درود
هر دم از این باغ بری میرسد تازه تر از تازه تری میرسد !
در روزگاران قدیم در روستایی مردمی ساده دل زندگی میکردند که مسجدی داشتند و پیش نماز پیری که بر اسرع کهولت سن آخوند مرد و مردم او را به خاک سپردند پس از چندی آخونده دیگری که سید هم بود و کمی هم مانند خوده پیغمبر حشری بود به ده آمد و پیش نماز شد و خیلی زود یکی از دختران ده را پسندید اما این دختر شوهر داشت و آخوند در صدد بر آمد که این دختر را به چنگ آورد اما هرچه کرد نشد چون زن صادقانه شوهرش را دوست داشت روزی آخوند در راه بود که دید شوهر ان زن دارد در بیابان ادرار میکند به پیش مرد رفت و به او گفت زنت بر تو حرم است چون رو به قبله ادرار کردی و باید همسرت را طلاق دهی و شبی به عقد دیگری شود و طلاق بگیرد و دوباره همسره تو شود ان روستایی ساده دل که باد میدانست که از اهالی روستا کسی زنش را

گزارش یا اعتراض به این نظر

درود
ادامه داستان
را عقد کند و دوبار طلاق دهد به ناچار به آخوند گفت من به کسی معتمد نیستم و چون شما مرد خدا هستید این کار را خود شما بکنید و آخوند هم با کمی منت گذاری قبول کرد و اول طلاقه زن را گرفت و باد به عقد خود در آورد اما چند روزی گذشت و جوان آمد و گفت چرا زن من را طلاق نمیدهی آخوند گفت زن تو بود حالا زن من است و طلاق نمیدهم جوان که زن را از دست رفته دید مدتی آخوند را تعقیب کرد تا روزی آخوند در بیابان و رو به قبله ادرار نمود جوان آمد و گفت زن تو بر تو حرام شد آخوند گفت نه من سمتش را آواز کرده بودم جوان که دیگر خیلی عصبانی بود و کاری هم از دستش بر نمیامد به مسیر خود رفت تا روزی دید جوان دیگری هم دچار همین مصیبت شده و زن او هم نزد آخوند است و ان جوان گفت چند نفر دیگر هم میشناسد که به همین گرفتاری دچار شده اند جوان فکری به سرش آمد و

گزارش یا اعتراض به این نظر

درود
ادامه داستان
و جوان از دوست جوانش خواست که همه آنها را جمع کند و در باقی با هم صحبت کنند پس از چند آخوند در بیابان دشت ادرار میکرد یکی از جوانها رفت و به او گفت رو به قبله نشستی و ادرار کردی و زنانت بر تو حرام هستند آخوند جواب همیشگی را داد که من کنی آنطرفتر ادرار کردم و رو به قبله نبود جوان گفت من کاری با تو میکنم که از این به بعد کج ادرار نکنی و باقی جوانها را صدا کرد و شد آنچه نباید میشد آنقدر به آخوند تجاوز کردند که وقتی بلند شد راه خانه را فراموش کرد و به هندوستان رفت

گزارش یا اعتراض به این نظر

خیلی بهتر میشه اگه به زودی همه با هم فاتحه آ شیخ علی خامنه ای و کل دار و دسته شو بخونیم

گزارش یا اعتراض به این نظر

آقای خامنه ای فکر میکند که آنگ سانگ سوچی هم مانند خودش یک دیکتاتور بزرگ است و هیچ کس در کشورش بدون اجازه او آب هم نمیخورد ولی متأسفانه آقای خامنه ای باید به اطلاع برسانیم که آنگ سانگ سوچی یک دمکرات به تمام معناست و برنده جایزه صلح نوبل است و هیچ نقشی در این جریان نداشته و در دوم انیکه این جریان کشتار مسلمانهای میانمار بار اول نیست که اتفاق می آفتد چرا آن زمان که آنگ سان سوچی در زندان بود و کشتار مسلمانان میانمار اتفاق افتاد شما به رژیم میانمار حمله نکردید و آن را محکوم نکردید آقای خامنه ای من جوابش را دارم چون آن زمان رژیم میانمار یا برمه در دستان مزدوران اربابت یعنی چین بود و مزدوران چین هم در میانمار اکثرا مثل خود جناب عالی دست چپی بودند و برای همین بود که شما ساکت بودید و حتی کشتار مسلمانان روسیه را هم محکوم نکردید چه برسد به میانمار

گزارش یا اعتراض به این نظر