی که حسین بروجردی و جواد شفیع زاده درخاطرات مجلد خود با روشنی پرده ازاسرارآنها برداشته اند.
امروزدیگررهبرمعظم حکومت فساد وجنایت نمیتواند ادعا کند که یک فرد مصلح وبی خبروناآگاه ازجنایات ودزدیها وفسادهای درون حکومت بوده است. چرا که این انسان ناانسان بهمراه محسن رضائی وحسین بروجردی وموسوی تبریزی و هاشمی رفسنجانی و ... ازجمله پیشگامان ومنادیان کشتار ومصادره وقتل وغارت بوده اند که سینما رکس آبادان نمونه بارز آنست. حالا دیگرمسلم است که آقای خامنه ای، با عنوان "حاج عبدالله" شخص اول ومتهم ردیف یکم آن کشتاربیرحمانه محسوب میشود ودرهرمحکمه ای با وجود انبوهی از اسناد ومدارک غیرقابل انکارنفراول وپدرخوانده بسیاری از جنایات ومصادرها واعدام ها وهمه سیه روزی هائی است که ملت ایران هر روز با آنها دست وپنجه نرم میکنند. اعدام گروهی جوانان هموطن کرد در روزسه شمبه12 امرداد95 نمونه دیگریست که هیچ شک وشبهه ای در صدور فرمان رهبردراجرای آن وجود ندارد.
در انتها ضمن یادآوری نزدیک شدن به فاجعه آتش سوزی سینما رکس آبادان که نظام فاسد اسلامی همواره تلاش نموده تا با توسل بهرطرفندی یاد وخاطره چنین جنایت وفاجعه تاریخی را که بطورقدرومسلم نشات گرفته ازفرهنگ و تفکراسلام سیاسی این قوم پلید میباشد راچون بسیاری رویدادهای هولناک گذشته، همانند کشتارهزاران زندانی سیاسی در تابستان 67، قتلهای زنجیره ای دوران اصلاحات، وکشتار و زندانیان اقلیت های قومی و مذهبی و...راازاذهان ایرانیان بویژه نسل جوان ونوجوان ایرانی محو نماید، بهمین جهت میتوان براین باور پای فشرد که درچنین هنگامه ای که نظام درحضیض ذلت داخلی وخارجی گرفتار آمده، وهر روز مرگ را با پوست وگوشت واستخوان لمس میکند، با فرمان مستقیم ولایت مطلقه خون آشام درروزسه شنبه12امرداد95، بیست ویک نفرازجوانان غیوراین سرزمین را براساس یک سلسله اتهامات واهی، بدون رعایت موازین حقوقی واستانداردهای شناخته شده قضائی، حتی برخلاف قانون اساسی همین نظام جنایتکار، وعدم بهره مندی ازیک محاکمه علنی ومحروم ازداشتن وکیل مدافع، پس ازسالها ضجردادن درزندانهای جمهوری ولایت مطلقه فقیه ودرد ورنجی که برمادران وپدران متهمین روا داشتند، در زندان رجائی شهر به چوبه دار آویختند، تا باردیگرهم سبعیت یک حکومت آدمکش را بنمایش بگذارند، وهم با انجام چنین کشتاری جامعه انفجاری ایران راازیکسو سرگرم ودلمشغول این کشتاربیرحمانه دولتی نمایند، واز سوی درتلاشند تا شاید یتوانند موضوع مهمتر دیگری چون سالگرد(( آتش سوزی "سینما رکس" )) راتحت تاثیراین اعدامها قراردهند وهم با اتخاذ سیاست نخ نما شده "النصر والرعب" مردم بجان آمده رابوحشت بیندازند،غافل ازاینکه پرونده سینما رکس آبادان، بهمراه دیگر پرونده های جنایات دولتی یعنوان پرونده هائی ملی مفتوح و درانتظاررسیدگی درمحکمه تاریخ این سرزمین هستند، با هشتاد میلیون شاکی درهیبت هیات منصفه ای که برای تشکیل چنین محکمه ای لحظه شماری میکنند که بنظر میرسد زمان آن چندان هم دورنخواهد بود.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: