آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 17 اردیبهشت ماه 1396 = 07-05 2017

اینجا کشور ایران نیست، کشور اسلام است!

شکوه ميرزادگی

حال، بر اساس آنچه رهبر اين حکومت می گويد، می توان از اصلاح طلبان پرسيد که انسان ایرانی چگونه می تواند از میان بد و بدتر، و یا حتی خوب و خوبتر، کسی را انتخاب کند که از اين همه سدسیمانی که حکومت اسلامی در مقابل پیشرفت، حقوق بشر، آموزش، صلح، آرامش، و رفاه انسان ایرانی قرار داده به آسانی بگذرد؟

در آستانه ی به اصطلاح «انتخابات» ریاست جمهوری، رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله خامنه ای، در مراسم «بزرگداشت روز معلم» رسماً و به طور واضح و روشن در مورد دو موضوع مهم صحبت کرده است(*). آنچه او می گويد می تواند پاسخی به همه ی کسانی باشد که همچنان تصور می کنند که حضورشان در رأی گیری اثری در سرنوشت ایران و ایرانی دارد و، در نتيجه، مردم را تشویق به شرکت در انتخابات می کنند، و یا همچنان تصور می کنند و به خورد مردم می دهند که این حکومت قابلیت اصلاح دارد.
1. خامنه ای به روشنی به مردمان گفت:
شما همه تان هیچ کاره اید و این من و کارگزارانم هستیم که تکلیف شما را روشن خواهیم کرد. اما شما باید حتماً رأی دهید زیرا باید به جهانیان نشان دهید آماده ی دفاع از اسلام و نظام هستید.
عین اين تکه از سخنان او را ملاحظه کنید: «در انتخابات هرکس به هر نامزدی که بپسندد رأی می‌دهد، اما موضوع اصلی و مهم، حضور همه ی مردم در پای صندوق‌های رأی است تا نشان دهند که آماده ی دفاع از اسلام و نظام هستند و مصونیت کشور را حفظ خواهند کرد.»
2. او در همین سخنرانی، باز به روشنی، خطاب به معلمین گفت که: تبعیض، فساد، بدبختی، جنگ، عقب ماندگی، ویرانی و بدبختی رسم و راه ماست و هیچ ریاست جمهوری و هیچ دولتی حق این که قدمی از آن فراتر بگذارد را ندارد. این من و کارگزارانم هستیم که وضعیت آموزش و پرورش بچه ها و جوان های ایران، و نسل فردا را بر اساس تبعیض و خشونت و جنگ تعیین می کنیم و زیربار هیچ سازمان و کشور دیگری هم که بخواهد ما را وادارد که بر اساس مفاد اعلامیه حقوق بشر، و یا قوانینی امروزی و پیشرفته عمل کنیم نخواهیم رفت.
می گویید محال است که رهبر یک حکومت این گونه واضح و روشن رأی به بدبختی مردم بدهد؟ پس به اصل سخنان ایشان در ارتباط با سند 2030 سازمان ملل و یونسکو توجه کنید:
«سند 2030 یونسکو و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود، و امضای این سند و اجرای بی سر و صدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاه های مسئول نیز اعلام شده است».
سند 2013 سندی بلند بالاست با 17 هدف اصلی و 169 هدف ویژه، که در سازمان ملل و یونسکو در سپتامبر 2015 به تصویب رسیده و کشورهای عضو ملزم به رعایت آن شده اند. اساس این سند بر برابری جنسیتی در دستیابی به حق آموزش برای همه، و از بین بردن تبعیض و خشونت جنسیت‌ محور در مدارس تاکید دارد، و معتقد است که آموزش و پرورش باید به گونه ای باشد که از بچه ها و جوان ها انسان هایی جهانی بسازد. یعنی محتوای آموزش باید سبک‌های زندگی پایدار، حقوق بشر، برابرسازی فرصت‌های اجتماعی برای زنان و مردان، ترویج فرهنگ صلح و عدم خشونت، شهروند جهانی شدن و احترام به تنوع فرهنگی و مشارکت فرهنگ‌ها در تحقق توسعه پایدار را ترویج و گسترش دهد.
در واقع، این سند، تئوریِ «نسبیت فرهنگی» را، به درستی، بی معنا و بیهوده می کند. تجربیات چند دهه ی اخیر نشان داده است که «نسبیت فرهنگی» نه تنها در جهان کارساز نبوده بلکه نیمی از مردمان جهان را از برخورداری پیشرفت در آموزش درست محروم و آن ها را گرفتار تبعیض های ناروا، به ويژه تبیعض های جنیستی، مذهبی، و فرهنگی کرده است.
همزمان با امضای سند بوسيله ی بیشترین کشورهای جهان، وزارت آموزش و پرورش دولت روحانی نیز این سند را امضا کرد، اما نه تنها مجلس آن را تصویب نکرد، بلکه داد و فریاد آیت الله ها و کارگزاران حکومتی در آمد که: «امضای این سند یک خیانت به اسلام و نظام اسلامی ست».
و این همان سندی است که رهبر حکومت اسلامی، درست در روز معلم، روزی که ربط مستقیم با این سند دارد، آن را رد می کند و رسما می گوید: «شورای انقلاب فرهنگی باید مراقبت می کرد و نباید اجازه می داد که کار تا جایی پیش برود که اکنون ما مجبور به جلوگیری از آن شویم. »
خامنه ای سپس به «انتخابات» ریاست جمهوری در ارتباط با این سند پرداخته و حرف آخرش را این گونه می زند: «انتخابات در نظام جمهوری اسلامی، برآمده از اسلام است. در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد».
***
حال، بر اساس آنچه رهبر اين حکومت می گويد، می توان از اصلاح طلبان پرسيد که انسان ایرانی چگونه می تواند از میان بد و بدتر، و یا حتی خوب و خوبتر، کسی را انتخاب کند که از اين همه سدسیمانی که حکومت اسلامی در مقابل پیشرفت، حقوق بشر، آموزش، صلح، آرامش، و رفاه انسان ایرانی قرار داده به آسانی بگذرد؟ آنها کی می خواهند باور کنند که با حضور حکومتی به نام «جمهوری اسلامی» این جا کشور ایران نیست «این جا کشور اسلام است» و هیچ قانون و رابطه و ضابطه ای نمی تواند در آن جریان داشته باشد که با دنیای دموکرات، سکولار و پیشرفته ی امروز جهان همخوانی داشته باشد؟



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: