سال 83 آمد. سال 84 رفت. آن روزها 29 سال بیشتر نداشت. حالا 37 ساله شده است اما حالش تفاوتی نکرده همچنان وقتی از میراث یزد حرف میزند هم اقتدار دارد، هم عصبانیت. میگوید دیگر از آثار تاریخی یزد چه مانده است که بتوان در مورد آن حرف زد؟ اما باید در مورد میراث شهر کهن بادگیرها و سرزمین مقدس حرف زد. به همین دلیل سید محمد سید حسینی، مدیر سابق میراث فرهنگی یزد در مورد این شهر کهن با CHN حرف زد.
خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه میراث فرهنگی- سال 83 آمد. سال 84 رفت. آن روزها 29 سال بیشتر نداشت. حالا 37 ساله شده است اما حالش تفاوتی نکرده همچنان وقتی از میراث یزد حرف میزند هم اقتدار دارد، هم عصبانیت. میگوید دیگر از آثار تاریخی یزد چه مانده است که بتوان در مورد آن حرف زد؟ اما باید در مورد میراث شهر کهن بادگیرها و سرزمین مقدس حرف زد. از خانههای تاریخی که بیشترشان این روزها ویرانه و تبدیل به زبالهدانی شدهاند. بافت تاریخی یزد بوی گند میدهد. تنها کافیاست در بافت قدم بزنید، آنگاه میبینید، بسیاری از بخش های بافت تاریخی با مکان انباشت زباله تفاوتی ندارد. لودرها بی هراس در بافت میچرخند. یزدیها دل خوشی ندارند. آنها همانقدر که آب برایشان مهم است، میراثشان هم دوست دارند. این مرد، سید محمدرضا سیدحسینی، رییس سابق سازمان میراث فرهنگی یزد است.مردی که میگوید: خوشحالم که امروز مردم برای میراثشان ایستادگی میکنند. زمانی آرزوی ما این بود که مردم پشت ما بایستند و نگذارند، میراث فرهنگی شان تخریب شود. اما امروز مردم یزد میراثشان را دوست دارند.
بافت تاریخی یزد با اینکه به ثبت ملی رسیده است، تبدیل به ویرانه شده است
یزد تاریخی، اکنون تبدیل به یک مجموعه خرابه شده است. آثار تاریخی طی این 8 سال یکی یکی از بین رفتهاند. این جملهای که جلیل گلشن درباره میراث فرهنگی ایران گفتند:« اتفاقی که برای میراث فرهنگی ایران در این 8 سال افتاد، در 8 سال جنگ تحمیلی نیافتاد.» براستی به حق است. زمانی بلدوزرها و لودرها جرات نداشتند که وارد بافت تاریخی شوند. اما اکنون میبینیم که بیحیا در بافت تاریخی دیده میشوند. سیدحسینی، رییس سابق میراث فرهنگی یزد گفت و گویش باchn این جملات آغاز میکند. او از وضعیت میراث فرهنگی و گردشگری یزد عصبانی است. به مبل مشکی راحتی تکیه میزند و مرتب سرش را تکان میدهد.
مهمترین اتفاقی که این روزها در یزد افتاد، ریختن لودرها در بافت تاریخی به بهانه توسعه امامزاده جعفر و تخریب آثار تاریخی بود. چطور ممکن است که وقتی سازمان میراث فرهنگی وجود دارد، این اتفاق بیافتد.
متاسفانه اکنون نه تنها بافت تاریخی بلکه همه عناصر میراث یزد در حال تخریب هستند. مدیریت در استانها بسیار سخت است. مدیر باید به طور مرتب در حال چالش با ارگانها و نهادهای دیگر باشد. باید در برابر بسیاری از طرحها مقاومت کند. این اتفاق برای بافت تاریخی یزد افتاد. اما همه شاهد حوادث بعد از آن بودند.
یزدیها اما به خوبی از میراث شان دفاع کردند. واقعا فیلم های منتشر شده در مورد تجمع آنها برای صیانت از بافت تاریخی شهرشان کم نظیر بود.
واقعا اتفاقی که در مورد بحث توسعه امامزاده جعفر افتاد، اتفاق مهمی بود. من خیلی خوشحال شدم از اینکه دیدم، مردم به چنان رشد فرهنگی رسیدند که در برابر تخریب بافت تاریخیشان ایستادگی میکنند. مسئولان را به چالش کشیدند . آن روزها ما دلمان می خواست که مردم بیایند و ما را به چالش بکشند. در برابر طرحهای تخریبی مقاومت کنند. اما اینطور نبود خوشبختانه اکنون وضعیت متفاوت شده است.در سال 83 هرجا درگیری می شد ما خودمان تنها بودیم.
آیا آماری وجود دارد که مشخص شود، چند درصد میراث فرهنگی یزد تخریب شده است؟
ما تمام تلاشمان را کردیم که آثار تاریخی یزد را مستندسازی و ثبت کنیم. از سال 83 تا 84 ، 1000 اثر تاریخی را ثبت کردیم که بافت تاریخی یزد تنها یک شماره ثبتی آن بود.اکنون تمام مستندات موجود است. مدیران جدید که بیایند باید آمار جدیدی گرفته شود که چند اثر تاریخی در یزد باقی ماندهاند. ببینید، بر عکس سایر بخشهای مختلف مدیریت میراث فرهنگی سلیقهای نیست. باید بر اساس قوانین عمل کرد. میراث فرهنگی را باید حفظ کرد و از نسلی به نسل بعدی رساند. مدیر میراث فرهنگی حق قانونی ندارد. حق عرفی ندارد و همین امر کار کردن در میراث فرهنگی را سخت میکند. اما متاسفانه مدیران قبلی حتی به این قانونها احترام نگذاشتند.
پارکینگهایی که برای برون رفت یزد از ترافیک ساخته شده، این روزها بلای جان میراث فرهنگی شده است. اگر شما هم بودید همین تصمیم را در مورد حل معضل ترافیک میگرفتید؟
ساختن پارکینگ برای رفع ترافیک؟ همه اینها بهانه است. ترافیک چه در بافت تاریخی، چه بافت جدید وجود دارد. رفع ترافیک مدیریت کلان میخواهد. ساخت پارکینگ بهانه است. حرف بیخود است. راهکار برای رفع ترافیک باید با روشهای جدید انجام شود. با حمل و نقل عمومی حل شود. اگر بافت تاریخی خراب میشود تا پارکینگ ساخته شود، نتیجه این است که ما اصلا بافت تاریخی نمیخواهیم. این که هر چیزی را نمیتوانیم حل کنیم، حذف کنیم که چاره کار نیست. هر کسی مدیریت کلان استان را در دست بگیرد باید بر این امر اشراف داشته باشد که اولویت میراث فرهنگی و آب در یزد در یک طراز هستند. تنها با استفاده از پتانسیلهای میراث فرهنگی است که میتوانیم از بن بست بحثهای اشتغال و اقتصادی خارج شوید. امروز اولویت حتی در کشورهایی همچون چین میراث فرهنگی و محیط زیست است.
پیشنهاد شما به مدیران ارشد میراث فرهنگی چیست؟
باید طرحهایی به تصویب سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برسد. به نظر من این مصوبهها اضطراری است. نخست تشکیل شورای عالی شهرسازی و معماری صورت بگیرد. بعد باید شورای معاونان استانی هم تصویب شود که در این شورا استانهای مهم ایران از نظر اولویت میراث فرهنگی و گردشگری همچون یزد، اصفهان و فارس در آن عضو باشند. شاید اینگونه میراث فرهنگی و گردشگری استانها از بحران خارج شود. زمان ماNGO ها خیلی فعال بودند. با اینکه حتی بر ضد ما بیانیه می دادند. ولی متاسفانه جلوی فعالیت آنها گرفته شد. امروز هم باید انجمنها فعال شوند. NGO ها بازوهای پرتوانی هستند. خیلی از مسایل میراث کشور تنها با کمک آنها حل میشود. ارتقا سطح فرهنگی تنها با استفاده از این گروه است. باید از آنها حمایت کرد. به نظر من باید معاونت NGO ها را تشکیل بدهند.
اما انجمنها و سازمانهای مردم نهاد باید جدای از سازمان میراث فرهنگی باشد. این کار آیا باعث نمیشود، روند انتقاد انجمنها دچار ضعف شود؟
خب باید برای فعالیت آنها اساسنامه و مرام نامه نوشته شود. بحث فرهنگی ایجاد شود. تنها راه رشد میراث فرهنگی انجمنهای مردم نهاد هستند. اگر آنها نباشند به این زودی میراث فرهنگی کشور از بحران نمیتواند خارج شود.
زمان شما هم نقدهای بسیاری بود. هر چند که مردم یزد شخص شما را دوست دارند. شما با چه شاخصههایی از دوران مدیریتی خود دفاع میکنید؟
زمان ما اعتبار تنها یک میلیارد تومان بود و مدیر بعدی 15 میلیارد اعتبار دریافت کرد. کافی است که یک مقایسه صورت بگیرد. نیازی به دفاع ما نیست. زمان ما یگان حراست ویژه یزد تشکیل شد. تجهیزات و امکانات ویژهای در اختیار آنها قرار گرفت و ما به شدت مقتدرانه عمل کردیم . هر کجا برای میراث فرهنگی اتفاقی میافتاد، یگان حراست وارد عمل میشد. از طرف دیگر ما نزدیک 1000 اثر تاریخی را ثبت کردیم. 300 پرونده هم آماده کرده بودیم و به تهران فرستادیم که بررسی شود. نمیدانم که سرانجام آنها چه شد. ما ثبت را با این رویکرد که مدیران بعدی به قانون احترام میگذارند. اما آنها به تابلوهای ثبتی هم رحم نکردند. شئونات ثبت را زیر سوال بردند. یزد اولین استانی بود که پرونده ثبت جهانی بافت تاریخی یزد را آماده کرد. حتی مطالعات موریانه و حشرات هم مورد بافت تاریخی انجام شده بود. آسیب شناسی هم کردیم. اما هنوز هم پرونده ثبت جهانی آن به هیچ کجا نرسیده است.
در زمینه گردشگری چطور؟
از همان زمان هم سامانه آماری برای گردشگری سامانه ضعیفی بود. اما آن سال، سال خوبی برای گردشگری داشتیم. ما سال «خوش آمدگویی به یزد» را در نوروز نام گذاری کردیم که تحول بزرگی در گردشگری یزد ایجاد شد. یزد به مردم معرفی شد. بعدها آمارهای عجیبی را مسئولان میراث فرهنگی اعلام کردند که تناقض های وحشتناک داشت. مثلا آمار کاهش مصرف بنزین را داشتیم و افزایش گردشگر که اصلا با هم هماهنگ نبود.
شما پیش از اینکه به مدیریت میراث یزد برسید، در سازمان جهانگردی بودید، بعد از ادغام به این سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آمدید، اکنون نظر شما در مورد این ادغام چیست، آیا هنوز از آن دفاع میکنید؟
میراث و گردشگری در هم کاملا تنیده است. این اتفاق خوبی بود. به نظر من اگر در سال های بعد به مشکل برخورد به دلیل ضعف مدیریتی بود.
بافت تاریخی یزد پس از توسعه امامزاده جعفر به شدت آسیب دیده و هنوز خطر بیخ گوشش است. خانههای تاریخی این شهر کهن یکی یکی فرو ریخته و محلی برای تجمع زباله شدهاند. امروز یزد بادگیرها حال خوشی ندارد. به نظر شما برای نجات آن چه باید کرد؟
مهمترین اقدام به نظر من، برنامه ریزی برای حفظ وضعیت موجود است. یعنی وضعیتی که طی 8 سال بر میراث فرهنگی یزد رفته است. حفظ وضعیت موجود خودش خدمت است. حتی با امام جمعه شهر هم که صحبت کردیم. او هم بر این باور بود که اکنون باید اقدامی برای حفاظت میراث فرهنگی یزد انجام داد و نگاهشان به حفظ میراث مثبت بود.
2004- 2025 IranPressNews.com -