به ایران پرس نیوز بپیوندید

آدرس پست الکترونيک [email protected]

ایران‌پرس‌نیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمی‌کند.







خلاصه انگلیسی این خبر را می توانید در زیر ببینید

سه شنبه، 23 خرداد ماه 1391 برابر با 2012 Tuesday 12 June

سد گتوند و آوارگی دهها هزار روستايی؛ میروم سيگار می‌فروشم

پديده سدزدگي 40 هزار روستايي ديگر را هم آواره كرد؛
مي روم سيگار مي‌فروشم!

ابتکار: پديده سدزدگي در كشور همچنان از سوي مسئولان ارشد كشور با قدرت دنبال مي‌شود و در ادامه پروژه هاي متعدد سدسازي، تا چند روز ديگر تني چند از مقام‌هاي دولتي و مديران وزارت نيرو خود را براي بريدن روبان قرمز افتتاح سد گتوند آماده مي‌کنند. اين در حالي است كه ماحصل اجتماعي احداث و بهره برداري از اين سد، زيرآب رفتن 35 روستا همراه با آوارگي و بي خانماني و بيکاري 40 هزار روستايي و از بين رفتن و فراموشي بخشي از تمدن چندهزار ساله ايران است.
به تازگي خبرنگار خبرگزاري مهر با هدف بازديد از دستاوردهاي سد گتوند و آثار مطلوبي که مسئولان قول داده‌اند براي منطقه ارمغاني سبز خواهد داشت، راهي شهر"لالي" از توابع استان خوزستان شده‌است. آنچه كه مي‌خوانيد ماحصل اين بازديد است: در دماي بيش از 45 درجه سانتيگراد و با يک کلمن آب يخ و چند تکه کيک، مسير 4 ساعته‌اي را به سمت روستاهاي اطراف طي مي‌کنيم. بعد از چند ساعت ميني‌بوس سواري، بالاخره از لابلاي کوه هاي خشک و گرم، درياچه سبزرنگي در پشت سد نمايان مي‌شود. منظره بسيار زيبايي بود ولي آنچه موجب تعجب شد بخشي از شاخه هاي درختان سبز و تيرهاي برق بود که از آب بيرون زده‌بودند. از راهنما سوال کردم اينها چيست؟ گفت: تا چند روز قبل اينجا روستاي زيبايي بود که امروز زيرآب رفته است!
آوارگي 40 هزار روستايي محصول
سد گتوند
سوال کردم با آبگيري اين سد چند روستا زيرآب مي‌رود؟ گفت: حدود 35 روستا. از مسئولان چند روستا سوال کردم تعداد خانوارها در اين روستاها حدودا چند نفر است که گفتند به طور ميانگين هر روستا 700 خانوار دارد و با آبگيري مرحله سوم سد حدود 40 هزار روستايي آواره مي‌شوند!به حرکت خود ادامه داديم تا به روستاي”گلزاري" رسيديم. کارشناسان مي‌گويند تا چند هفته ديگر اين روستا هم زير آب مي‌رود. البته اين روستا به همه چيز شبيه بود غير از روستا. چون تمامي روستاييان رفته بودند و تنها چند خانوار زندگي مي‌کردند. از يک روستايي آب يخ خواستم، لبخندي زد و گفت: آب يخ ديدي سلام ما را هم برسان! ما چند ماهي است که ديگر برق نداريم. بر و بچه هاي وزارت نيرو لطف کردند و برق را قطع کردند تا هرچه زودتر خانه هايمان را خالي کنيم. سوال کردم: خوب بر اساس قانون تملک اراضي بايد در ازاي اين خانه و شغلي که از دست مي‌دهيد به شما هم خانه بدهند و هم شغل که مرد روستايي در پاسخ گفت: شما سر از قانون درمي‌آوريد، من که نمي‌دانم. به ما گفتند خانه شما را 4 ميليون تومان مي‌خريم. من با اين 4ميليون چه کار کنم. (وزارت نيرو بابت هر خانه روستايي متري 30 هزار تومان مي‌دهد) من زندگي‌ام در اين روستا است؛ دام دارم، گاو دارم، گوسفند دارم. هم خانه دارم و هم شغل. ولي به بهانه سدسازي و بالا آمدن آب مي‌گويند بايد خانه‌ات را ترک کني. خب آقاي مسئول خانه مان را مي‌گيري به ما خانه بده، شغلم را مي‌گيري بهم شغل بده...
يا سيگار مي‌فروشم يا مي‌روم تهران کار پيدا کنم
وارد خانه چند روستايي شدم. ديدم يکي از روستاييان داشت بزهايش را نصف قيمت مي‌فروخت. گفتم چرا؟ گفت: چکار کنم زورمان کردند بايد برويم. من با اين پول کم نمي‌توانم در شهر زندگي کنم. بزهايم را بفروشم با پول خانه مي‌توانم جايي را رهن کنم. گفتم خوب پس کارت چه مي‌شود؟ گفت يکي از دوستانم گفته سيگارفروشي درآمد خوبي دارد، مي‌روم اهواز يا جايي ديگر سيگار مي‌فروشم. شايد هم بروم تهران کارگري کنم. نمي‌دانم، مانده‌ام!
روستا و زندگيمان را به رئيس‌جمهور نشان دهيد
در ميان مردان باقي مانده در روستا زنان روستايي هم وارد شدند و با ديدن خبرنگار گفتند: برويد به رئيس‌جمهور بگوييد وضع ما اينچنين است. عکسهايمان را نشان بدهيد. به خدا بچه هايم بي سواد ماندند. يخچال بدون برق يعني؛ دارو نداريم، يعني آب يخ نداريم، يعني غذا فاسد مي‌شود. اين رسمش نيست که برقمان را قطع کنند و حتي خانه‌اي به ازاي خانه هايمان ندهند. روستاي گلزاري را به قصد روستاهاي ديگر ترک کرديم. نيم ساعت بعد به روستاي”دم تنگ" و”تنگ هليل" رسيديم. وضعيت آنها بدتر بود. آنجا تنها 10 نفر زندگي مي‌کردند. پيرزن روستايي آستين لباسم را گرفت و با لهجه روستايي که متوجه نمي‌شدم من را به داخل آلاچيق برد و گفت: ببين بچه‌ام بيمار است. گوشتها فاسد شدند. زمين‌هايمان زير آب رفته و خانه‌مان هم دارد خراب مي‌شود. بعد پيرزن روي زمين نشست و گريست. هر يک دست مرا مي‌گرفتند و مي‌گفتند بيا و تماشا کن اين رسمش نيست به خدا. يکي از روستاييان به راهنما تعدادي باتري داد. گفتم موضوع چيست که گفت: اينجا برق ندارند من باتريهاي موبايلشان را مي‌برم شهر و شارژ مي‌کنم.
شيرهاي سنگي و تمدن اشکاني زير آب مي‌رود
نکته تاسف بار ديگر، گورستان‌هاي قديمي روستا بود. باورم نمي‌شد که شيرهاي سنگي بزرگ که جزو ميراث فرهنگي بودند اينگونه در بيابان رها شوند و تاسف بارتر اين بود که اين شيرهاي سنگي تا چند هفته ديگر زير آب مي‌روند و مي‌شوند شيرهاي آبي! مسئولان سد و استاني گفته‌اند عرض اين درياچه به 10 کيلومتر خواهد رسيد که در اين صورت شاهد زير آب رفتن تمدن ايلمايي‌ها (دوره اشکانيان) که حاشيه اين روستاها باقي مانده خواهيم بود.
حيوانات کمياب، قرباني سد گتوند
يکي از روستاييان با ناراحتي مي‌گفت: آقاي خبرنگار شما نبوديد ببينيد وقتي آب بالا مي‌آمد همه حيوانات فرار مي‌کردند. کلي لاشه حيوانات روي آب ديديم و دفن کرديم. از سمندر لالي يا امپراطور گرفته تا روباه مسجد سليمان. اينجا حيوانات هم در امان نيستند.وضعيت آنقدر اسفبار بود که موضوع را با يکي از فعالان محيط زيست که از قضا نماينده حقوقي روستاييان شده بود جويا شديم. محسن حيدري گفت: مسئولان وزرات نيرو با وجود اينکه هنوز تملک اراضي برخي روستاها در مخزن سد گتوندعليا از جمله روستاهاي گلزاري، دم تنگ، تنگ هليل و سربيشه در منطقه آبماهيک از توابع بخش مرکزي شهرستان لالي انجام نشده، از هشتاد و سه روز پيش برق و آبرساني به اين روستا را قطع کرده‌اند تا با استفاده از گرماي توانفرساي خوزستان، اهالي را مجبور به فروش اراضي خود و انجام معامله نمايند و در صورت ادامه محاصره روستائيان و عشاير بختياري از سوي ادارات دولتي، اهالي از حق قانوني خود براي توقيف نيروگاه سد گتوند عليا استفاده خواهند کرد. اين در حالي است که مسئولان وزارت نيرو بدون اينکه تملک اراضي برخي روستاها از جمله روستاي گلزاري در منطقه آبماهيک در مخزن سد گتوند را انجام دهند، در روز پنجم خرداد 1391 فاز اول نيروگاه سد گتوند عليا را افتتاح کردند، هرچند که رئيس‌جمهور اين سد را افتتاح نکرد.همچنين برخلاف اظهارنظر کارشناسان مبني بر رسيدن آب سد بعد از آبگيري به معادن نمک و احتمال شور شدن آب کارون، اين سد ساخته شد و هم اکنون در حال شور شدن است. نکته قابل تامل اين است که با شور شدن آب، شرکتهاي گارانتي حاضر به ادامه گارانتي توربين‌هاي سد نشده و مسئولان بدون گارانتي توربين‌ها را راه اندازي کرده اند. سامان فرجي، فعال منابع طبيعي در خوزستان مي‌گويد: جدا از زير آب رفتن روستاها ما با يک فاجعه انساني روبرو هستيم. روستاييان در اين روستاها با خاطرات و آداب و رسوم کهن زندگي کرده اند به نحوي که حتي براي سنگها و درختان اسم گذاشته و برايشان مهم است. مثل اين است که بيايند ميدان آزادي را خراب کنند. خوب اين نماد براي تهراني‌ها اهميت دارد. حالا آمده‌اند تمامي اين نمادها و ميراث را زير آب مي‌برند. وي گفت: واقعا بايد به اين موضوع توجه کرد که کشور دچار سدزدگي شده‌است. همه جاي دنيا دارند سدهاي بزرگ را خراب مي‌کنند و سد کوچک مي‌زنند اما ما داريم رقابت مي‌کنيم تا بزرگترين و بلندترين سد را بسازيم.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2025 IranPressNews.com All Rights Reserved