روزنامه مردمسالاری: ميخواهم از يارانهها بنويسم يک ستون بيشتر اجازه ندارم، چون روزنامه من کاغذ ارزان در اختيار ندارد که بيشتر از اين را چاپ کند و اين يعني، بحران اقتصادياي که ميراث عدم مديريت دوران احمدينژاد است و هنوز به راهحل نرسيده. ميخواهم دارو بخرم و پولم به خريد دارو نميرسد و اين همان بحران اقتصادي است از دوران قبلي، ميخواهم خيلي کارها بکنم، مثلا زن و بچهام را حداقل سالي يکبار به مسافرت ببرم و نميتوانم و اين يعني ادامه ويرانگر همان بحران که هنوز، ادامه دارد!
حالا نيز بحث يارانههاست. دولت کنوني در ادامه ميراث به جاي مانده از همان دوران سخت، که هر روز برگرده مردم فشاري سهمگين را وارد ميساخت، مجبور است از سه دهک بزند تا به هفت دهک برسد. اما آيا اين ممکن است؟ من ميگويم نه، به دلايل ذيل:
1- دولت نميتواند فرق متمول و غيرمتمول را در تمام سطوح روشن کند. زيرا بسياري هستند که برجهايشان را در چاه ساختهاند و دولت نميتواند آنها را پيدا کند. مثلا اگر کساني زيادي در اين مملکت باشند که چاهي کنده باشند و برجها را درون آن پنهان ساخته باشند، دولت چگونه ميتواند آنان را پيدا کند. مثل کساني که با تلفن اجناس را جابجا ميکنند و حسابهاي خود را با دلار و پولهاي درشت و تراول و به صورت نقدي دريافت و جابجا ميکنند که در آن ردپايي از معامله ديده نميشود.
2- موسسات اقتصادياي که زير پوشش نام بانک مرکزي و صرفا نام بانک مرکزي، از راه خريد و فروش موبايل، خانه، اجناس مورد احتياج و درجه يک مردم مثل روغن، رب، برنج و ساير اقلام درجه يک غذائي و مصرفي مثل شويندهها و غيره، جنس را با نام بانک خود و در طي پارتيهاي کوچک اما در جمع آن که به صورت کلان در ميآيد، اين کارهاي به ظاهر اقتصادي را انجام ميدهند و نام وام بر آن مينهند، دولت چگونه ميخواهد از اين همه روابط اختاپوسي که ظاهر آن به نام خريدار، اما سود کلان آن به جيب بانک و موسسه است، پرده برداري کند؟
3- پيدا کردن دستهاي قدرتمندي که در همه حوزهها، نفوذ دارند و حتي در حوزه قطع يارانه نيز ميتوانند عناصري داشته باشند که با فشار يک دکمه، بسياري از روابط آنان را نديده بگيرند، چگونه شناسائي ميشوند؟ کما اينکه در حوزه ماليات نيز چنين ميکنند.
4- پيدا کردن افراد متوسطي که سندهاي مالکيت خود را در اين چند روزه جابجا کردهاند تا در ليست افراد يارانهبگير به مانند تا طبعا وارد حوزه مالياتي نيز نشوند چگونه ممکن است؟
5- اگر اتحاديههاي صنفي و بانکي و مراکز خصوصي که مربوط به آمارند و ميدانند که پس از روشدن دست افرادشان آنان وارد حوزه مالياتي و در ليست مالياتدهندگان، قرار ميگيرند، نخواهند نام برخي از افرادشان را بدهند، چگونه براي يک اداره کوچک يارانه، ميسر است که به تمام اتحاديههاي صنفي و مراکز آماري نظارت کند؟
6- کافي است افرادي با جابجا کردن اسناد خود و به نام ديگران زدن، ثروتهاي خود را معلق نشان دهند، براي دولت، راستيآزمايي آن چگونه ممکن است؟
7- اصولا اگر همانند دوره احمدينژاد کار برعکس شد و به افرادي همچون حقير، که حتي يک متر زمين براي قبر نيز ندارم، پيامک متمول بودن آمد و اما براي سرمايهداران فوقستاره، نيامد و سر و صداي مردم درآمد چگونه دولت ميتواند دوباره، مردمي بودن چهره پاک خويش را از زير غبار شايعات فقيراني که به دام ثروتمندان افتادهاند، نجات دهد؟
8- ثروتمندان ميگويند: بنزين ما، همان ريال است. نان ما، همان قيمت نان فقيران است. آب و برق و تلفن و گاز ما، غير از تصاعدياش، همان رقم است. مدرسه ما همان قيمت مدرسه بيچارگان است، پس چرا يارانه ما فرق کند؟ و اصولا دولت چرا از اينها شروع نميکند؟ آيا يک ثروتمند کلان، بايستي همان مقدار پول بنزين و نان و ... بدهد که يک فقير؟ آيا يک ثروتمند بزرگ، رقم اصل ضريب پايه مالياتياش بايد همان رقمي باشد که يک مغازهدار کوچک و يک کاسب جزء؟
آيا کارمندان بايد هنوز هم بار گراني هر ماهه پولداران را بکشند؟ اينکه هر جنسي به هر مقدار که بخواهد گران شود و هيچکس نيز نباشد که جلوي آن را بگيرد، مشکل اصلي ماست يا اصلاح 45 هزار تومان يارانه که مساوي با پول روزي يک عدد فلافل ميشود و براي يک وعده؟
9- اصولا چاهي را که احمدينژاد کند، به اميد آن است که هرکسي را در آن بيندازد و آخر نيز بعد از 4 سال بيايد و دوباره با وعده و وعيدهايي جديد بتواند خودش و يا دوستان پنهانش را که هنوز چهره برنينداختهاند، بر سر کار بياورد!
من به جناب روحاني محبوب، عرض ميکنم که برادر خوب: وارد شدن به چاله يارانهها، به نام حذف سه دهک، افتادن به چالهاي است که احمدينژاد را سربلند ميکند به دليل اينکه:
الف: اولا که به دليل اشتباهاتي که در امر شناسايي، همانند دفعه پيش و در دوران دولت قبلي، رخ داد، سر و صداي بسياري از مردم درميآيد.
ب: به دليل حذف سه دهک، دولت سه دهک از آراي مردم را نيز از دست خواهد داد و از محبوبيت خود خواهد کاست و اين همان چيزي است که برخي عناصر دولت قبلي ميخواهند و اين راهي است که احمدينژاد نرفت و شما چگونه ميخواهيد برويد و اين چالهاي است که احمدينژاد کند و شما با اين همه درايت چگونه ميخواهيد در آن بيفتد و سه دهک از آرا را مقابل خود قرار دهيد؟
پ: هر دهک، شامل دهها هزار راي است که احمدينژاد از دست نداد و همه را با هر بدبختي که بود نگه داشت، شما با اين همه ذکاوت چگونه سه دهک که شايد شامل چند ميليون راي باشند را، به جيب احمدينژاد ميريزيد؟
ت: واقعا آيا دولت، با اين همه قدرت نفت، معادن، صنايع، تراز ساليانه بانکها و سود آنها و موسسات اقتصادي و اين همه کارشناسي که دارد مشکل اصلياش تنها يارانه است که به فرض انجام صحيح اين زمينه به گل نشسته، آراي ميليونها نفر را مقابل خود قرار دهد و به رقيب واگذار کند؟
به نظر حقير که يک طلبه ساده و کوچکي بيش نيستم، دولت به جاي اينکه بيايد و به يارانهها بند کند، اين را همانند بنزين و ناني که با قيمت همسان به همه ميدهد حساب کند و برود سراغ راهي ديگر براي تامين درآمد.
2004- 2025 IranPressNews.com -