روزنامه مردمسالاری: «شگفتا از دولت و مجلس که تماشا ميکنند تا ايران، قهرمان تورم جهاني گردد!» اشتباه نکنيد اين عبارت از بنگاههاي سخن پراکني بيگانه نيست. از دهان دشمن هم بيرون نيامده؛ از زبان نماينده مجلس شوراي اسلامياست . از زبان نماينده کارگراني است که بر کنه قضايا آشناست؛ يعني خواسته است که بيدغدغه از آينده خود و فقط به سبب ترس از آينده آينده خود، حقايق را آنچنان که هست ببيند. اين گفتهها که در نطق ميان دستور هفته پيش مجلس بازگو شد، بازتاب زخمهاي ناسور قشري است که تورم امانشان را بريده است. زخمهايي که فقط اهل درد از آن باخبرند . حکايت شکمهاي گرسنه است و بيداد مستمر بيکاري و صعود لحظهاي قيمتها. اين دردها را فقط اهل درد درمييابند و ميدانند نه کساني که از محله رئيسجمهور خريد ميکنند!
جناب نماينده! باور دارم که شما هم به سبب امکاناتي که داريد فقط از درد سخن ميگوييد، درد را حس نميکنيد. درست مثل نويسنده اين نوشتار که در وادي افسردگي بيکاران و در دنياي پرمشقت کارگران نيست و نان نزديک به پنجاه سال معلميبه عشق يا به اضطرار خود را ميخورد و تنها مثل شما نگراني آن را دارد که اگر نگويد، در قيامت «مسوول عندالله... » است.
حکايت گفتن شما و نوشتن اين بنده، شايد حکايت آن دانشمند گرسنگي شناس جهان «خوزه دوکاسترو» باشد که قورمه سبزي و باقلي پلوايراني را ميخورد و در دانشگاه تهران از گرسنگي سخن ميگفت اما نه حلبي آباد تهران را ديده بود و نه مردمش را ميشناخت! و نه خبري از «حصيرآباد» آبادان داشت که دنياي آنها چيست و روزگارشان چگونه ميگذرد؛ براستي که:
حال شبهاي مرا همچو مني ميداند و بس
تو چه داني که شب سوختگان چون گذرد؟
ميخواستم بپرسم جناب محجوب ! آيا نمايندگان محترم هم مثل خيل خانوادههاي گرفتار، جوانان تحصيلکرده بيکار و در خانه مانده دارند که سرخورده و افسرده شده باشند و احساس بطالت کنند و سن ازدواجشان بالا رفته باشد؟ آيا ممکن است که اين سوال را از وزراي دولت بپرسيد؟ خودتان چه؟
نميدانم که ميزان تورم از ديدگاه مرکز آمار ايران و بانک مرکزي، شامل چه شاخصهايي است ؟ اما حساب سرانگشتي و عوامانه نگارنده ميگويد وقتي که «ارز» در بازار آزاد، بيش از سه برابر شده است پس، تورم بيش از 200درصد است ! بنابراين 20درصد و 25درصد و 40درصد افزايش دستمزدها، شوخي ناروايي بيش نيست و مخالفت با همان قانوني است که مجلس محترم با حضور چند دورهاي شخص شما تصويب کرده است. عجيب اينکه اجراي قانون به عهده قوه مجريه و نظارت بر اجرا بر ذمه شماست .
لازم به يادآوري است که اين وضع کنوني، پيامد آن تفکري است که تا چند سال ميگفت که «قطعنامهها و تحريمها کاغذ پاره است» و باز چند سال ديگر هم ميگويد که « قطعنامهها و تحريمها، کاغذپاره نيست» و اين دور تسلسل باطل تا به دير، گريبانگير ماست و کسي هم نميخواهد به ياد بياورد که در گذشته چه گفته است! باور کنيد که تا دنياي نقد در جامعه ما بيمارگونه است ما حقايق را آن چنان که هست و واقعيت دارد، نميبينيم. درست مثل درصد تورميکه مراکز رسميما اعلام ميکنند و کاري هم ندارند که در بازار و اقتصاد و زندگي مردم چه ميگذرد و اسفا که مجلس و دولت هم همان آمار اعلام شده را مبناي مصوبات خود قرار ميدهند در حالي که رنجها و مصايب قشر آسيبپذيري مثل کارگران و کارمندان، بغض فروخوردهاي است که آرزويي جز عمل به قانون و مصوباتي که خودتان تصويب کردهايد، ندارند و از شما ميخواهند که در وجود دوستان و ياران خود، فقط «هنر« نبينيد و تعريفهاي بيمبنا را در بوقها ندميد و اجازه ندهيد که فاصله طبقاتي به مرز انفجار برسد . چون پوست شکمهاي به پشت چسبيده با شکمهاي دوسه روز از صاحبانشان پيش افتاده، سازگاري مدام نخواهند داشت و صبوري هم، جاودانه نيست .
2004- 2025 IranPressNews.com -