روزنامه مردمسالاری: فقط چند تا عکس از اينجا ديده بودم، عکسهايي که پر از رنگ نارنجي و حوضچههاي پر از آب آبي بود. ديدنش برايم يک آرزو شده بود، باور نميکردم چنين جاي زيبايي، چنين عکسهايي از يک مکان روي زمين باشد. تا اينکه بالاخره با چند نفر از آشنايان راهي اين مکان شديم، با ديدن تابلوي راهنما به جاده فرعي پيچيديم، کميکه در جاده خاکي پيش رفتيم، به پايين کوه مورد نظر رسيديم، با خوشحالي از کوهي که ميگفتند بايد تا بالاي آن برويم، بالا رفتيم، باد شديدي ميوزيد و ما زير تابش ملايمياز خورشيد کوه را ميپيموديم، کم کم زير پاهايمان رگههايي از آب ديديم، کميجلوتر از ما گروهي گفتند چيزي نيست، اينجا بوده و خشک شده ودر مياننگاههاي بهت زده و نااميد ما به پايين برگشتند، اما ما که خيلي از آنها مصرتر و مشتاق تر بوديم، مسيري را که در بالاي کوه تقريباً دشت مانند ميشد در مسير رگههاي آب پيش رفتيم، تا اينکه از دور چيزهايي شبيه عکسها ديده شد، کميسريعتر حرکت کرديم تا در نهايت بهت و شگفتي حوضچهها را ديديم،خوشحالي و شعف از ديدن چنين بهشت مانند روي زمين غيرقابل وصف است، همه جا را رنگ نارنجي ونارنجي مايل به قرمز پوشانده بود، حوضچههايي به صورت پلهپلههاي نارنجي با حفرههايي بسيار ريز و نارنجي رنگ به طرز زيبايي روي هم چيده شده بودند و تابش خورشيد بر تلاءلوء زيبايي آنها ميافزود.
ميخواستي فقط از حيرت فرياد بزني و در مقابل زيبايي و عظمت چنين پديده الهي سرتعظيم فرود بياوري و در کنار اين زيبايي که تمام شدني نبود، وقتي به بالاي اين حوضچههاي پله مانند ميروي گوشهاي از زيبايي بهشت را روي زمين ميبيني، درياچهاي بسيار زيبا و مواج که ميگويند در قسمتي از آن حفره اي عميق به نام برموداي اروست وجود داردوعمق آن آنقدر زياد است که هنوز کسي از آن اطلاع ندارد. همچنين اين چشمه به علت شور بودن در فصل زمستان يخ نميزند. اينجا است که بايد کفشها را در بياوري و به احترام اين مکان پابرهنه قدم بزني تا حس آرامش خاصي تمام وجود تو را فرابگيرد. آري اينجا«بادابسورت»است. به احتمال زياد اين درياچه اصلي دهانه يک کوه آتشفشان خاموش است که تا دل اعماق زمين راه دارد و آب درياچه هم از همانجا ميجوشد و بالا ميآيد، در واقع يک چشمه بسيار زيبا و پرآب است که خواص درماني زيادي دارد و براي درمان دردهاي کمر و پا، امراض پوستي، روماتيسم و مخصوصا سردرد ميگرن سودمند است. بسياري در فصلهاي گرم سال در آن آب تني ميکنند و کفشها را درآورده و کنار حوضچهها مينشينند تا هم از خواص درماني آن بهره مند شوند و هم شور و شعف در اثر زيبايي و عظمت اين طبيعت الهي سرتاسر وجودشان را0 پر کند.حوضچههاي پاييني در اثر جريان آب اين چشمه و چشمه ديگر که در مجاورت اين چشمه قرار داردو به اکسير حيات معروف است تشکيل شدهاند، وزش باد دراين ناحيه ازبلندي، به قدري شديدوروبه بالا است که به شکل آبشاري پلکاني دهها حوضچه کوچک بسيار زيبا در رنگهاي نارنجي، زرد، قرمز و طلايي در اندازههاي مختلف ايجاد کرده است به طوري که ميگويند تشکيل يک حوضچه کوچک آن حتي تا چند هزار سال طول ميکشد. پس بايد هنگام راه رفتن روي آنها خيلي مراقب بود،چون به راحتي و به مرور زمان زير کفشهاي بازديد کنندگان خرد شده و از بين ميروند. بايد از اين پديده الهي مراقبت کرد تا همين طور که از چندين سال پيش تا حال بدست ما رسيده، همين طور به تعداد حوضچههايش افزوده شود نه اينکه به راحتي يک پديده چند هزار ساله زير پاي گردشگران خرد شوند. اگر معناي باداب سورت را از محليهاي اين چشمه بپرسيد، برايتان خواهند گفت که باداب به معني آب گاز دار است و سورت به معناي شدت اثر و اين کلمه روي هم رفته معناي اثر آب گازدار را خواهد داد. با اين حال، اين چشمهها در ايران به چشمههاي طلايي يا قصر طلايي معروف شده اند که نامشان را از رنگ زرد و نارنجي شان وام گرفته اند.
اين مجموعه زيبا و ديدني از شگفت انگيزترين شاهکارهاي طبيعت و به عنوان زيباترين چشمه جهان و همچنين دومين اثر طبيعي ملي ايران پس از قله دماوند در جنوب شرق شهر ساري در ارتفاع 1841 متري از سطح دريا در محدوده روستاي اروست که تفاوت شکوهش با قله اورست در جابجايي دو حرف «واو» است و «ر» واقع شده است.
اين اثر زيبا و ديدني از شمال به ارتفاعات و تپههاي پوشيده از جنگلهايي با درختان سوزني برگ ميرسد، از جنوب مشرف به درههاي پايين دست و از شرق در مجاورت ارتفاعات پوشيده از گياهان بوتهاي و درختچهها است. غرب آن را نيز روستاي اروست احاطه كرده است. مشابه چشمههاي باداب سورت روستاي اروست در کشورهاي آمريکا، نيوزيلند و ترکيه هم وجود دارد.در کشور نيوزيلند اين اثر از بين رفته و فقط در کتابهاي تاريخي تصاويري از آن موجود است. در کشور ترکيه مشابه اين چشمهها با نام پاموکاله به صورت رسوبات سفيد رنگ آهکي وجود دارد که نسبت به چشمههاي اروست خواص درماني کمتري دارد و در زبان محلي به آن قلعه سفيد يا قصر سفيد ميگويند که البته به علت اينکه منطقه آزاد گردشگري است و همچنين وسعت زيادي دارد گردشگران زيادي را جذب خود ميکند. در کشور آمريکا نيز اين اثر مشابه چشمههاي ترکيه ميباشد و به رنگ سفيد است اما هيچ گونه آبي در آن جريان ندارد. ما نام برند چشمههاي جوشان باداب سورت اروست را به علت طلايي رنگ بودن، قصر طلايي انتخاب کردهايم. البته اين امر به معناي وجود کاخ در کنار چشمهها نميباشد! در مجموع چشمههاي اروست با توجه به ويژگيهاي منحصر بفردش در دنيا بي نظير است و ميتوان ادعا کرد که در اين کره خاکي چشمه ديگري مانند اين وجود ندارد.
اما متاسفانه چشمههاي باداب سورت که به عنوان دومين اثر طبيعي ملي ايران ثبت شد در حال نابودي کامل است. قسمت پلکاني شرقي کاملا نابود شده و در قسمت غربي هم وضع بسيار وخيم است. در قسمت پلکاني غربي راه آب چشمه گازدار قرمز رنگ به سبب عبور و مرور ماشينها مسدود شده و رنگ قرمز کم کم محو شده و شکستگيهايي بزرگ ديده ميشود. کار به جايي رسيده که کاميونهاي سنگين در حالي که اقوام و آشنايان خويش را بار زده اند نه فقط در نزديکي چشمه که بر روي چشمه نيز با ماشين ميروند.
صرف نام گذاري باداب سورت به نام دومين اثر طبيعي ملي چه سودي دارد وقتي فريادهايش را نميشنويم. عدم آگاهي جامعه محلي، و البته مثل هميشه کوتاهي مسوولان باعث رخداد چنين واقعه دردناکي شده است. تا کي بايد شاهد اينگونه مسائل بود. نه تنها تخريب متوقف نميشود بلکه هر روز سرعت بيشتري پيدا ميکند.افسوس خوردن راه چاره نيست. بايد وارد عمل شويم.