ندای سبز آزادی: نشریه صنعت و توسعه در گزارشی با اشاره به اقلام مصرفی خانوارهای ایرانی از کوچک شدن سفره مردم ایران و کاهش مواد غذایی مصرفی توسط مردم خبر داده است.
براساس این گزارش در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال ۱۳۸۳، مصرف خانوارها بهطور متوسط ۱۲٫۴۸ درصد کاهش یافته، اگر مصرف مواد دخانی را کنار بگذاریم، در این دوره مصرف موادغذایی بهطور میانگین ۱۳٫۱۸ درصد کاهش داشته است. این گزارش خاطرنشان می کند که بعد خانوار در سال ۱۳۸۳ برابر ۴٫۱۳ نفر بوده که در سال ۱۳۸۹ به ۳٫۷ درصد رسیده است. بر این اساس مصرف سرانه اقلام یاد شده ۲٫۳۱ درصد کاهش داشته و اگر بازهم مصرف مواد دخانی را کنار بگذاریم، مصرف سرانه مواد غذایی یاد شده در جدول بهطور متوسط ۳درصد در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال ۱۳۹۰ کاهش داشته است.
بیشترین کاهش مصرف خانوارها در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال ۱۳۸۳ به ترتیب در مصرف: ماست، شکر، گوشت قرمز، نان، قند، چای، ماهی، پنیر و برنج رخ داده است. همچنین مصرف شیر، گوشت مرغ و تخم مرغ افزایش داشته است.
بیشترین کاهش سرانه مصرف در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال ۱۳۸۳ به ترتیب در مصرف: ماست، شکر، نان، گوشت قرمز، قند، چای، ماهی، برنج و پنیر اتفاق افتاده است، در مقابل مصرف شیر، گوشت مرغ و تخممرغ افزایش داشته است.
مصرف برنج برای خانوارها از ۱۸۳کیلو در سال ۱۳۷۹ به ۱۸۰کیلو در سال ۱۳۸۳ رسیده و در سال ۱۳۸۹ مصرف برنج به ۱۵۹کیلو کاهش یافته است.
هر خانوار در سال ۱۳۷۹ سالانه ۶۲۶کیلو نان مصرف میکرده، این مصرف در سال ۱۳۸۳ به ۵۰۶کیلو رسیده و در سال ۱۳۸۹ به ۳۹۵کیلو کاهش یافته است.
خانوارها در سال ۱۳۷۹ سالانه ۶۹کیلو گوشت دام مصرف میکردند که در سال ۱۳۸۳ مصرفشان به ۶۰کیلو رسیده و در سال ۱۳۸۹ هر سال توانستهاند تنها ۴۷کیلو گوشت دام مصرف کنند.
در سال ۱۳۷۹ هر خانواده ۷۰کیلو گوشت پرنده مصرف میکرده که در سال ۱۳۸۳ این مصرف به ۸۷کیلو رسیده و در سال ۱۳۸۹ مصرف آن به ۹۳کیلو رسیده است.
آمار فرآوردههای گوشتی در سالهای قبل از ۸۶ موجود نیست، اما در سال ۸۶ هر خانواده سالانه ۶کیلو فرآوردههای گوشتی مصرف میکرده که در سال ۱۳۸۹ این میزان به ۴کیلو رسیده است. همچنین در سال ۱۳۸۶ هر خانوار بهطور متوسط سالانه ۴کیلو حیوانات دریایی مصرف کرده که در سال ۸۹ این رقم به ۳کیلو کاهش یافته است.
با اینکه در سخنرانیها و مصاحبههای رسانههای دولتی و شبهدولتی مدام از افزایش اشتغال گفته میشود، آمار رسمی بانک مرکزی حکایت از موضوع دیگری دارد.
در ایران سال ۱۳۸۹ نسبت به سال ۱۳۸۰سهم خانوارهایی که در آنها هیچکس کار نداشته ۶۳٫۲۳ درصد رشد داشته است و سهم خانوارهایی که تنها یک نفر شاغل داشتند ۱٫۶۵ درصد رشد داشته است.
در عوض در همین دوره زمانی سهم خانوارهایی که در آنها بیش از سه نفر شاغل وجود داشته ۴۰٫۲۴ درصد و سهم خانوارهایی که دو نفر شاغل داشتند ۲۷٫۱۱ درصد کاهش داشته است.
در سال ۱۳۸۰ تنها ۱۳٫۷ درصد خانوارهای ایرانی بدون شغل بودند، این در حالی است که در سال ۱۳۸۹ این رقم به ۲۲٫۵ درصد از خانوارها رسیده است. در حالی که در ۵۴٫۵ درصد از خانوارها لااقل یک نفر شاغل داشتند، در سال ۱۳۸۹این رقم به ۵۵٫۴ درصد رسیده است.
از دیگر سو، در ۲۳٫۶ درصد از خانوارهای سال ۱۳۸۰ دو نفر شاغل وجود داشته که این رقم در سال ۱۳۸۹ به ۱۷٫۲ درصد رسیده است، در سال ۱۳۸۰ از مجموع خانوارهای اییران۸٫۲ درصد از خانوارهای ایرانی سه نفر یا بیشتر شاغل وجود داشت، این در حالی است که در سال ۱۳۸۹ تنها ۴٫۹ درصد از خانوارها چنین وضعیتی داشتند.
در بخش مسکن نیز شاهد تغییرات گستردهای هستیم. در حالی که در سال ۱۳۸۰ خانوارهایی که ملک شخصی در اختیار داشتند ۷۱٫۷ درصد از مجموع خانوارها را بهخود اختصاص داده بودند، در سال ۱۳۸۹ این نسبت به ۶۳٫۷ درصد رسیده است. بهعبارتی دارندگان منازل شخصی ۱۱درصد کاهش داشتند. در مقابل اجارهنشینها از ۱۸٫۸ درصد کل خانوارها در سال ۱۳۸۰ به ۲۵٫۷ درصد در سال ۱۳۸۹ رسیدهاند.
موضوع گرانی، ناتوانی خانوادهها در مصرف و بیکاری موضوعی نیست که در سال ۱۳۹۱ دیگر یک ادعا از سوی کارشناسان باشد، از ائمه جمعه تا کارشناسان و حتی خود مسوولان دولتی به آن اذعان دارند.
اما کسی در سال ۱۳۹۱ از آن اقتصاددانانی که متاسفانه بعضا بهدلیل انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت نهم آن روزها به سیاهنمایی متهم میشدند و متاسفانه به «بزغاله» بودن نیز متهم شدند، یادی نمیکند.
خانوادهها با این دولت و آن دولت کاری ندارند، بسیاری از آنها اصلا در جریان مسایل سیاسی هم نیستند، خانوادهها بیکاری فرزندان خود را میبینند، سفرههایی که روز به روز کوچکتر شده، تغییرات فرهنگی و الگو زندگی که خود را در افزایش تعداد خانههای مجردی نشان میدهد و… را از نزدیک لمس میکنند. اینها آنقدر روشن و ملموس هستند که حتی آمارهای قطره چکانی دولت هم به آنها اذعان دارند.