برخي اخبار حکايت از تک نرخي شدن ارز دارد. افزايش غير قابل تصور ارز طي ماههاي گذشته، با موجي از واکنشها روبرو بود تا آنکه دولت با ارز 1226 توماني کوشيد تا بازار را به عقده خودش کنترل کند. اخبار از شکست اين طرح خبر ميدهد.
دکتر مهدي تقوي استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادي در گفتگو با فرارو ارزيابي خود از اجراي سياست تک نرخي کردن ارز را چنين بيان کرد.
• با وضعيتي که اکنون اقتصاد کشور به آن دچار است با اجراي سياست ارز تک نرخي قيمت ارز به يکباره افزايش شديدي پيدا ميکند.
• دولت اکنون از نظر سياسي و اقتصادي تحت فشار است. تحريمهاي نفتي جلوي صادرات نفت را ميگيرد و صادرات و در نتيجه درآمدهاي ارزي کاهش پيدا ميکند.
• البته ممکن است با کاهش صادرات نفت ايران قيمت جهاني نفت افزايش پيدا کند اما درآمد ارزي ايران کاهش خواهد يافت.
• ارز تک نرخي به اين معناست که قيمت ارز را عرضه و تقاضاي بازار تعيين ميکند. ممکن است دولت نرخي را تعيين کند و مثلا بگويد 1500 تومان، اما اگر تقاضا در بازار بيشتر باشد و دولت هم قيمت تعادلي تعيين نکرده باشد يک بازار سياه ايجاد ميشود.
• لذا اگر قرار باشد توليدکنندهها با ارز مثلا 2000 تومان نهادههاي خود را از خارج وارد کنند، قيمتها بالا ميرود. همچنين يکسري از کالاها مانند دارو اگر وارد کشور نشود مشکلات فراواني ايجاد ميشود.
• با تک نرخي کردن ارز طرحي که اکنون با اولويت بندي کالاها براي ارائه ارز مرجع انجام ميشود برداشته ميشود و لذا کالاهايي مانند کالاهاي اساسي و دارو ديگر نميتوانند ارز ارزان دريافت کنند.
• من فکر ميکنم دولت متوجه شده تحريمها صادرات نفت را هدف گرفته و درآمد ارزي را کاهش ميدهد و لذا دولت ديگر نميتواند به تمام نيازهاي ارزي کشور پاسخ دهد. بنابراين اگر ارز را تک نرخي کند و اجازه دهد قيمت را عرضه و تقاضا تعيين کند يکسري از تقاضاها که قبلا وجود داشت کنار ميروند.
• منتهي اين موضوع خطرناک است. چون اگر مثلا دلار سه هزار تومان شود و کارخانه داروسازي يا کارخانههايي که کالاهاي خيلي ضروري براي اقتصاد توليد ميکنند بخواهند نهادههاي خود را با دلار سه هزار توماني وارد کنند، نرخ تورم سر به فلک ميکشد.
• بنابراين عاملي که باعث شده به اجراي ارز تک نرخي فکر کنند اين است که پيش بيني ميکنند ديگر نميتوانند به اندازه قبل درآمد ارزي داشته باشند. اما همانطور که گفتم با تک نرخي کردن ارز نرخ تورم به شدت بالا ميرود در حالي که همين حالا هم نرخ تورم بالا است. • لذا اگر هيچ راهي پيدا نشد به نظر من ميتوان به بحث جيره بندي فکر کرد. ما در طول جنگ تجربه اين کار را داشتيم. زماني که همه مردم حداقلهايي که نياز داشتند را با کوپنهايي که دولت ميداد تامين ميکردند و مردم هم راضي بودند. يعني در آن زمان به خوبي توانستند اقتصاد جنگي را با سيستم کوپني اداره کنند.
• بنابراين در آن زمان براي حل مشکلات از اين راه حل استفاده شد. يعني زماني که ما کمبود ارز داشتيم اين سياست کارآمد بود و اکنون بايد گشت و راه حل درستي پيدا کرد و اگر هيچ راه حلي پيدا نشد آن وقت با ارزي که در اختيار داريم کالاهاي اساسي وارد کنيم و اين کالاها را جيره بندي کنيم. يعني اگر هيچ راهي پيدا نشد ميتوان به کوپني کردن سيستم اقتصاد فکر کرد.