آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 16 آذر ماه 1395 = 06-12 2016

ایران؛ تكرار سناريوي مرگ در پرواز و اسارت

ايران در فهرست قرمز اتحادیه بین المللی حفاظت از محيط زيست جاي گرفت

انتخاب خبر: مهاجرت سالیانۀ پرندگان مهاجر به مازندران و شمال ایران و تکرار سالیانه و مستمر "سناریوی کشتار بی رحمانه و غیرقانونی گونه های جانوری مهم، در معرض خطر و انقراض"، همراه با تخریب محیط زیست و تعرض مکرر به میراث طبیعی ملی و بین المللی در تالاب های بین المللی منطقه، پدیدۀ نام آشنایی است که مردم و مسولان بدان، به خوبی آگاهند.

پرندگان مهاجر با نسل کشی، شکار بی رویه و پهن کردنِ تورهای هوایی و دام گذاری های گسترده، هر ساله؛ قربانی سودجویی های عاملین کشتار و تجارت پرندگان مهاجر به شمال کشور و عدم مدیریت کارآمد مناسب و موثر در حفظ حقوق محیط زیست و حیات وحش ایران می گردند و آخرین مهاجرت آنها به ایران نیز به ” مرگ در پرواز و اسارت” می انجامد…!!!

وضعیت مزبور؛ دستاورد بی توجهی به هشدارها و اعتراضات مکرر کارشناسان، حقوقدانان و فعالان حقوق حیوانات و محیط زیست و تداوم تخریب محیط زیست و کشتار گسترده پرندگان مهاجر در شمال ایران بوده و مستوجب مسئولیت قانونی و بین المللی نیز خواهد بود. برون رفت از این وضعیت ناگوار، نیازمند عزم جدی ملی و بین المللی برای حفظ حقوق حیوانات و حیات وحش می باشد.

در همین رابطه، گفتگوی انتخاب خبر با محمدرضا زمانی درمزاری(فرهنگ)، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق شهروندی و حقوق محیط زیست را در این باره می خوانید.

نكات مهم در اين مصاحبه:

♦ فهرست قرمز اتحادیه بین المللی برای حفاظت از طبیعت(محيط زيست)، مرتبط با وضعیت حیات وحش و محیط زیست ایران بسیار نگران کننده، تاسف بار و پُرمعناست!.

♦ کشتار گستردۀ پرندگان مهاجر،شکار غیرمجاز گونه های وحشی و تخریب مستمر محیط زیست و حیات وحش در تالاب های بین المللی میانکاله، فریدونکنار و نواحی سرخرود در مازندران در شمال ایران، از زمرۀ اخبار مکرر و مستمر در رسانه ها و سایت های مختلف طی سالیان اخیر می باشند. فهرست ارزشمندی از تالاب های بین المللی ایران در کنوانسیون بین المللی رامسر به ثبت رسیده و از اعتباری جهانی و بین المللی برخوردار بوده و از مهم ترین و اصلی ترین زیستگاههای پرندگان آبزی در ایران و جهان به شمار می روند و هرساله، نیز پذیرای میلیون ها پرندگان مهاجر و گونه های جانوری منحصر و در معرض خطر انقراض به منطقه می باشند.

mohammadrezazamani.mosa♦ حضور گسترده و میلیونی پرندگان مهاجر به تالابهای مزبور در هر سال می تواند مازندران و مناطق مزبور را به یکی از قطب های گردشگری و "پرنده نگری ملی و بین المللی" تبدیل کرده و فرصت های متعددی اقتصادی و معیشتی را برای اهالی بومی و محلی آن در دنیای پُرتلاطم بیکاری و عدم اشتغال فراهم آورد.

♦ در سالهای اخیر، تعرض به حیات وحش و محیط زیستِ منطقه و تخریبِ پیدا و پنهانِ منابع طبیعی و زیست محیطی شمال کشور و تحمیل هزینه ها و آسیب های جدی و غیر قابل جبران بر حیات تالابهای بین المللی آن و حیات وحش حیوانات، همراه با شکار بی رویه و مخرّب گونه های جانوری مهاجر از سوی شکارچیان غیرمجاز و برخی از بومیان و "سوداگران طبیعت و پرندگان مهاجر"، به اشکال مختلف و درنتیجه،از بین رفتن مستمر و فزایندۀ پرندگان در معرض خطر یا درحال انقراض؛ واقعیت تاسف بار بومی، ملی و بین المللی بوده که نیازمند تدبیری فوری، موثر و مناسب از سوی قوای سه گانه و سازمان ها و نهادهای مربوطه و نیز پیشگیری از ادامۀ هر نوع تعرض نسبت به حیات وحش حیوانات و رعایت و تضمینِ حقوق حیوانات و تعقیب جدی تعهدات بین المللی ایران در کنوانسیون های متعدد گونه های جانوری می باشد.

♦ واقعیات و حقایق موجود و مشهود در تالاب بین المللی فریدونکنار و ناحیه سرخرود، وضعیت دامگاه های انسانی مستقر در آنها و نسل کشی پرندگان مهاجر و گونه های جانوری در معرض خطر، دامنۀ فزایندۀ صیدها و تورهای بزرگ و گروهی در منطقه و شکار بی رویه گونه های جانوری حفاظت شدۀ ملی و پرندگانِ حمایت شدۀ جهانی، همراه با شیوه های نگاهداری غیرمجاز پرندگان به دام افتاده و سلاخی و کشتار بی رویه و بی رحمانۀ آنها و نیز بازار پُر سود و کسب و کار فروشِ علنی و مشهود آنها در شمال ایران، بدون هرگونه توجهی به اهمیت و جایگاه حیات وحش و نقش پرندگان مهاجر در معرض خطر و انقراض، را باید بعنوان یک ” فاجعۀ انسانی، زیست محیطی، جانوری و حیات وحش ملی و بین المللی در ایران” تلقی کرد و آنرا با هزاران آه و تاسف نیز معرفی کرد؟!

♦ ضروری است؛ دولت و سازمان حفاظت از محیط زیست، پاسخی قانع کننده و موجه نسبت به تکرار مستمر و سالیانۀ وضعیت "کشتار گسترده پرندگان مهاجر در شمال ایران" و استمرار " تخریب محیط زیست " موجود در منطقه به مردم، رسانه ها، کارشناسان و فعالان حقوق حیوانات و محیط زیست ارائه کرده و در راستای برون رفت از وضعیت مزبور، اقدامی همه جانبه، سریع،جدی و موثر و غیر نمادین و مقرون به واقع و مستند، با استفاده از ظرفیت های حقوقی، قانونی، کارشناسی، رسانه ای، ملی و بین المللی و بهره مندی از دیدگاههای سمن ها و فعالان واقعی حقوق حیوانات در ایران و خارج از کشور به عمل آورد.

♦ نمی توان و نباید به بهانۀ مزبور و تا قبل از حصول به نتایج نهایی تصویب قانون مذکور، دست روی دست گذاشت و شاهد تخریبِ روزافزون میراث طبیعی و زیست محیطی منطقه و از بین رفتن مستمر گونه های جانوری در حال انقراض و خطر و آسیب های فزاینده و غیرقابل جبران به حیات وحش ایران و پرندگان مهاجر مزبور که از زمرۀ میراث طبیعی جهانی و بین المللی نیز به شمار می روند، بود! هر یک از شهروندان، دولت و مردم نسبت به این تخریب و تعرضات مستمر و وحشتناک به محیط زیست و حیات وحش کشور، در راستای تکلیف قانونی، عقلی و منطقعی مقرر در اصل۵۰ قانون اساسی تکلیف داشته و نسبت به فرزندان، کودکان و آیندگان نیز مسئول و متعهد خواهند بود. نظر به وظیفه اصلی و مطروحه مکرر از سوی مقامات سازمان حفاظت از محیط زیست، مبنی بر تکلیف قانونی سازمان مزبور در حفظ حقوق حیات وحش؛ اساساً، این سئوال نیز مطرح است؛ کارنامه مستند و قابل دفاع آن سازمان در این باره چیست؟ و چگونه باید با وضعیت یاد شده نسبت به کشتار گسترده پرندگان مهاجر در شمال ایران توجیه گردد؟! دستاورد این کشتار بی رحمانه و فزایندۀ پرندگان مزبور، به طور مشهود در قالب صید، سلاخی، فروش، تاکسیدرمی و حتی، صادرات آن پرندگان ارزشمند و گونه های جانوری در حال انقراض و خطر نیز گزارش شده و قابل مشاهده می باشد! در چنین وضعیتی، نقش دادستان و نهادهای قضایی و دولتی مربوطه برای پیشگیری و جلوگیری از وضعیت مزبور، خصوصاً، در شمال ایران و فریدونکنار چیست؟

♦ بخشی از واقعیت بازار گرم شکار غیرمجاز و تجارت پرندگان مهاجر و صید شده در فریدونکنار و نواحی اطراف،ناشی از وضعیت تاسف بار اشتغال، بیکاری و عدم توانایی مالی مناسب مردم محلی بوده که برخورد و تقابل محیط بانان خدومِ با حداقل امکانات و مزایای قانونی مربوطه با اهالی مزبور، به ترتیب مندرج در یادداشت دکتر ابتکار و برخی از فعالان و مدیران محیط زیست و حیات وحش کشور؛چاره کار نخواهد بود و نیازمند آسیب شناسی توامان و همه جانبه دولت نسبت به وضعیت تاسف بار میراث طبیعی و زیست محیطی منطقه، حیات وحش آن و نیز وضعیت معاش و رکود کار و اشتغال و عدم درآمد مناسب بسیاری از اهالی بومی آنها و در نتیجه، حقوق مکتسبۀ عرفی و طبیعی آنها بر اراضی و مناطق تحت مالکیت خویش و لزوم فراهم آوردن موجبات رونق اقتصادی، طبیعی و اجتماعی در آن منطقه می باشد!

♦ آموزش و فرهنگ سازی گردشگری و تاسیس زیر ساخت های آن و ترویج توریسم پرنده نگری در منطقه با جلب همکاری اهالی بومی منطقه و ایجاد فرصت های درآمدی حاصل از خدمات رفاهی و پشتیبانی گردشگری مزبور برای آنها، زمینه مناسب و سودمندی برای برقراری تعامل مشترک بین مردم و دولت در فریدونکنار و دیگر نواحی مجاور تالاب های بین المللی شمال کشور می باشد، به گونه ای که بومیان منطقه ای، خود حامیان پرندگان مهاجر و ناجی آتی آنها و ” همیار حیات وحش و محیط زیست”خواهند بود و این تدبیر، دیر، نخواهد بود، والا؛ فردا، چه زود، دیر می شود...!.

♦ حفاظت از محیط زیست جهانی و نظام توسعه را باید بعنوان یک واحد مشترک در جهان و ایران پذیرفت و بر اهمیت و مراقبت از آن تاکید جدی و همیشگی داشت. باید ” کره زمین را بعنوان وطن خویش” تلقی کرده و جهانی پاک و بدور از هرگونه تخریب یا آسیب نسبت بدان برای همه و حتی، حیات وحش و حیوانات، در تمامی تصمیمات و مصوبات دولتی و غیر دولتی ، بدان مهم تاکید کرد. پیامدهای هرگونه بی توجهی نسبت به این موضوع، از آثار بی رویه تخریب محیط زیست و حیات وحش نیز کمتر نخواهد بود.

♦ باید امروز، ” فاجعۀ نسل کشی پرندگان مهاجرِ در فهرست حمایت و حفاظت ملی و جهانی ” را درک و درمان کرد و دانست و دریافت که، فردا؛ دیر است…!!! نجات محیط زیست و حیات وحش تاسف بار و در شُرف نابودی کامل آن نیازمند عزمی ملی و بین المللی و ارادۀ جدی، فوری، موثر و همه جانبۀ قوای سه گانه و مسئولان کشور و همکاری و همیاری مستمر مردم و شهروندان و کارشناسان و سمن های ذیربط می باشد، والا باید به سان سرنوشت ” شیر ایرانی و ببر مازندرانی”، هزاران آه و تاسف و تاثر خورد که چرا، با نسل منقرض شده و در شُرف انقراض و غیرقابل جایگزین آنها به مانند بسیاری دیگر از گونه های جانوری ارزشمند و مورد توجه جهانی و حمایت های بین المللی مواجه شده ایم؟!.

♦ هرگونه بی توجهی، بی احترامی و تخریب محیط زیست و کوتاهی در حفاظت و مراقبت درست و همه جانبه از آن و گونه های گیاهی و جانوری موجود در آن و بی توجهی به حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات، به معنای نقض آشکار قانون طبیعت، قوانین مرتبط با حقوق بشر و محیط زیست و توهین و تجاوز نسبت به بشریت و حقوق آنها، صرفنظر از تعهدات بین المللی دولت نسبت به گونه های جانوری و گیاهی مزبور باید تلقی گشته و مورد برخورد جدی و حقوقی قرار گیرد. ضروری است؛ آموزش و اطلاع رسانی مستمر و موثر در این رابطه در سرفصل اصلی نظام آموزشی دانش آموزان،دانشجویان و "فرهنگ سازی حقوق محیط زیست، حقوق حیوانات و حقوق شهروندی" نسبت به عموم شهروندان و مسئولان در رسانه ها و مراجع علمی، فرهنگی، دانشگاهی، مدیریتی و تقنینی کشور قرار گیرد و بر آموزش، نظارت، حفظ و اجرای همه جانبۀ حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات و تضمین رعایت آنها نیز در جامعه تاکید گردد.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: