شرق: پيشگيري حدود 10 سال است كه به يكي از اولويتهاي ستاد مبارزه با موادمخدر و بعضا به عنوان استراتژي برتر در اسناد ستاد ذكر ميشود. از حدود 10سال پيش براي پيشگيري دفتر مجزايي در ستاد تاسيس شده است اما تا قبل از آن تنها يك دفتر كاهش تقاضا وجود داشت كه هم درمان و هم پيشگيري را در بر ميگرفت. فعاليتهاي اين دفتر جديد و سازمانهايي مثل بهزيستي، وزارت بهداشت، آموزشوپرورش، وزارت ارشاد و حدود 12 سازماني كه با اين دفتر مرتبط هستند باعث شده به مرور در طول اين 10سال پيشگيري در اسناد در اولويت قرار بگيرد. اتفاق خوب ديگري كه سال گذشته با هدايت ستاد مبارزه با موادمخدر رخ داد اين بود كه سند جامع پيشگيري اوليه از اعتياد تدوين شد. اين سند به دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي سپرده شد. تعدادي از اعضاي هيات علمي آن دانشگاه زير نظر آقاي دكترمدني و با كمك صاحبنظراني از بخشهاي مختلف، در دانشگاهها و دستگاههاي مختلفي كه در حوزه پيشگيري كار ميكردند به صورت بحث گروهي متمركز در فرآيند تدوين سند جامع پيشگيري از اعتياد شركت كردند. با تلاشهايي كه دفتر امور فرهنگي و پيشگيري ستاد انجام داد، سند در يكي از جلسات ستاد به رياست رييسجمهور به تصويب رسيد. رقم قابل توجهي از بودجههاي نهاد رياستجمهوري به اين سند اختصاص داده و در سطح كشور توزيع شد. يك دوره پسرفت در سال 86-85 اتفاق افتاد كه بودجه پيشگيري به صفر رسيد. براساس تصميمگيري يكي از مقامات مسوول در آن زمان تصور شد كه پيشگيري مفيد نيست و بودجه آن به بخشهاي ديگري رفت. اما در سال 90 با اين اتفاق پيشگيري جان تازهاي گرفت. اين وجه مثبت كار بود. اما وجه منفي كار به دليل شكنندگي موضوع پيشگيري باعث نگرانيهايي شده است.
من به عنوان كسي كه حدود 10 سال است در اين حيطه فعاليت ميكنم و پيش از آن هم مترصد آن بودهام همچنان اين نگراني را دارم كه اين اتفاق پايدار نباشد، مبادا مقامي عوض شود، راهبرد تغيير كند و اين بودجه به استانها و دستگاهها تعلق نگيرد. ما در اين حوزه كارشناسي خوبي نداريم و علتش اين است كه بودجه كافي به اين موضوع اختصاص داده نشده بود. ظرفيت كارشناسي كشور بيش از اينكه به سمت موضوع پيشگيري برود به سمت درمان و موضوعات ديگر رفته است. اين در حالي است كه گروه هدف درمان مثلا چهارميليون معتاد است اما پيشگيري يعني بايد براي كل جمعيت برنامهريزي كرد. اين تنها يكي از پارامترهاي تخصيص بودجه است. منابع علمي ميگويند در نهايت به ازاي يك دلار كه در پيشگيري صرف كنيد 20دلار در درمان صرفهجويي ميكنيد. بنابراين پيشگيري مقرونبهصرفه است اما توجه كافي به آن نميشود. به عنوان مثال برنامه آموزش مهارتهاي زندگي در كشور ما با همت بهزيستي از 10 سال پيش در وزارت آموزشوپرورش حمايتيابي و اجرا شده است. متاسفانه با وجود اينكه آموزشوپرورش موظف بوده اين برنامه را اجرا كند در بهترين حالت يعني در شهر تهران پوشش اين برنامه تنها هفتدرصد بوده است. حالا اگر گفته شود اين برنامه را بعد از اين 10 سال ارزشيابي كنيم برخي ميگويند برنامه موثر نبود. دليلش چند چيز است اما فقط يك نتيجه گرفته ميشود. يك دليل اين است كه پوشش ناكافي بوده است. درست مثل دز ناكافي دارو كه عملكرد لازم را بر بدن بيمار ندارد. دوم كيفيت برنامه است كه بايد ديد با چه درجهاي از درستي انجام ميشود.
* معاون اسبق سازمان بهزیستی