![]()
- آیا ترامپ واقعاً از سیاست "اول آمریکا" به مداخلهگری بازگشته است؟
- نزاع بر سر مذاکره با آمریکا؛ نمایان شدن شکافهای جدی در ساختار قدرت - مقاله؛ چرا جمهوری اسلامی عامل فاجعه جنگ در ایران است؟ - ایران؛ چگونه جنگ، گاهی بهطوری عجیب، فصلی دیگر را رقم میزند؟ - همین ادعاهای ملالآور پیروزی است که منجر به فروپاشی نظام خواهد شد - الهه حسیننژاد؛ آنها شاید ما را بسوزانند اما هرگز نمیتوانند خاموشمان کنند - ترامپ به دنبال فروپاشی نظام بدون جنگ؛ برهم خوردن تعادل روانی خامنهای - پژوهشگر: نقش جنایتکارانه خامنهای توسط شبهنظامیانش در عراق - مجلس شورای اسلامی؛ دفتر ثبت فرامین ولی فقیه و اطاعتنامهنویسی - خاکسپاری غمانگیز مهین زرینپنجه؛ ایران اسلامی بهشت دزدان و جهنم فرهیختگان
- دو زندانی سیاسی مخفیانه اعدام شدند؛ هشدار سازمان حقوق بشر ایران
- فرار دژخیمان خامنهای از زندان پس از شنیدن شعار "مرگ بر دیکتاتور" - خطر اعدام قریب الوقوع سه زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز - اعلام اسامی بازجویان و شکنجهگران کشته شده در حمله اسرائیل به اوین - وحشت در دل رژیم خامنهای؛ مردم را به تکرار اعدامهای دهه ۶۰ تهدید کردند
- روسیه نگران حمله مجدد نظامی به رژیم ایران شده؛ خبری در راه است؟
- نان رسما در تهران گران شد؛ بازگشت به سیاست فشار بر مردم پس از جنگ - تنگه تهدید امنیت نظام؛ چرا پزشکبان لایحه "فضای مجازی" را پسگرفت؟ - واکنش مقامات روسی به اولتیماتوم تازه ترامپ؛ اینجا ایران نیست - خامنهای باردیگر با زبان تهدید به هشدار ترامپ پاسخ داد؛ بالا گرفتن تنشها
- هشدار دانشمندان: زمین وارد عصر فصلهای انسانی شده است
- محققان: خوردن تخممرغ میتواند خطر ابتلا به آلزایمر را کاهش دهد - متخصص گوارش ساکن کالیفرنیا: این ۵ نشانه در بدن را جدی بگیرید - دانشمندان: ماده داروی ویاگرا میتواند در پیشگیری از آلزایمر مؤثر باشد - زبان فرانسه؛ زبانی که کودکان امروز را به رهبران فردا تبدیل میکند
- اینهم شب یلدای قسطی در حاکمیت سیاه ملایان؛ پایان شب سیه سیپد است
- فیلم؛ خواننده اپرا که مجذوب موسیقی محلی ایران بود: ویدئو را ببینید - نسخه بدون سانسور فیلمی که کارگردانان آن به اشاعه فساد متهم شدند - سرود "ای ایران ای مرز پر گهر" ۸۰ ساله شد؛ ویدئو با صدای بنان - نوبل ادبیات؛ نثر شاعرانهاش که شکنندگی زندگی انسان را آشکار میکند
- برادر بانوی ورزشکاری که حجاب را برداشت: بالهای خواهرم را چیدند!
- کاریکاتور اسرائیلی؛ حزبالله در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است - کاریکاتور؛ هر موقع این عصا را دست آقا دیدید یعنی بدجوری ترسیده - کاریکاتور فعال ضد اسرائیلی: گنبد آهنین عربی برای حمایت از اسرائیل - کاریکاتور انتخاباتی؛ در جمهوری اسلامی جایی برای انتخاب نیست ایرانپرسنیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمیکند. ![]() ![]() یکشنبه، 21 شهریور ماه 1395 = 11-09 2016من دختر کردستانم، از زندان خامنه ای می نویسمافسانه بایزیدی، زندانی سیاسی و فعال دانشجویی کُرد که بتازگی جهت گذراندن ۴سال حبس و تبعید، به زندان مرکزی کرمان منتقل شده است، در رنجنامهای که از زندان نوشته، از رنجها، مشقتها و دردهایش گفته است:
رنجنامه «افسانه بایزیدی» زندانی سیاسی زن کُرد محبوس در زندان کرمان به گزارش «کانون مدافعان حقوق بشر کردستان»، در بخشی از نامه این دختر زندانی کُرد آمده: «من همان افسانەای هستم، برای ۹۰ روز شکنجه و عذاب، در تمام مدتی که در بازداشت بودم به هر شیوه و با هر وسیلەای شکنجه ام دادند. نخستین روزهای بازداشتم میزان شکنجه ها به حدی بود که توان راه رفتن نداشتم. پاهایم و پشتم سیاه و کبود شده بود.» ریشه های فقر و تنگدستی را چشیده ام. افسانەای که از کودکی با درد و رنج بزرگ شدەام٬ ۷سال سن داشتم که پدرم را در اثر تصادف از دست دادم و از همان آغاز کودکی مادرم قبله گاه من بوده، برای من یک پدر دلسوز بود و هم مادر٬ اما روزگار سختی را گذراندم روزها و شبهایی که مادرم کار میکرد برای تامین مخارج من و برادرم شاهو تا محتاج دست کسی نباشیم و شرافتمندانه زندگی کنیم و همیشه آرزوی مادرم این بود که تحصیل کنم تا به دانشگاه بروم و بالاخره با زحمات و لطف مادرم به دانشگاه رفتم اما مسیر زندگی من تغییر کرد و به سمت و سویی دیگری قدم برداشتم. همیشه سعی من این بود در کنار مردمان کُردم باشم و همان کردستانی که ۳۷سال است در باتلاق رژیم جمهوری اسلامی غرق شده٬ سهیم باشم. آری؛ من افسانه کردستان که سالها تحت ظلم و زیر چتر بیدادگران٬امثال صدها کودک وجوان٬ پیرزنان و پیرمردان در کردستانی محروم و مظلوم که هربار سایه شوم مرگ بالای سر ما بوده٬ زندگی کردەام. آری؛ من همان افسانەای هستم، برای ۹۰ روز شکنجه و عذاب، در تمام مدتی که در بازداشت بودم به هر شیوه و با هر وسیلەای شکنجه ام دادند. نخستین روزهای بازداشتم میزان شکنجه ها به حدی بود که توان راه رفتن نداشتم. پاهایم و پشتم سیاه و کبود شده بود. به حدی کتک می خوردم که از دهان و بینی ام خون میآمد حتی سر سوزنی به من ترحمی نداشتند و ۱۵ روز در بهداری بازداشتگاه اطلاعات ارومیه تحت معالجه بودم که با من چه کردند که در یک قدمی مرگ بودم اما چون کُرد بودم و بایستی به یاد داشته باشیم کورد بودن یک جرم نابخشودنی است و دشمن دارد و دشمنش هرگز کوردها را عضوی از ایران نمیداند و به رسمیت نمی شناسد اگر غیر از این بود با من و صدها انسان شریف دیگر اینگونه رفتار نمی کردند. در دوران بازجویی هر بار که کلام خدا را به زبان می آوردم بیشتر شکنجه می شدم٬ اما مدام می گفتند در اطلاعات خدا وجود ندارد و خدا اینجا کیلویی چند بهت بفروشیم میخوای؟
هم ميهن كردم من بتو افتخار ميكنم و در برابر عظمتت كلاه از سر برداشته و سر تعظيم فرود مى آورم ، مطمئن باش صبح پيروزى ملت ايران بر ضحاكيان زمان نزديك است و ترا با افتخار از زندان بيرون مى كشيم و بر سر خود خود مينشانيم كه از هر مردى ، مردترى |