![]()
- جمهوری اسلامی؛ چرا بیانیۀ تازه گروه هفت اینبار متفاوت است؟
- شاهزاده رضا پهلوی اعلام کرد: راهبرد پنجگانه برای آزادی ایران - سناریوی حکومتی حمله به شاهنامه؛ وقتی خامنهای "ایران دوست" میشود! - دیدگاهها؛ عشق ابدی، شوی سرگرمکننده یا پروژه تخریب جنبش زنان؟ - از هیاهوی انسجام ملی تا اعتراف به فروپاشی؛ بساط ای ایران بخوان جمع شد - روزنامه داخلی: خامنهای با جهل راهبردی نظام را در محاصره قرار داده است - صداوسیما؛ جمهوری اسلامی آلترناتیو اصلی و قابل توجه خود را پهلوی میداند - خطرناکترین اجماع بینالمللی علیه جمهوری اسلامی درحال شکلگیری است - آیا ترامپ واقعاً از سیاست "اول آمریکا" به مداخلهگری بازگشته است؟ - نزاع بر سر مذاکره با آمریکا؛ نمایان شدن شکافهای جدی در ساختار قدرت
- مذاکرات ذلت بار با آژانس اتمی؛ اعتراف به عقب نشینی خفت بار خامنهای
- جمهوری اسلامی؛ چرا بیانیۀ تازه گروه هفت اینبار متفاوت است؟ - هشدار اسرائیل به اردوغان: رهبران حماس در استانبول هم ایمن نیستند - چرا سفر روبیو به اسرائیل مهم است؟ پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی - به نام وفاق، مشروب میخوردند و به رهبر فحش و ناسزا میدهند: فأین تذهبون!
- این مردم اگر این بار برخیزند، هیچ آخوند و حاکمی را زنده نمیگذارند
- ضحاک از جنایت سیر نمیشود؛ صدور حکم اعدام برای یک دانشجو! - شریفه محمدی، فعال حقوق زنان و نماد مقاومت مدنی در آستانۀ اعدام - جمهوری اسلامی با ساخت پارکینگ درحال پنهانسازی شواهد جنایت است - وضعیت حکومت بحرانی است و میخواهند با اعدام علنی مردم را بترسانند
- مذاکرات ذلت بار با آژانس اتمی؛ اعتراف به عقب نشینی خفت بار خامنهای
- چرا سفر روبیو به اسرائیل مهم است؟ پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی - جمهوری اسلامی؛ چرا بیانیۀ تازه گروه هفت اینبار متفاوت است؟ - هشدار اسرائیل به اردوغان: رهبران حماس در استانبول هم ایمن نیستند - خنجری که بزودی در باکو بر پهلوی نظام ولایت فقیه فرو خواهد رفت
- چرا هنوز هویت ۱,۱۰۰ نفر از قربانیان حملات یازده سپتامبر شناسایی نشده است؟
- پروژه جدید؛ محافظت از هواپیما در برابر سقوط با ایربگ بیرونی! ببینید - کشف موجودی صورتی با لبخند بامزه در عمق ۳ هزار متری اقیانوس! ببینید - آیا واقعاً ۹۹ درصد دیانای انسان و شامپانزه یکسان است؟ - ایلان ماسک: استارلینک میتواند جایگزین اپراتورهای تلفنهمراه شود
- اینهم شب یلدای قسطی در حاکمیت سیاه ملایان؛ پایان شب سیه سیپد است
- فیلم؛ خواننده اپرا که مجذوب موسیقی محلی ایران بود: ویدئو را ببینید - نسخه بدون سانسور فیلمی که کارگردانان آن به اشاعه فساد متهم شدند - سرود "ای ایران ای مرز پر گهر" ۸۰ ساله شد؛ ویدئو با صدای بنان - نوبل ادبیات؛ نثر شاعرانهاش که شکنندگی زندگی انسان را آشکار میکند
- برادر بانوی ورزشکاری که حجاب را برداشت: بالهای خواهرم را چیدند!
- کاریکاتور اسرائیلی؛ حزبالله در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است - کاریکاتور؛ هر موقع این عصا را دست آقا دیدید یعنی بدجوری ترسیده - کاریکاتور فعال ضد اسرائیلی: گنبد آهنین عربی برای حمایت از اسرائیل - کاریکاتور انتخاباتی؛ در جمهوری اسلامی جایی برای انتخاب نیست ایرانپرسنیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمیکند. ![]() ![]() یکشنبه، 21 شهریور ماه 1395 = 11-09 2016من دختر کردستانم، از زندان خامنه ای می نویسمافسانه بایزیدی، زندانی سیاسی و فعال دانشجویی کُرد که بتازگی جهت گذراندن ۴سال حبس و تبعید، به زندان مرکزی کرمان منتقل شده است، در رنجنامهای که از زندان نوشته، از رنجها، مشقتها و دردهایش گفته است:
رنجنامه «افسانه بایزیدی» زندانی سیاسی زن کُرد محبوس در زندان کرمان به گزارش «کانون مدافعان حقوق بشر کردستان»، در بخشی از نامه این دختر زندانی کُرد آمده: «من همان افسانەای هستم، برای ۹۰ روز شکنجه و عذاب، در تمام مدتی که در بازداشت بودم به هر شیوه و با هر وسیلەای شکنجه ام دادند. نخستین روزهای بازداشتم میزان شکنجه ها به حدی بود که توان راه رفتن نداشتم. پاهایم و پشتم سیاه و کبود شده بود.» ریشه های فقر و تنگدستی را چشیده ام. افسانەای که از کودکی با درد و رنج بزرگ شدەام٬ ۷سال سن داشتم که پدرم را در اثر تصادف از دست دادم و از همان آغاز کودکی مادرم قبله گاه من بوده، برای من یک پدر دلسوز بود و هم مادر٬ اما روزگار سختی را گذراندم روزها و شبهایی که مادرم کار میکرد برای تامین مخارج من و برادرم شاهو تا محتاج دست کسی نباشیم و شرافتمندانه زندگی کنیم و همیشه آرزوی مادرم این بود که تحصیل کنم تا به دانشگاه بروم و بالاخره با زحمات و لطف مادرم به دانشگاه رفتم اما مسیر زندگی من تغییر کرد و به سمت و سویی دیگری قدم برداشتم. همیشه سعی من این بود در کنار مردمان کُردم باشم و همان کردستانی که ۳۷سال است در باتلاق رژیم جمهوری اسلامی غرق شده٬ سهیم باشم. آری؛ من افسانه کردستان که سالها تحت ظلم و زیر چتر بیدادگران٬امثال صدها کودک وجوان٬ پیرزنان و پیرمردان در کردستانی محروم و مظلوم که هربار سایه شوم مرگ بالای سر ما بوده٬ زندگی کردەام. آری؛ من همان افسانەای هستم، برای ۹۰ روز شکنجه و عذاب، در تمام مدتی که در بازداشت بودم به هر شیوه و با هر وسیلەای شکنجه ام دادند. نخستین روزهای بازداشتم میزان شکنجه ها به حدی بود که توان راه رفتن نداشتم. پاهایم و پشتم سیاه و کبود شده بود. به حدی کتک می خوردم که از دهان و بینی ام خون میآمد حتی سر سوزنی به من ترحمی نداشتند و ۱۵ روز در بهداری بازداشتگاه اطلاعات ارومیه تحت معالجه بودم که با من چه کردند که در یک قدمی مرگ بودم اما چون کُرد بودم و بایستی به یاد داشته باشیم کورد بودن یک جرم نابخشودنی است و دشمن دارد و دشمنش هرگز کوردها را عضوی از ایران نمیداند و به رسمیت نمی شناسد اگر غیر از این بود با من و صدها انسان شریف دیگر اینگونه رفتار نمی کردند. در دوران بازجویی هر بار که کلام خدا را به زبان می آوردم بیشتر شکنجه می شدم٬ اما مدام می گفتند در اطلاعات خدا وجود ندارد و خدا اینجا کیلویی چند بهت بفروشیم میخوای؟
هم ميهن كردم من بتو افتخار ميكنم و در برابر عظمتت كلاه از سر برداشته و سر تعظيم فرود مى آورم ، مطمئن باش صبح پيروزى ملت ايران بر ضحاكيان زمان نزديك است و ترا با افتخار از زندان بيرون مى كشيم و بر سر خود خود مينشانيم كه از هر مردى ، مردترى |