آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 8 دی ماه 1392 = 29-12 2013

شیخکی داشت یک کلید به دست - م.سحر

شیخ و کلید
ـــــــــــــــــ

شیخکی داشت یک کلید به دست

دسته اش را به ریشِ خود می بست

گاه و بیگه به گونه اش می خورد

گاه نوکِ دماغ او می خست

قفل اما به جای دیگر بود

نزد قدّاره بند، زنگی ی مست

روزی از روزها گشودن را

رفت و پهلوی قفلدار نشست

گفت با قفلبان : بده رخصت

تا بدانم کلید از این قفل است؟

قفلبان از وی آن کلید گرفت

کرد در قفل و پیچ داد و شکست

همچنان قفل، بسته باقی ماند

شیخنا از غم ِ کلید برست

***

قفلبان تا امامِ خامنه ای ست

با کلیدی که نیست ، قفلی هست!


م.سحر
25/12/2013

*******************

فنومِن

آنکس که عبای تیره دربر دارد
عمّامه نهاده تا کُله بر دارد

یک چارک ، سنگِ پا به رو یش اما
یک کیلو گچ ، نهفته در سر دارد

از عهدِ عتیق می‌رسد، بارش جهل
گوید که ز شهرِ علم نوبر دارد

بازارِ تقیه و دغل در مسجد
دکّانِ فریب روی منبر دارد

زورش برسد به خلق وق وق بارد
زورش نرسد به بام عرعر دارد

خود را به دروغ، آیت اُلحَق خواند
حق داند : قصدِ کارِ دیگر دارد

در کوی بلاهت است اگر ره دارد
درسمتِ جهنم است اگر در دارد

القصه به خر سوار خواهد بودن
تا آن روزی که این وطن خر دارد

بالجمه وقیح‌ تر نبینی از وی
بو تا که خداش از میان بردارد


م. سحر

۲۳/۱۲/۲۰۱۳

http://msahar.blogspot.fr/



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید:
  7793 بازدید |






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved
Cookies on IranPressNews website
We use cookies to ensure that we give you the best experience on our website. This includes cookies from Google and third party social media websites if you visit a page which contains embedded content from social media. Such third party cookies may track your use of our website. We and our partners also use cookies to ensure we show you advertising that is relevant to you. If you continue without changing your settings, we'll assume that you are happy to receive all cookies on our website. However, you can change your cookie settings at any time.