شنبه، 14 بهمن ماه 1396 = 03-02 2018در دفاع از آزادی پوشش از جمله حجاب عبدالستار دوشوکی در دفاع از آزادی پوشش از جمله حجاب مریم رجوی زلف برباد بده تا بدهی بربادش شگردهای ماهرانه جمهوری اسلامی در تحریف و به بیراهه کشاندن مبارزات آزادیخواهانه و بر حق ملت ایران مقوله ناآشنایی برای آنهایی که علاوه بر مو پیچش مو را نیز می بینند، نیست. جنبش شجاعانه "دختران خیابان انقلاب" که بر علیه جبر و سیستم سلب اختیار نظام استبداد آغاز شده است رژیم را هراسان نموده و به احتمال زیاد سربازان گمنام امام زمان برای قلب این مطالبه برحق و واپیچاندن آن به بیراهه به تکاپو افتاده اند. جنبش متهورانه "دختران خیابان انقلاب" برای حق اختیار زن و آزادی پوشش و نفی "زورگویی" آغاز شده است. این وظیفه همه آزادیخواهان است که از این جنبش پاسداشت و پاسداری بکنند، تا بدانجا که حتی زنانی که بدلایل گوناگون از جمله باورهای مذهبی، فرهنگی، سنتی و غیره به حجاب باور دارند، از این حرکت دلاورانه در راستای حق آزادی پوشش زن حمایت بکنند. بلافاصله بعد از فراگیر شدن جنبش "دختران خیابان انقلاب" جمهوری اسلامی تلاش نمود آن را با "قرآن سر نیزه کردن" صدر اسلام مقایسه کند. خوشبختانه این شگرد آنها با ملت ایران درنگرفت؛ و جنبش ادامه پیدا کرد و حتی محجبه ها نیز به آن پیوستند. نگارنده همیشه حق آزادی پوشش زنان در کشورمان را جزو لاینفک حق انکارناپذیر آزادی انسان دانسته و می دانم. و به همین دلیل از جنبش حق طلبانه "دختران خیابان انقلاب" حمایت می کنم. زیرا آنها خطر کرده و برای حق آزادی پوشش قیام کرده اند. و این نکته کلیدی این جنبش است: "حق آزادی پوشش". حق آزادی پوشش با پرخاشگری بر علیه زنان محجبه و دریدن روسری و چادر آنها (یعنی کشف حجاب از نوع رضا شاهی) کاملا در تضاد است. چند روز پیش حسن روحانی بمناسبت آغاز دهه فجر ادعا کرد که ملت ایران هرگز به نظام پادشاهی بر نمی گردند. مسئولین مختلف نظام نیز بعد از قیام دی ماه ادعا کرده اند که عده ای با شعارهای حمایت از رضا شاه می خواهند کشور را به دوران رضاشاه برگردانند. این بن مایه تبلیغاتی و مضمونی است که رژیم جمهوری اسلامی در ناکارا و خنثی نمودن حقانیت مطالبت مردم دنبال می کند. افراط و تفریط دو روی سکه نارواداری و ناآزادگی هستند. همانگونه که دو عمل کاملا بر عکس می توانند دقیقا یک معنی را در عرصه عمل تداعی کنند، از جمله کلاهبرداری و کلاه گزاری. حجاب اجباری به همان انداره محکوم است که حجاب را از سر باورمندان دریدن و به اصطلاح کشف حجاب تحکمی بر علیه آن قشر از زنانی که با اختیار و آزادی روسری یا چادر به سر دارند. مقاله ای را در برخی از سایت های معتبر خواندم بنام "مریم خانم، لچکت را از سر بردار"، که بعقیده من دم خروس سربازان گمنام امان زمان در زیر حجاب گمنام آن هویداست. این مقاله تحت نام مستعار رها حنیف نژاد ظاهرا توسط زنی نوشته شده است که ادعا می کند در داخل ایران زندگی می کند و از یک خانواده مجاهد می آید. او از مریم رجوی و بقیه زنان مجاهد درخواست می کند: " شما هم به جنبش زنان ایران بپیوندید و آن لچک را از سر بردارید". او سپس می نویسد " من از یک خانواده مجاهد میآیم و در خانواده من کسی هست که روسری از سرش برداشته و به شکل علنی برعلیه تحمیل حجاب اعتراض نموده است". حال سوال اساسی اینجاست که چرا خود این خانم حجاب خود را بر نداشته است و فقط به کشف حجاب یک عضو دیگر خانواده خود افتخار می کند. ایراد اساسی دیگر به نوشتار فوق در نقض احترام به حق آزادی پوشش زن است. و اینکه نمی توان و نباید با تحکم و توهین از دیگران خواست که حجاب خود را از سر بردارند؛ یا بر سر بگذارند. همانگونه که می توان به یک آخوند یا مامور متعصب گشت ارشاد گفت: "به شما چه مربوط که کسی حجاب بر سر دارد یا ندارد". دقیقا همین جمله را باید به این به اصطلاح "رها خانم" گفت که متاسفانه خود ایشان هنوز هم از تفکر استبدادی تحکم به دیگران رهایی نیافته است. نکته تامل برانگیز دیگر در نوشتار فوق تکیه بر مسخره شدن مجاهدین توسط چپی ها است و با تمسک و بهره بری ابزاری از ذهنیت تاریخی "آمریکایی ستیزی" بخشی از جنبش چپ، آن دسته از نئوکانها و جمهوریخواهان آمریکایی را که خواهان سرنگونی نظام هستند و دشمنی آشکار خود را بر علیه جمهوری اسلامی عیان نموده اند، "فاشیستی ترین عناصر آمریکایی" می خواند. بسیاری از هموطنان با بخش هایی از سیاست های آمریکا یا با برخی از شخصیت های آمریکایی همسوئی ندارند. اما بصورت ماهرانه ای در کنار جمهوری اسلامی قرار نمی گیرند و آمریکایی هایی را که علنا از قیام دی ماه حمایت کردند، فاشیست ترین عناصر آمریکایی نمی خوانند. و یا میلیون ها زن محترم ایرانی را که به دلایل فرهنگی و مذهبی و سنتی حتی در یک حکومت سکولار دمکرات نیز حجاب بر سر خواهند داشت را "لچک به سر" قابل مسخره نمی دانند. جوهر ذاتی و کــُنه مطلب نگارنده نه در مقام دفاع از یک گروه، بلکه احترام به حق آزادی پوشش همه زنان ایرانی و مسلمان است. ما باید با نفی تفریط و افراط و مذموم شمردن حجاب اجباری و یا کشف حجاب اجباری و یا تحکم الزام آور به دیگر زنان ( حتی مخالفین سیاسی خویش)، ناخواسته مروج نارواداری یکسویه نشویم. نباید اجازه داد تا جمهوری اسلامی در زیر حجاب های پنهان و نهان با شگردهای زیرکانه اینگونه به جامعه القاء کند که جنبش "دختران خیابان انقلاب" بر علیه حجاب اجباری درخواستی برای بازگشت به ۱۷ دی ۱۳۱۴ (دوران قانون کشف حجاب) می باشد. شوربختانه پوشش نوشتار متناقض رها خانم توسط برخی از سایت های معتبر مغایر با حق آزادی پوشش زن به عنوان یک پرینسیب تخطی ناپذیر می باشد. در ضمن مهم نیست این زن یا زنان چه کسانی باشند. حق آزادی پوشش حق همه زنان است (چه زنانی که با آنها موافق هستیم و چه با آنهایی که مخالف سیاسی هستیم). رسیدن به آزادی و آزادمنشی فقط تغییر حکومت نیست، بلکه تغییر فرهنگ و نگاه است که باید از درون تک تک ما آغاز شود. به چالش کشیدن افکار ضد دمکراتیک و شخم زدن دردآور اذهان نابردار برای ایجاد بستر لازم جهت رشد رواداری و احترام دمکراتیک (حتی به افکار و رفتارهای مخالف) ملزوماتی هستند که باید به آنها پرداخته شود. برای رشد نهال دمکراسی و تفکرات آزادمنشی نمی توان با پرخاشگری توهین آمیز و سلب اختیار اجباری پوشش از بخشی از زنان، از آزادی پوشش بخش دیگری از زنان دفاع کرد. تا نتوانیم این مقوله بدیهی و اصل بنیادین دمکراسی را درک یا تمرین کنیم، نمی توانیم ادعا کنیم که از تعصب و ضدیت و استبداد درونی "رها" شده ایم. آنچه را بر خود نمی پسندیم، بر دیگران نیز نپسندیم؛ و اجازه ندهیم با سوءاستفاده از مخالفت و یا ضدیت ما با جریانات سیاسی مخالف، بنیان آزادگی و دگراندیش پذیری ما را در جهت نفی اصول بنیادین دمکراسی (از جمله حق آزادی پوشش برای همه بدون استثنا) نفی کنند. اقاى دوشوكى بنده متاسفانه تاكنون نتوانستم خط فكرى پراز اعوجاج شما را درك كنم بايد به شما بگويم داروى شفا بخش هميشه در موقع مصرف بد مزه و تلخ و از راه تزريقى درداورمى باشد تا جايى كه براى خوراندن ان به كودكان و يا تزريق ان حتى به بزرگسالان مى بايست انها را مهار كرده و دارو را در حلقش بريزند و يا سوزن را فرو كنند تا شفا يابد و انچه كه مهم است حاصل كار يعنى سلامت فرد بيمار مى باشد، كشف حجاب در زمان رضا شاه بزرگ هم از همين دست داروها براى افرادى بود كه الوده به خرافات واز جمله دين بودند ولى حاصل ان پرورش نسلى همچون بانوان پيشروى ايرانى بود همانند فرخ رو پارسا اميدوارم كه منظور خود را رسانده باشم در ضمن شعار رضا شاه روحت شاد كمر خيلى ها را شكسته و ارزو مى كنم كه شما جزو ان گروه نباشيد بغض هاى خود را كنار گذاشته با مردم همراه باشيد آقای دوشوکی؛ فقط مواظب باشید که در دمکراسی خواهی از آنطرف دیوار نیافتید جناب عبدالستار دشوکی، ما هم ایرانی هستیم، ما هم در ایران فک و فامیل داشتیم، ما هم مادر و مادر بزرگ داشتیم و نه در زمان رضا شاه کسی حجاب را از سر مادر بزرگ ما درید و نه در زمان شاه کسی حجاب را از سر مادر ما درید * اکثریت مادر بزرگهای ایرانی زمان رضا شاه و مادران در زمان شاه حجاب را خودشان با دست خودشان آتش زدند و دور انداختند * اینگونه حملات به رضا شاه و کشف حجاب را "دریدن حجاب" نامیدن توهین به شعور زنان ایران است * بحث رضا شاه و ما که از کشف حجاب حمایت میکنیم این است که هر پوششی چه حجاب و چه غیرو که بهانهای برای واپسگرائی و سرکوب ملت شود محکوم است * شما نگران این نباشید که کسی بخواهد به زور در ایران کشف حجاب کند و به قول شما حجاب را به زور از سر زنان ایران بدرد * زنان ایران خودشان بهتر میدانند که چه به سود آنها و آینده آنها است نگرانی من از زنان ایران نیست زیرا زنان ایران خودشان بهتر میدانند که چه به سود آنها و آینده آنها است و چه به سود آنها نیست * نگرانی من از مردان ایران است که هنوز هم آن حرکت آزاده و بسیار مهم رضا شاه را در آزاد کردن زن ایرانی از بند جهل و جهالت را "دردیدن حجاب" مینماند * امیدوارم مردان ایران نیز روزی به آن توان و شعور فکری برسند و خودشان را از حجاب ی که بر سر خود کرده و زیر آن پنهان شده اند نجات دهند * میگویند امیر کبیر دستور داد کسانی که کودکان خودرا مایه کوبی (واکسیناسیون ) نمیکنند آن هم به خاطر خرافاتی که آخوندها در کله مردم فرو کرده بودند چند قران جریمه کند کشف حجاب رضا شاه بزرگ دقیقا همین معنا را داشت نویسنده این مقاله تلاش می نماید تا زنانی که حجاب دارند را به دو دسته تقسیم نماید، زنانیکه آزادانه آنرا بکار می گیرند و زنانیکه مجبورند آنرا بکار بگیرند اگر با یکی هم نظر شوی مانند این می ماند که اسلحه خود را به اشتراک بگذارید:
|