آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 28 آبان ماه 1396 = 19-11 2017

چند سال دیگر ممکن است جوان ما حافظ را...

چند سال دیگر ممکن است جوان ما حافظ و مولانا را نشناسد

یک جامعه‌شناس می‌گوید: چند سال دیگر ممکن است که جوان ما با مراجع فکری تاریخی‌شان قطع ارتباط کند. یعنی می‌خواهم بگویم که مثلاً حافظ و مولانا را نشناسند، چون‌ کجا این‌ها آموزش داده می‌شود و کجا این‌ها مهم شمرده می‌شود.

به گزارش بهارنیوز، دکتر سید محمدامین قانعی راد عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور معتقد است، «بحث گروه‌های مرجع با فرهنگ یک جامعه گره‌خورده است و بدون توجه به فرهنگ یک جامعه نمی‌توان گروه‌های مرجع را بررسی کرد».

در واقع بحث این است که نمونه‌های زیادی داریم که افت استانداردها و افت معیار فرهنگی در آن رخ‌داده است. به دلیل اینکه گروه‌های مرجع در آن تضعیف‌شده‌اند، این نه‌تنها در دانشگاه صادق است بلکه در عرصه‌های دیگر مانند هنر، موسیقی و … هم صادق است. چند سال دیگر ممکن است که جوان ما با مراجع فکری تاریخی‌شان قطع ارتباط کند. یعنی می‌خواهم بگویم که مثلاً حافظ و مولانا را نشناسند، چون‌ کجا این‌ها آموزش داده می‌شود و کجا این‌ها مهم شمرده می‌شود. ما خیلی از افراد را داشتیم که در این صدسال اخیر آثار مهمی را آفریده‌اند، نسل جوان باید این‌ها را بشناسد. مثلاً نسل جوان باید دهخدا و کارهای او را بشناسد. شما می‌بینید که ما زبان‌شناس‌های بزرگی داشتیم که اثرهای بزرگی آفریده‌اند. مثلاً کارهایی که آقای زرین‌کوب انجام داده را باید بشناسد و … اما الآن اصلاً همچنین چیزهایی تولید نمی‌شود. مثلاً شما می‌گویید روحانیت گروه مرجع است، بسیار خوب، پس روحانیت بیاید و چیزی تولید کند که موردتوجه عموم بشود و جوانان آن را بخوانند.

وقتی‌که گروه‌های مرجع ندارید، یعنی خلاء گروه‌های مرجع که ایجاد می‌شود، یک افت فرهنگی ایجاد می‌شود و دوم اینکه رشد سلبریتی‌ها به عنوان گروه‌های مرجع است. این افراد افرادی هستند که از شهرت برخوردارند، اما از کیفیت لازم برخوردار نیستند و از طرف خود اهل هنر و فرهنگ خیلی به رسمیت شناخته نمی‌شوند، بلکه توده‌های مردم هستند که به آن‌ها توجه می‌کنند و بها و ارزش می‌دهند. این‌ها به گروه‌های مرجع تبدیل می‌شوند و نقش تعیین کننده پیدا می‌کنند.

در بهترین حالت جوانانی که فرهنگ برایشان مهم است به سراغ منابع خارجی می‌روند. الآن کتاب‌هایی که جوانان می‌خوانند کتاب‌هایی نیستند که نویسندگانشان ایرانی باشد، هرچند خواندن آن‌ها بد نیست. مثلاً من لیستی دیدم که آقای استاد مصطفی ملکیان برای خواندن داده بود که همه از کتاب‌های خارجی بود. این‌یک حوزه آرامش کاذبی را برای این جوان فراهم می‌کند که بتواند از درون فرونپاشد. چون فرهنگ آدم‌ها را روی پا نگه می‌دارد و استحکام می‌بخشد. لذا بحث گروه‌های مرجع را باید در ارتباط با سرنوشت فرهنگ پرداخت و بحث موضعی خاص نیست که بگوییم گروه‌های مرجع دارند تضعیف می‌شوند در واقع چیزی که ما با آن مواجه هستیم زوال و تضعیف فرهنگ است و نماد مهم آن گروه‌های مرجع است که بخش زیاد آن‌ مربوط به تنازع‌ها ایدئولوژی فرهنگ سیاسی است که دارد ریشه‌های فرهنگ را به نفع یک نوع خاص دین‌داری می‌زند.



آرش-صبحی November 19, 2017 09:16 PM

شوربختانه بایداین حقیقت رابپذیریم که جمهوری اسلامی ومجموعه کارگزاران آن، ازاصلاح طلب واصولگراگرفته، تاپایوران عالیرتبه فرهنگی ومیراث داران و مروجان فرهنگی شاغل درحوزه فرهنگی چنان غرق درفسادوجهل مرکب بوده وهستندکه چشم برهمه میراث فرهنگی این کشوربسته اندومدام برطبل فرهنگ بیگانه اسلامی میکوبند کتب درسی، ازمقطع دبستان تا مقاطع دانشگاهی پراست از چرندیات مذهبی، مثل روایات واحادیث ومزخرفاتی که درهیچ کجای زندگی بعنوان الزامات ونیازهای فرهنگ اجتماعی گره گشای اخلاقیات دانش آموزان ودانشگاهیان این کشورنخواهدبود آینده که جای خود دارد!میتوان ادعا نمودکه سالیان طولانیست که جوانان ونوجوانان این سرزمین باحافظ وسعدی ومولانا ووحشی بافقی وخیام وعطاروذکریای رازی وسهروردی وخاقانی وقاآنی وصائب تبریزی ودیگرستارگان ادب این سرزمین بیگانه شده اند فاجعه ای بزرگ

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: