![]()
- شاهزاده رضا پهلوی اعلام کرد: راهبرد پنجگانه برای آزادی ایران
- سناریوی حکومتی حمله به شاهنامه؛ وقتی خامنهای "ایران دوست" میشود! - دیدگاهها؛ عشق ابدی، شوی سرگرمکننده یا پروژه تخریب جنبش زنان؟ - از هیاهوی انسجام ملی تا اعتراف به فروپاشی؛ بساط ای ایران بخوان جمع شد - روزنامه داخلی: خامنهای با جهل راهبردی نظام را در محاصره قرار داده است - صداوسیما؛ جمهوری اسلامی آلترناتیو اصلی و قابل توجه خود را پهلوی میداند - خطرناکترین اجماع بینالمللی علیه جمهوری اسلامی درحال شکلگیری است - آیا ترامپ واقعاً از سیاست "اول آمریکا" به مداخلهگری بازگشته است؟ - نزاع بر سر مذاکره با آمریکا؛ نمایان شدن شکافهای جدی در ساختار قدرت - مقاله؛ چرا جمهوری اسلامی عامل فاجعه جنگ در ایران است؟
- پزشکیان: اسرائیل هر زمان که اراده کند حمله میکند؛ ظریف: در لبه پرتگاهیم
- ترامپ: فکر میکنم قاتل چارلی را گرفتیم؛ ویدئوی افبیآی از فرار تکتیرانداز - تصمیم غیرمنتظره ناسا درباره شهروندان چینی دارای ویزای معتبر آمریکا - آزادی گروگانهای فرانسوی؛ پاریس ادعای عراقچی را تائید نکرد - چگونه نیروی هوایی اسرائیل با کمک کشورهای عربی قطر را فریب داد؟ - کنگره آمریکا میخواهد روسیه را دولت حامی تروریسم معرفی کند - بیمیلی ترامپ برای مذاکره با رژیم؛ در انتظار اجرای توافق با آژانس است - آیا واقعاً ۹۹ درصد دیانای انسان و شامپانزه یکسان است؟ - ایلان ماسک: استارلینک میتواند جایگزین اپراتورهای تلفنهمراه شود
- این مردم اگر این بار برخیزند، هیچ آخوند و حاکمی را زنده نمیگذارند
- ضحاک از جنایت سیر نمیشود؛ صدور حکم اعدام برای یک دانشجو! - شریفه محمدی، فعال حقوق زنان و نماد مقاومت مدنی در آستانۀ اعدام - جمهوری اسلامی با ساخت پارکینگ درحال پنهانسازی شواهد جنایت است - وضعیت حکومت بحرانی است و میخواهند با اعدام علنی مردم را بترسانند
- پزشکیان: اسرائیل هر زمان که اراده کند حمله میکند؛ ظریف: در لبه پرتگاهیم
- چگونه نیروی هوایی اسرائیل با کمک کشورهای عربی قطر را فریب داد؟ - بیانیه خطرناک؛ آمریکا میخواهد با مکانیسم ماشه حمله نظامی را توجیه کند - روزنامه: توافق آبکی، برنامه اروپا برای مکانیسم ماشه را تغییر نخواهد داد - مخاطرات توافق شکننده اتمی با آغاز عصر جدید بحران در خلیج فارس
- آیا واقعاً ۹۹ درصد دیانای انسان و شامپانزه یکسان است؟
- ایلان ماسک: استارلینک میتواند جایگزین اپراتورهای تلفنهمراه شود - کشف حیرتانگیز؛ یخ وقتی خم میشود، میتواند برق تولید کند - دوبله ویدیو با چند زبان در یوتیوب برای همه سازندگان محتوا فعال شد - ایران شده کشور بیدندانها؛ وقتی جیب مان پر از غم نان است و...
- اینهم شب یلدای قسطی در حاکمیت سیاه ملایان؛ پایان شب سیه سیپد است
- فیلم؛ خواننده اپرا که مجذوب موسیقی محلی ایران بود: ویدئو را ببینید - نسخه بدون سانسور فیلمی که کارگردانان آن به اشاعه فساد متهم شدند - سرود "ای ایران ای مرز پر گهر" ۸۰ ساله شد؛ ویدئو با صدای بنان - نوبل ادبیات؛ نثر شاعرانهاش که شکنندگی زندگی انسان را آشکار میکند
- برادر بانوی ورزشکاری که حجاب را برداشت: بالهای خواهرم را چیدند!
- کاریکاتور اسرائیلی؛ حزبالله در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است - کاریکاتور؛ هر موقع این عصا را دست آقا دیدید یعنی بدجوری ترسیده - کاریکاتور فعال ضد اسرائیلی: گنبد آهنین عربی برای حمایت از اسرائیل - کاریکاتور انتخاباتی؛ در جمهوری اسلامی جایی برای انتخاب نیست ایرانپرسنیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمیکند. ![]() ![]() دوشنبه، 8 آبان ماه 1391 برابر با 2012 Monday 29 Octoberصدای مردم در پشت جبهه اقتصادسایت الف: گرچه اهالي توليد و تجارت را بايد سربازان خط مقدم نبرد اقتصادي دانست اما فتوحات جنگ را نبايد تنها به نام ايشان ثبت کرد. اگر قوت جمعيت پشت جبهه نباشد، يعني حمايت مادي يا انگيزشي سست شود، به زودي خطوط مقدم تهي دست يا دلسرد ميشوند. همانند پيروزيها، خرابيهاي جنگ نيز اگر در پشت جبهه بيشتر نباشد، کمتر نيست. بنابراين اهميت رسيدگي به اوضاع پشتيبانان مادي و معنوي چيزي کم از رسيدگي به رزمندگان ندارد بلکه طول دوره انتظاري مقاومت، بيشتر به پشت جبهه بستگي دارد. آنجاست که اگر شکستي حاصل شود، ميتواند دوباره سازوبرگ و انگيزه پيروزي را زنده سازد يا خداي ناکرده مجاهدان را بيابزار رها نمايد. اين روزها تمام توجهات به ژنرالهاي خط مقدم جهاد اقتصادي معطوف است، هرچند طيف توليدكنندهاش با سنگهاي بسته و سگهاي باز در سنگلاخ توليد مواجهاند اما به هر حال تلاشهاي دولت و مجلس و بانک مرکزي براي گرهگشايي از کار ايشان است، بيشک پشتيباني صحيح، سريع و صادقانه سياستگذاران خود از ارکان کاميابي در اين نبرد است و در مقابل، تدابير غلط يا ديرهنگام، به تقويت مواضع دشمن ختم ميشود. بنابراين نتيجه نخست آن است که بايد به سرعت بنيصدرهاي نبرد اقتصادي را متنبه يا پاکسازي کرد. اما گروه ديگري نيز در پشتيباني موثراند و آن جمعيت فعال کشوراند که هر يک سهمي در بازار کار کشور دارند. اين خيل عظيم همان دستاندرکاران محصول نهايي توليد در صنعت و کشاورزي و خدماتاند. گرچه همگان فرماندهان فاتح را ميشناسند و سکه جوايز را به نام اين مديران موفق، کارآفرينان برتر، سرمايهگذاران بزرگ و صادرکنندگان نمونه ميزنند اما فراموش نکنيم که پشتيبان اين پيروزيها کيست: نيروي کار ايراني. اگر پشتيبانان توليد در فتوحات سهيماند بايد حکومت نيز در روزهاي دشوار، شريک مشکلاتي باشد که از بيرون بر توليد تحميل شده است. اگر رسيدگي به ويرانيهاي موشکبارانها و اسکان مهاجران، وظيفه قطعي دولت در زمان جنگ بود، امروز رسيدگي به خرابي ستون معيشت اين خانوارها (يعني از دست رفتن دستمزد يا شغل) نيز همان حکم را دارد، نه تنها بخاطر تقويت پشت جبهه اقتصاد بلکه به سبب رسالتي ديني، اخلاقي، ملي و انساني. مسالهاي که بر اهميت اين رسيدگي ميافزايد گم شدن فريادهاي اين طايفه در غوغاي بازيگران سياست يا هياهوي ناخدايان تجارت است. اينان مديران خودروسازي نيستند تا ساعتها جلسات شوراهاي عالي اقتصاد را مشغول خواسته خود کنند، مديران شرکتهاي بورسي نيستند تا به آساني دسترسي به روساي بانکها داشته باشند، مديران صنايع بزرگ نيستند که نامهشان را شخص وزير پاراف نمايد، حتي واردکننده يا صادرکننده نيستند تا اتاقي به عنوان بلندگو و روزنامهاي براي نشر مصيبتهاي خود داشته باشند. اين جمعيت حدود ۲۰ ميليون نفري، کساني هستند که اگر به نگرفتن حقوق ماهانه خود اعتراضي کنند، از پيامدهايش انديشناكاند. به قول سعدي: نصيحت پادشاهان کسي را سزاست که بيم سر ندارد يا اميد زر. هيهات كه ضعيفان جامعه هم از كارفرماي خود اميد زر دارند و هم بيم سر. چند هفته قبل فهرست ۷۱ کارخانه از دو استان کوچک به دستم رسيد که هر يک بين ۲ تا ۲۴ ماه به کارگران خود حقوق نپرداخته بودند. گرچه در اين موارد هيچ آمار رسمي در دست نيست اما گمان ميرود وضعيت ساير استانها نيز بهتر نباشد. حتي تصور ۱۰ ماه حقوق نگرفتن نيز براي يک سرپرست خانوار خوفناک است چه رسد به تحقق آن. براي پريشاني روان يک خانواده، شرمساري والدين، مشاجره زوجين، افزايش رشوه و سرقت، کاهش بهرهوري و دقت، نابودي حس ميهني و تقيدهاي ديني و خلاصه براي حضور شيطان در زندگي، چه بستري مهياتر از اين؟ بايد توجه کرد که پيامدهاي ازدست دادن دستمزد يا کار براي سرپرست خانوار بسيار وخيمتر از نيافتن کار براي يک جوان مجرد است که تعهد خانوادگي و مالي مهمي براي خويش ايجاد نکرده است. اينجاست که بايد حکومت با در دست داشتن آمار و اطلاعات اقتصادي وارد «عمليات نجات کرامت» شود. کسي از دولت نميخواهد که هر صبح آمار بنگاه هاي ورشکسته و افراد بيکار را اعلام عمومي نمايد لکن حق اين مطالبه را داريم که با آگاهي از اطلاعات روزآمد و جزئي، به حيثيت نيروي کار ايراني رسيدگي فوري نمايد. البته اين تکليف به دولت و مجلس محدود نميشود، در همين هفتهها، به مدير کارخانهاي در حوالي کرج برخوردم که عليرغم توقف خط توليد به دليل نرسيدن مواد وارداتي، نه کسي را اخراج کرده و نه مرخصي اجباري را از حقوق کارگرانش کاسته بود، به قول خودش سهمي از سودش را چشمپوشي کرده بود. شايد گفته شود که حمايت مالي از افرادي که دستمزد دريافت نکرده يا بيکارشدهاند، نيازمند منابع مالي است که در تنگناي کنوني، دولت فاقد آن است. کسي که چرايي دارد، چگونهاش را خواهد يافت. زماني كه كارشناسان با پرداخت منابع قانون يارانهها به نحو همگاني و غيرهدفمند مخالفت ميكردند، چنين حفرههايي را ميديدند كه در اولويت جبران قرار دارند. به عنوان مثال چنانچه نيمي از جمعيت كنوني دريافت کننده يارانه نقدي، داراي اولويت جبران نقدي نباشند حدود ۱۰ هزار ميليارد تومان در سال، منبع براي حمايت هدفمند از اين گروه خاص فراهم ميآيد (با فرض اينكه تنها منابع واقعي هدفمندي را توزيع كنيم يعني حدود ۲۰ هزار ميليارد تومان نه منابع استقراضي را). اگر در بدبينانهترين برآورد تعداد کارگران بدون دستمزد يا بيکارشده را ۲ ميليون نفر بدانيم (كه با ۳ ميليون جمعيت رسما بيكار كشور كمي همپوشاني دارد) ميتوان در هر ماه بيش از حداقل دستمزد به هريک ازايشان پرداخت (حدود ۴۱۵ هزار تومان). در مقابل ميتوان اولا به بيکاران يکسال براي قطع اين مستمري و جستجوي کار و توانمندي مهلت داد و ثانيا بنگاههايي كه دولت از طرف آنها دستمزد به كارگران پرداخته را ملزم به بازپرداخت اقساط بلندمدت نمود. اين راهكار هم به توليدكننده تنفس ميدهد و هم به كارگر، تشخص. هزينه مالي دولت نيز برخلاف پرداخت يارانه نقدي، يا در سال آينده كاهش مييابد يا مجددا بازميگردد. هر سيستمي كه قصد جراحي اقتصادي دارد بايد از قبل كمربندهاي بيمه درمان و بيمه بيكاري را محكم ببندد. همه اين امور مستلزم سيستم دقيق اطلاعات اقتصادي است كه چون نان شب واجب است... مقصود از فريادهاي مردم پشت جبهه، رسيدگي فوري و جدي دولت به ضعيفاني است كه همزمان با نبرد اقتصادي، در بند بيكاري و بيماري اسير شدهاند و فريادرسي ندارند. آنچه موجب پيدايش جنبش والاستريت شد، نه بيکاري و فقر ناشي از بحران مالي آمريکا بلکه اين حقيقت بود که در مواجهه با بحران، دولت تنها براي نجات شرکتهاي بزرگ و ذي نفوذ کمک مالي کرد، نه براي نجات شغل و بيکاران. اگر اختلاف ما با ايالات متحده بر سر ايدئولوژي است نه هژموني، ايدئولوژي اسلام، کرامت انسانها را بر صدر مينشاند. الغرض، اقتصاد مقاومتي با مقاومت پشت جبهه اقتصاد استمرار مييابد و مردمان پشت خط با ديدن عدالت و محبت است که به خيل لشکريان جهاد اقتصادي خواهند پيوست. |