وبلاگ sogholmeh.wordpress
مجموعهعكسهای «مراسم نمادين ورود تاريخی امام خمينی (ره) به ميهن اسلامی» پوزخندی تلخ است به سرشت و سرنوشت يكسان همهی انقلابهای ايدئولوژيك: فروكاستهشدن و چلاندهشدن آرامآرام ارزشها و آرمانها و از ميان برداشتن يكبهيكِ ياران ديروز و رسيدن به تصويری تخت و خوانشی تكبعدی از انقلاب و ضد انقلاب.
بازنمايی تصوير پلكان معروف هواپيمای ايرفرانس در اين سالها در دستگاه تبليغاتی جمهوریاسلامی گواهی بر همين ادعا است كه نخستين همرزمان همهی انقلابهای ايدئولوژيك يكی يكی به دست آن كسی كه از همه فرصتطلبتر و فريبكارتر است حذف يا طرد میشوند. پلههای پلكان هواپيما يكی يكی حذف میشود تا تنها پلهی آخر پيدا باشد كه خمينی دست در دست مهماندار ايستاده است، همچون اسطورهای يخزده در زمان و مكان كه نه راه پسی دارد و نه راه پيشی. اسطورهای كه در حال حركت نيست، برای هميشه همان جا ايستاده است و انگار ميلی (يا اجازهای) برای ورود به «ميهن اسلامی» ندارد.
آن فرصتطلب فريبكار همهی انقلابهای ايدئولوژيك اما در كسوت يك دباغ ماهر يكی يكی خودیها را به صف ناخودیهای پلشت و ناخالص و بیبصيرت میراند و دستگاه تبليغاتی زير فرمان او هم، روز از پس روز، نياز بيشتری میبيند برای تاكيد بر انقلاب ناب و راستين كه هيچ مفهوم و معنای دقيق و مشخصی ندارد اما مصداقش در همه حال همان «رهبر فرزانه» است. آن چه استالين بر سر تروتسكیها و خامنهای بر سر احمدخمينیها و رفسنجانیها آورد همه نمونهای از همين روايت كلاسيك «انقلاب» است كه بهخوبی در داستان «مزرعهی حيوانات» جورج اورول نمادينه شده است.
نكتهای جالب و كمتر ناگفته اما اين است كه «جانشين رهبر انقلاب» پس از برداشتن همهی رقيبان از سر راه، به خود «رهبر فقيد انقلاب» هم رشك میورزد و میكوشد كم كمك از زير سايهی سنگين او به درآيد. چسباندن نام «امام» به خامنهای كه نخست از سوی پاچهخواران دوآتشه و به شكلی پراكنده آغاز شد، كم كمك به اصلی خدشهناپذير در تبليغات رژيم بدل میشود و خامنهای پس از تثبيت و كنار گذاشتن «مقام عظما» برای خود، چشم به تسخير جایگاه «امام» دوخته است. اين روند نشانهای از همان رشك و عدم اعتماد به نفس خامنهای در برابر ميراث سنگين «امام راحل» است. برای «امام شدن» خامنهای، خمينی بايد زبانش را ببندد، تخت و يكبعدی شود و تنها در هيات يك امام مقوايی، برای هميشه در انتظار ورود تاريخی به ميهن اسلامی بماند. امام سطحی، امام در سطح مانده، با آرايش و جلوهای مصنوعی و تحتالحفظ قرائت خاص «آقا» از شرايط موجود. امام هايپررئال!