سایت الف: ملت ايران از زمان پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون، «صف»هاي تاريخساز و حماسهآفرين بسياري را ايجاد كردهاند. از صف ميليوني براي استقبال از حضرت امام (ره)، تا صفهاي طولاني براي راي دادن به نظام جمهوري اسلامي، صفهاي انبوه براي ثبت نام در مساجد براي اعزام به جبهه و صفوف مردمي براي ارسال كمكهاي مادي به رزمندگان، صفوف طولاني بيش از 30 انتخابات سراسري و صفوف به هم پيوسته نمازهاي جمعه در سراسر كشور. در سالهاي اخير نيز اين صفوف حماسهساز را در روزهاي ماههاي رمضان در خيابان فلسطين تهران براي شركت در نماز جماعت به امامت مقتدايمان رهبر معظم انقلاب اسلامي بارها شاهد بودهايم.
تمامي اين صفوف، مردمي، حماسهساز و مايه افتخار و عزت انقلاب اسلامي بودهاند. همواره اين صفوف به هم فشرده ملت، پشتوانه حركت نظام اسلامي و مايه دلگرمي مسئولان در مقابله با تهديدها و فشارهاي دشمنان بوده است و در يك كلام، صفوف مردمي ايران هميشه، دشمنشكن بوده است.
اما اخيراً صفوف به هم فشرده و طولاني جديدي در سطح كشور ايجاد شده، كه ديگر عزتآفرين نيست بلكه به طور جانكاهي مايه تاسف – البته براي دولت و مجلس – است: صفوف مردم براي خريد مرغ به نرخ دولتي.
مردمي كه در اين صفوف ميايستند، همان مردم افتخارآفرين صحنههاي دفاع مقدس و انتخابات و نماز جمعه و ساير شعائر و مراسم ديني و انقلابي هستند اما صفوفي كه اين بار ايجاد كردهاند ديگر افتخارآفرين نيست، بلكه شرمگينانه است. شرمگينانه نه براي ملت، بلكه براي مسئولان اقتصادي دولت احمدينژاد كه چنين فاجعهاي را پس از سه دهه تجربه مملكتداري نظام جمهوري اسلامي به بار آوردهاند و با وقاحت به كار خود ادامه ميدهند و به هيچ وجه هم حاضر نيستند عذرخواهي كه هيچ، توضيح كوتاهي به ملت بدهند كه چرا؟
اين صفوف، همچنين مايه خجالت است براي نمايندگان مردم در مجلسهاي هشتم و نهم كه به چنان وزراي بيكفايتي راي اعتماد داده و با مشاهده چنين فجايعي حاضر به نشان دادن قاطعيت در سلب راي اعتماد خويش نيستند؛ نمايندگاني كه به جاي آن كه وكيل مدافع حيثيت و شرافت انساني موكلان خود باشند، به دنبال كسب امتيازات ويژهتر براي خود از وزرا و دستگاههاي دولتي هستند. نمايندگاني كه فقط عده انگشتشماري از آنها به اين فاجعه بزرگ واكنش نشان دادهاند و شماري نيز به دنبال گرفتن ژستهاي حق به جانب هستند كه «بلي، دولتيها تازه فهميدهاند كه ما درست ميگفتيم.» نمايندگان مجلس نهم تا بدين جا نشان دادهاند كه حتي چنين فجايعي نيز آنها را در دفاع از حق ملت، تحريك نميكند و به حضور صميمانه در كنار دولتمردان در جلسات چندساعته، راضيترند تا بدين ترتيب پس از پايان جلسات مشترك با قيافه متفكرانه! از همفكري! با دولت براي انديشيدن! تمهيداتي به منظور ساماندهي بازار مواد غذايي به ويژه مرغ! سخن بگويند.
* جفا به مردم افتخارآفرين
يكي از دولتيها ميگفت: «چرا رسانههاي اصولگرا به بحران اقتصادي در اروپا و حتي رژيم صهيونيستي نميپردازند كه در آنها برخي مردم از شدت فشار اقتصادي به خودسوزي روي آوردهاند؟»
پاسخ دادم: اگر ميشد مقايسه كرد مشخص ميشد كه فشارهاي اقتصادي بر قشرهايي از مردم ايران بيش از موارد مشابه در ديگر كشورها است، اما ملت ايران آنقدر به نظام جمهوري اسلامي پايبندي و اعتقاد راسخ دارند و آنقدر دينمدار هستند كه فشارهاي اقتصادي شديدتر را هم تحمل كنند و محجوبانه دم فرو بندند. اما آيا دولتمردان بايد از اين محجوبيت مردم، سوءاستفاده كنند و بيكفايتي خويش را به پاي تحريم بگذارند؟ آيا بعد از سه دهه تجربه مملكتداري، تنظيم بازار مرغ يك پديده تازه و بديع در مديريت اقتصادي كشور محسوب ميشود كه مسئولان اقتصادي دولت دهم اينچنان عرصه را رها كردند و داد و فرياد به راه انداختند كه «در سختترين تحريمهاي اقتصادي به سر ميبريم»؟
ضمنا به عنوان نكته آخر، صفي شدن فروش مرغ در مقابل فشارهايي كه ملت ايران در گذشته تجربه كرده، پشيزي نيست اما چون ظلم است و ناحق، وظيفه حلقومهاي عدالتخواه است كه آن را فرياد زند و هدف رسانههاي اصولگرا از پرداختن به اين موضوع، نيز همين است و بس.