هق هق مهلتش نمیدهد. گریه توی گلویش گره میخورد و از لای چشمان پر آرایشش بیرون میآید:« ۲۵ روز پیش با هم ازدواج کردیم به خدا هنوز خیلی از وسایل جهازیهام را باز نکرده ام اما چه کنم نمیتوانم حتی یک روز دیگر با این مرد زندگی کنم. اصلا فکر نمی کردم چنین آدمی باشد. اذیتم می کند.»
به همین سادگی جای کسی توی زندگیات خالی میماند. حرفهای عاشقانهات به تنفری بیانتها تبدیل میشود و طعمی تلخ میماند از آنچه تاکنون شیرین میپنداشتیاش. لبخند دیروزت به دلآشوبهای تلخ تبدیل میشود در راهروهای سرد و شلوغ مجتمع قضایی خانواده. همان جایی که نامی مناسب مییابد برای تنفر ارغوانی روحت ؛ طلاق.
مهرخانه نوشت: ظهر یک روز گرم بهاری است. صدای زیر زنانهای درست از کنار مجتمع قضایی خانواده ونک بلند میشود:«مهریهام را تا قران آخر ازت میگیرم ».صدا میان همهمه درهم و برهم میدان ونک گم میشود مرد اما صدایش کلفت و نامهربان است. کلمات سرد و خشن از چاله گلویش بیرون میریزد:«مهریه برای کسی است که زندگی کرده نه تو.»
پیر زنی که انگار مادر مرد جوان است، دست مرد را میکشد و با هم میروند.آنها که می روند دختر هم می نشیند روی زمین و تکیه می دهد به دیوار مجتمع قضایی خانواده. اسمش را نمیدانم سولماز، بهاره یا … خودش میگوید:«چه فرق می کند که اسمم چی باشد تو فکر کن سولماز یا بهاره مهم این است که توی سن ۲۸ سالگی بعد از فقط ۲۵ روز زندگی بدبخت شدم.»
هق هق مهلتش نمیدهد. گریه توی گلویش گره میخورد و از لای چشمان پر آرایشش بیرون میآید:« ۲۵ روز پیش با هم ازدواج کردیم به خدا هنوز خیلی از وسایل جهازیهام را باز نکرده ام اما چه کنم نمیتوانم حتی یک روز دیگر با این مرد زندگی کنم. اصلا فکر نمی کردم چنین آدمی باشد. اذیتم می کند.»
از نحوه آشناییشان که میپرسم تنفر به چین های نازک دور چشمش مینشیند:« توی یک پارتی با هم آشنا شدیم. عاشقش بودم بعد از مدتی دوستی ازدواج کردیم اما او اصلا آن چیزی نبود که نشان میداد بعد از ۱۰ روز زندگی زیر یک سقف تازه فهمیدم که چه اشتباه بزرگی کردم.»
دکتر علی اسماعیلی، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نحوه آشنایی قبل از ازدواج را یکی از عوامل تاثیرگذار بر طلاق میداند و میگوید:« افرادی که در یک موقعیت کاملا هیجانی و ناآشنا مثلا پارک و پارتی با هم آشنا شوند؛ قاعدتا هیچ آشنایی از همدیگر، خلق و خو و شبکه خانوادگی یکدیگر ندارند؛در حالی که یکی از عوامل اصلی پایداری زندگی شناخت کامل طرفین از یکدیگر است.»
دکتر علی ناظری روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی هم معتقد است: «شیوه همسریابی به طور مستقیم در موفقیت زندگی زناشویی تاثیر دارد ممکن است در فرهنگ های مختلف این شیوه ها کمی فرق کند ولی اصول ثابتی دارد که در تمام فرهنگ ها یکسان است و به همان میزان موفقیت و شکست ازدواج را تحت تاثیر قرار می دهد.»
او می گوید:«وقتی انتخاب با دقت و شناخت لازم نباشد و بر اساس شیوه های شتابزده یا برخی مولفه های سطحی یا مولفه های نه چندان پر اهمیت باشد و وقتی دختر و پسر بدون شناخت از شخصیت یکدیگر و هماهنگی افکار عقاید و فرهنگشان ازدواج کنند این ازدواج دوام چندانی نخواهد داشت.»
سولماز ۲۵ روز پیش با عشق و علاقه آتشین به ازدواج مردی در آمد که فکر میکرد خوشبختی تنها در کنار او معنا میشود اما حالا خسته و کسل به روزهایی فکر میکند که باید برای جدایی و گرفتن مهریه ۱۳۶۳ سکهایاش تلاش کند.
دکتر علی اسماعیلی معتقد است:«نوع شناخت در آشناییهای هیجانی آن قدر سطحی است که بسیاری از افراد همان روزهای نخستین بعد از ازدواج به اشتباه خود پی میبرند. آشنایی بیشتر قبل از ازدواج موجب پایداری زندگی آینده میشود هر چه این آشنایی کمتر باشد ریسک آن ارتباط بالاتر میرود.»
به عقیده این روانشناس کسانی که میتوانند ۴ سال در کنار یکدیگر زندگی کنند نشان دهنده این است که با هم توافق دارند اما عدم شناخت و عدم همگنی زن و مرد معمولا در همان سالهای اول و یا حتی ماههای اول بعد از ازدواج باعث جداییشان میشود. به همین دلیل بیشترین آمار طلاق به ۴ سال اول زندگی زن مرد باز می گردد.
دکتر علی ناظری استاد دانشگاه علوم بهزیستی می گوید: «بعضی ها آسان گرفتن ازدواج را با سهل انگاری اشتباه می گیرند؛ به راحتی چشم به روی بسیاری از تفاوت ها می بندند و بر برخی چیزهای کم اهمیت مثل بالا گرفتن مهریه تاکیدمی کنند. بالاخره بعد از مدتی این عدم توجه خودش را به صورت اختلاف نشان می دهد.»
او ادامه می دهد: «البته این بدان معنا نیست که هر شیوه از پیش تعیین شده ، کلیشه ای و سنتی حتما موفقیت آمیز است بلکه باید در مورد آن دو نفر خاص بررسی کرد و دید برای اینکه این دو نفر انتخاب درستی داشته باشند باید چه کارهایی بکنند، گاهی لازم است به دو نفری که همدیگر را پسندیده اند توصیه کنیم از شیوه های سنتی تر مانند بررسی خانواده آشنایی و تحقیق استفاده کنند ولی در بسیاری از مواقع تلفیق شیوه های سنتی با شیوه های جدیدتر به دوام ازدواج کمک بیشتری می کند.»
باید پذیرفت جامعه ما به سمتی پیش میرود که ارتباطات و آشناییهای خارج از عرف خانواده در حال افزایش است؛ بنابراین علاوه بر تاکید بر مشکلات این نوع آشناییها می بایست به جوانان آموزش دهیم حتی اگر در محیطهای نامتعارف مثل پارک و خیابان و پارتی هم با طرف مقابل خود آشنا شدید چه اقداماتی انجام دهید تا به شناخت کاملی برسید.
مرهمی بربی سامانی های عصرجدید
این روزها که آغشته شدهایم به غربت عصر ارتباطات، ماهواره و اینترنت، این روزها که رقص و آوازهای التهابانگیز ماهواره ذهنهای حساسمان را نشانه گرفته، نگاههای مضطرب جوانان به دنبال همدمی است تا پایانی بیابد بر این بیسر و سامانیهای روحی و جنسی عصر جدید.
فاطمه سادات احمدی ابهری را در حالی مییابم که روی نیمکتهای فلزی مجتمع قضایی ونک نشسته. با شور و اشتیاق خاصی به حرفهای موکلش گوش میدهد. چشمانش درشت و پر امید است. پوشیده در چادر مشکی و روسری قهوهای رنگ برای موکلش از زندگی ای میگوید که با اندکی ایثار و بزرگواری طرفین به سر منزل خوشبختی میرسد.
فاطمه سادات احمدی ابهری ، وکیل پایه یک دادگستری می گوید: «آسیبهای اجتماعی مثل طلاق از یک مدل خاص پیروی نمیکنند یعنی نمیتوان یک عامل را سبب بروز طلاق دانست اما تجربیات سالها وکالت به من نشان داده بسیاری از ازدواجهایی که به طلاق میانجامد آنهایی بوده که آشناییشان در پارک و خیابان و یا شبکههای اینترنتی بوده است و گرنه نحوه آشنایی به طور مستقیم ارتباطی با طلاق ندارد، بلکه کیفیت این آشنایی و سطح شناخت در هر ارتباطی اهمیت بیشتری دارد.»
او میگوید:«بسیاری از زوجهای جوان در محیطهای کار و دانشگاهی با هم آشنا میشوند اما این آشنایی خیلی زود وارد کانال خانواده میشود و از شناخت سطحی به شناخت عمقی و خانوادگی میرسد. چنین ازدواجهای قطعا به موفقیت میرسد.» زنان و مردان جوانی که روی نیمکتهای روبرویی و کناریمان نشستهاند، ساکت و زیر چشمی نگاهمان میکنند. شاید فکر میکنند کاش این هشدارها قبل از ازدواجشان شنیده بودند.
روی نیمکت روبرویی زن جوانی با موهای بلوند فرفری نشسته. هر از چند گاهی دستی به موهایش میکشد و اوراق دادرسی را برانداز میکند. یکی از کارکنان دادگاه خانواده پوشیده در چادر مشکی جلو میآید و به خانم مو بلوند تذکر میدهد که حجابش را رعایت کند. زن جوان اما به کشیدن دستی روی روسری و جابهجا کردن عینک آفتابیاش قناعت میکند و باز هم فاطمه سادات احمدی برایم از دینداری و پایبندی به عقایدی میگوید که حلقه گمشده بسیاری از خانوادههای آشفته است.
او میگوید:«در طول سالهای وکالتم به این نتیجه رسیدهام که هر چه خانوادهها دیندارتر باشند و به اصول و ارزشهای اسلامی پایبند باشند، طلاق و آشفتگیهای خانوادگی در میان آنها رواج کمتری دارد در برخی خانوادهها که به طلاق میانجامد مردان قبل از ازدواج ارتباطات نامشروعی با زنان یا حتی مردان دیگر داشتهاند که حالا همان انتظارات را از همسر خود دارند و با برآورده نشدن انتظارتشان از روابط جنسی سرخورده می شوند.»
او میگوید:«۸۰ درصد مراجعان من کسانی هستند که در همان سالهای ابتدایی بعد از ازدواج به دلیل عدم تفاهم کارشان به دادگاه میکشد. این عدم تفاهم قطعاً ریشه در شناخت سطحی و هیجانی قبل از ازدواج و ناتوانی زوجین در برقراری یک ارتباط انسانی و جنسی سالم دارد.»
به عقیده بسیاری از کارشناسان با ورود به عصر ارتباطات دیگر نمیتوان تمام ازدواجهای جامعه را به ازدواجهای سنتی محدود کرد، در آیندهای نزدیک آشنایی در فضای نت، محیط های علمی و تفریحی جای خواستگاریهای سنتی را میگیرد.
دکتر علی اسماعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این باره میگوید: باید به جوانان آموزش داد آشناییهای اینترنتی و یا محیطهای خارج از خانواده فقط برای آشنایی اولیه است نه تصمیم گیری های جدی و سرنوشت ساز. در مرحله بعد از آشنایی باید با تحقیق، گفت و گو، ارتباط خانوادگی و مراجعه به مشاور تمام مراحل برای تحقق یک ازدواج موفق محقق شود.
نرگس و طعم تلخ خشونت
نرگس کارمند یکی از مراکز علمی اهواز، زن ۴۰ ساله ای است که بعد از ۱۴ سال زندگی در کنار همسرش تصمیم به جدایی گرفته. خودش می گوید:« با همسرم در یک خواستگاری کاملا سنتی آشنا شدم اما خانواده ام آنقدر از بالا رفتن سنم برای ازدواج و پیدا نشدن خواستگار می ترسیدند که در فاصله یک هفته از خواستگاری و بعد از یک جلسه صحبت مرا به عقد او درآوردند.»
نرگس می گوید: مادرم زن مومن و باخدایی است اما در مورد من اشتباه کرد. او آنقدر سختگیر بود که اجازه نداد ما بعد از چند جلسه صحبت و آشنایی به عقد هم در آییم. شوهرم مرد بد دهانی است که مدام جلوی فرزندانم به من بی احترامی می کند. فحش و بدو بیراه می دهد بعدها متوجه شدم این مشکلات را با خانواده خودش هم داشت ولی آن وقت دیگر خیلی دیر بود.
نرگس قربانی سنتهایی دست و پاگیری شده که زندگی اش را نابود کرده اند. او حالا نگران زندگی کودکان بیگناهش است که حاصل پافشاری کورکورانه بر سنتهای نادرست هستند.او می گوید : با چند جلسه صحبت قبل از ازدواج به راحتی می توانستم حدااقل به مشکلات اخلاقی و بد دهانی شوهرم پی ببرم اما حیف که این فرصت از دستم رفت.
دکتر علی ناظری، روان پزشک معتقد است:« با ورود به عصر ارتباطات دیگر نمی توان به اینکه خانواده ها در یک جلسه خواستگاری همدیگر را ببینند و بپسندند بسنده کرد بلکه باید تلاش کنند جوانان در یک دوره کوتاه مدت آشنایی محدود و بانظارتی داشته باشند و بعد تصمیم بگیرند. به این معنا که در جامعه در حال گذار ایران تلفیق روش های سنتی و مدرن در اغلب موارد نتیجه بهتری می دهد.»
نرگس با داشتن دو فرزند از خشونتهای جنسی و مشکلات اخلاقی همسرش به ستوه آمده و میگوید:«در همان سال های اول مشکلات همسرم را به مادرم گفتم اما مادرم برسر من فریاد کشید که تو آمده ای برای من از رختخواب شوهرت می گویی؟! برو توبه کن! و به زندگی ات برس»
دکتر علی ناظری روان پزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی هم در این مورد می گوید: «چه درجامعه دینی ایران و چه در سایر جوامع که بحث ارتباط جنسی قبل از ازدواج حساسیت چندانی ندارد، برقراری ارتباط جنسی به دلیل رسیدن به شناخت جنسی قبل از ازدواج نه توصیه می شود و نه ضرورت دارد.»
او ادامه می دهد: «مردم معمولا به دلیل ترس از گرفتن پاسخ منفی مشکلات جسمی و جنسی خود را در هنگام خواستگاری پنهان می کنند، این مسئله در کشور ما از لحاظ قانونی و شرعی تبعاتی دارد و حقوقی را برای همسر به دلیل پنهان کاری ایجاد می کند.»
دکتر ناظری تاکید می کند: «اما بحث این است که آیا مشکلات جنسی از قبل توسط مرد شناسایی شده و خودش می داند چنین مشکلی دارد یا نه ؟ اگر مرد خودش از مشکل جنسی اش آگاه باشد باید قبل از اینکه آن خانم تصمیم نهایی خود را بگیرد مشکلش را با او در میان بگذارد اما در این میان بعضی به دنبال فریب طرف مقابل هستند و مشکلات جنسی خود را پنهان می کنند.»
چشمان به گود نشسته نرگس و تن پر از کهیرش حکایت تلخی دارد از سالها زندگی در کنار مردی که ارزش های انسانی و اخلاقی را زیر پا می گذارد. او می گوید: «چند سال است که بدنم کهیر می زند مدتی بعد از درمان دوباره همان کهیرها شروع می شود؛ پیش دکتر های زیادی رفته ام. آنها منشا کهیرهای چند ساله ام را مشکلات روحی و عصبی می دانند.»
دکتر ناظری روان پزشک معتقد است: «یکی از مولفه های انتخاب همسر این است که به میزان صداقت همسر اطمینان پیدا کنیم وقتی کسی وارد زندگی می شود و می بیند درمورد اساسی ترین مسائل زناشویی فریب خورده صدمه زیادی به زندگی زناشویی وارد می شود ولی چه بسا مرد تازه بعد از ورود به زندگی مشترک و داشتن اولین تجربه های جنسی متوجه ناتوانی یا مشکلات جنسی خود بشود. در این صورت زن باید همسر خود را به عنوان بیماری که باید بیماری اش درمان شود تلقی کند نه فردی فریبکار.»
این استاد دانشگاه می گوید: «مشکلات جنسی مردان در دنیای پزشکی شبیه ناباروری زنان است؛ زمانی ناباروری زنان باعث جدایی زن و مرد می شد در حالیکه با پیشرفت علم بسیاری از زنان نابارور بچه دار می شوند؛ بنابراین اگر زن و مرد وجود بیماری در مرد را بپذیرند می توانند مسیر درمان این مشکل را طی کنند.»
دکتر ناظری در خصوص نحوه شناخت توانایی های جنسی فرد قبل از ازدواج تاکید می کند: «کسی که مسائلی در همبستری دارد ممکن است بتوانیم در سایر وجوه شخصیتی او هم چیزهایی پیدا کنیم که نشانه ناتوانی در ارتباط جنسی یا وجود برخی خشونت های جنسی است.»
این روان پزشک با تاکید بر لزوم مراجعه به روان شناس و مشاور قبل از ازدواج می گوید:«گاهی افراد در مشاوره اسراری را به مشاور می گویند که هیچگاه نتوانند به همسر آینده یا خانواده شان بگویند. مراجعه به مشاور راهکار مناسبی برای جلوگیری ازسر گرفتن یک ازدواج ناموفق یا اقدام برای درمان مشکلات جنسی مردان است.»
او با تاکید برا اینکه زن و مرد قبل از ازدواج باید باهم ارتباط های محدود و با نظارت خانواده داشته باشند می گوید: «ممکن است خانم سرنخ هایی از یکسری رفتارهای تکانشی در خواستگار خود ببیند که او را نگران و حساس کند؛ در این مورد زن با مرد باهم ارتباط جنسی نداشته و با دیدن برخی نشانه ها از وجود مشکلات جنسی آگاهی پیدا می کند.»
نرگس از روزهای دوران عقد کردگی خودش یاد می کند و می گوید: «آن روزها آنقدر ساده و بی توجه بودم که هیچ نشانه ای را نمی فهمیدم بارها بر سر سفره غدا خانواده همسرم کنار او را برای من خالی می کردند ولی وقتی من کنارش می نشستم بلند می شد؛ در دوران عقد هروقت می خواستیم در اتاقی باهم باشیم خواهر کوچکش راهم می آورد و نمی گذاشت خلوتی داشته باشیم.»
دکتر ناظری شناخت قبل از ازدواج رفت و آمدهای خانواده ها بخصوص در دوران عقد را بسیار ارزشمند می داند و می گوید:«این مسئله به هیچ وجه به معنای تجربه رابطه جنسی نیست بلکه باید با هوشیاری نشانه ها را دریافت.»
دکتر غفاری روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی می گوید: «هم در ازدواج سنتی و هم در ازدواج مدرن امکان بروز شناختهای سطحی وجود دارد بنابراین نمی توانیم ادعا کنیم ازدواج های سنتی موفق تر هستند آنچه مهم است تامین پیش نیازهای قبل از ازدواج و کسب شناخت عمیق طرفین از یکدیگر است.»
بسیاری از صاحبنظران حوزه خانواده ازدواج های امروزی را ترکیبی از مدرن و سنتی می دانند. همه این کارشناسان بر لزوم انتخاب مناسب آموزش مداوم و مشاوره تاکید دارند تا خانواده در مسیر گسستگی و طلاق قرار نگیرد.
مجتمع های قضایی خانواده هر روز شاهد حضور زنان و مردانی هستند که آمده اند عشق را از جریان عادی زندگی شان جدا کنند. آمده اند تا نظاره گرپایان ناخوش سکوت و سردی چند ساله یا چند هفته ای زندگی شان باشند.
مهتاب آرام و پرسکوت به موزاییک های راهرو چشم دوخته و برایم از زندگی می گوید که بعد از چند ماه به جدایی کشید:«سالها توی محل کار باهم همکار بودیم اما بعد از ازدواج فهمیدم نمی توانم با او ادامه دهم. شوهرم مردی وابسته به خانواده و دهان بین است. در زندگی هیچ استقلالی از خودش ندارد تمام کارهایش زیر نظر مادرش انجام می شود.»
مهتاب برایمان از زندگی می گوید که با عشق شروع شد و با پس لرزه های عدم تفاهم و دلزدگی های ارتباطی به پایان خود نزدیک می شود:« فکر می کردم بعد از سالها همکاری در محیط کار خوب شناختمش اما اشتباه می کردم. کاش …» شانه های لرزان مهتاب گریه های بی صدا و نگاه مضطربش ازمرگ عشقی نافرجام و جوان می گوید که شاید با اندک تاملی چنین جوانمرگ نمی شد.