به ایران پرس نیوز بپیوندید

آدرس پست الکترونيک [email protected]

ایران‌پرس‌نیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمی‌کند.







خلاصه انگلیسی این خبر را می توانید در زیر ببینید

دوشنبه، 23 مرداد ماه 1391 برابر با 2012 Monday 13 August

پس از 48 ساعت؛ زلزله‌ زدگان چشم به راه امداد

خبرنگاران اعزامي «شرق» گزارش دادند
زلزله‌زدگان چشم به راه امداد

فاجعه هنوز به پايان نرسيده است. زمين از لرزش افتاده و تكان‌هاي گاه و بي‌گاه، ديگر زهر زلزله بزرگ را ندارد اما حادثه‌ديدگان آواره هستند و در انتظار كمك. هرچند مسوولان مي‌گويند در تلاشند، اما زلزله‌زدگان از نبود امكانات گلايه دارند. در شرايطي كه تعداد تلفات به 300 رسيده و شمار زخميان از 5000 نفر بيشتر شده، پس‌لرزه‌هاي زلزله 2/6 ريشتري آذربايجان شرقي كه حدود ساعت پنج عصر شنبه رخ داد هنوز ادامه دارد. هريس، شهري است در 80كيلومتري تبريز، جايي كه آوار همچون دمل‌هايي چركين در جاي‌جاي شهر ديده مي‌شود. اينجا مردم مضطرب و پريشانند و مي‌گويند امكانات ندارند، امداد كافي نيست و درمان نامناسب است. بيمارستان اصلي هريس، بعد از 25 سال عمليات ساختماني هفته پيش افتتاح شد و اكنون با خاك يكسان شده است، گويي اصلا چنين مكاني احداث نشده بود. حالا به جاي بيمارستان چادر زده‌اند و آنجا شده است بيمارستان صحرايي؛ برخي خانه‌ها و ساختمان‌هاي ديگر هم وضع مشابهي دارند اما اوضاع در روستاهاي اين شهرستان وخيم‌تر است. «سرخه‌گاو»، «باج‌باج»، «چوبان‌لار»، «هيوگ»، «مشيرآباد»، «گويچ»، «تازه‌كن» و «ديبك‌لو» تقريبا صددرصد تخريب شده‌اند. حاجي‌پور - يكي از اعضاي گروه امداد - مي‌گويد: «همان شب اول خودم 12 عضو يك خانواده را از زير آوار بيرون كشيدم، همه‌شان مرده بودند. يكي از آنها زني باردار بود زلزله اول حدود 50 ثانيه طول كشيد و خانه‌ها را سست كرد‌. زمين‌لرزه دوم خسارت چنداني نداشت اما سومي ويراني به بار آورد. ما از همان ساعت پنج كه زلزله اتفاق افتاد عازم شديم، هرچه هم كه دارو و آمبولانس داشتيم با خودمان آورديم اما ارتباط قطع بود و فقط با بي‌سيم مي‌توانستيم خبر بدهيم بعد هم هوا تاريك و امدادرساني كند شد.»
اهالي اين روستاها هم حضور امدادگران را تاييد مي‌كنند اما صرفا حضورشان را. يكي از ساكنان «سرخه‌لو» مي‌گويد: «امدادگران هلال احمر و سپاه آمدند ولي نتوانستند كمكي بكنند ما خودمان با لودر آوارها را برداشتيم و مردم را بيرون كشيديم.»ساكنان ديگر روستاهاي هريس هم همين حرف را تكرار مي‌كنند آنها در لحظات وحشت و دلهره، خود دست به كار شدند اما ناآشنايي با شيوه امداد و طرز آواربرداري سبب شد برخي حادثه‌ديدگان ديگر شانسي براي ادامه حيات نداشته باشند. روستاي گويج، حالا فقط نامي روي نقشه است. تمامي بناها در آن به غير از يك خانه كه تنها خانه بتوني روستا و متعلق به خانواده‌اي تبريزي است فروريخته‌اند و 36 سکنه آن جان خود را از دست داده‌اند. مردي با پاي شكسته كنار ويرانه‌ها ايستاده و خيره به ناپيدا مي‌گويد: «مشكل ما اين بود كه سقف محكمي بالاي سرمان نداشتيم.» او يكي از دو بازمانده خانواده‌اي 9 نفري است: «اگر كسي به فكر سقف بالاي سر ما بود حالا به اين روز نيفتاده بودم.»حرف‌هاي او را مردي باغدار نيز تاييد مي‌كند: «اين خانه‌ها از خشت، سنگ و الوار است و در زمستان ترك مي‌خورد و طاقت ندارد چه برسد به زلزله‌اي به اين شديدي.»اهالي گويج شنبه شب را در كنار اجساد و آوار، بدون هيچ سرپناهي گذراندند و امدادرساني به آنها در دو روز گذشته به كندي پيش مي‌رفت. يكي از اهالي مي‌گويد: «مشكل اصلي ما دوري تا تبريز است. سه نفر از همسايه‌هاي خودم موقع انتقال به بيمارستان در پنج‌كيلومتري روستا جان خود را از دست دادند اگر راه خوب و شهر نزديك بود اوضاع فرق مي‌كرد.»كسي ديگر به حرف مي‌آيد: «صداي ناله‌ها را از زير آوار مي‌شنيديم اما كاري از دست‌مان بر نمي‌آمد.»فاجعه در ورزقان بيش از هريس نمود دارد. جاده‌هاي منتهي به شهر قلمرو آمبولانس‌ها و لودرها شده است. صداي آژير در گوش مي‌پيچد و تخته‌سنگ‌هاي جدا شده از كوه و زمين شكاف برداشته منظره‌اي تكراري است. تقريبا تمامي روستاهاي اين شهرستان ويران شده‌اند، تلي از خاك و توده‌هايي بي‌شكل از خشت و گل. تقريبا ديگر خانه‌اي باقي نمانده است و آنهايي كه زير آوار بودند يا تا به حال به پزشكي قانوني تحويل داده شده‌اند يا اينكه در گور موقت خود خفته‌اند و خانواده‌هايشان اميدي به نجات آنها ندارند. محمود مظفر، رييس سازمان امداد و نجات جمعيت هلال‌احمر ايران مي‌گويد: «آماري از زير آوارماندگان در دست نيست.» زنده‌ماندگان نيز هنوز با مرگ دست و پنجه نرم مي‌كنند، آواره و سرگردان، داغدار و اندوه‌زده. عده‌اي از آنان شامگاه شنبه مقابل فرمانداري ورزقان جمع شدند تا حرف‌شان را به گوش مسوولان برسانند. «هيچ امكاناتي نداشتيم، نه آب، نه غذا و نه چادر حتي آتش را هم خودمان روشن كرديم.»اين را يكي از روستاييان مي‌گويد.
روستاها همه شبيه به هم شده‌اند. در ورودي‌شان ماموران مستقر هستند، براي حفظ امنيت و داخل روستا. همه جا خاك و آوار است و صداي جيغ و داد و فرياد و گاوها ماع مي‌كشند، نشانه‌اي از اينكه زمين هنوز زيرپا مي‌لغزد و پس‌لرزه‌ها همچنان ادامه دارد. زني از اهالي روستاي «جيغه» كنار ويرانه‌اي ايستاده است، با چهره‌اي مبهوت و ماتم زده، مي‌گويد: «از ديشب كه زلزله شد تا خود صبح از زير خاك‌هاي اين خانه صداي ناله مي‌آمد صداي يك زن بود، كمك مي‌خواست. حالا ديگر صدايي نمي‌آيد فكر كنم مرده است. 27 سال بيشتر نداشت.»
«شيخم‌لو» و «شيخ‌علي ميرزا» نيز مانند «جيغه» ويران شده‌اند و مردم‌اش از كمبود امكانات گلايه دارند. حادثه زماني رخ داد كه مردان در باغ و زمين‌هاي كشاورزي بودند به همين خاطر بيشتر جان‌باختگان زن و كودك هستند. زمين اگر نيمه شب مي‌لرزيد اكنون آمار تلفات چندين و چند برابر شده بود. حالا هم رقم‌ها مرتب جا به جا مي‌شوند و بالا و بالاتر مي‌روند؛ 300 كشته و پنج‌هزار زخمي، البته فعلا. «مرتضي اكبرپور» معاون آمادگي و مقابله سازمان مديريت بحران كشور خبر داده است كه 537 آبادي و روستا در اين زلزله خسارت ديده‌اند. قد كشيدن فاجعه با توجه به اين تعداد و پراكندگي دور از انتظار نيست. «ددقان» يكي از روستاهايي است كه فاجعه را بيش از ديگر مناطق ديده و احساس كرده است. صددرصد روستا ويران شده و به گفته اهالي 15 نفر جان خود را از دست داده‌اند و سه نفر نيز ناپديد هستند البته آمار رسمي فوت فقط 9 نفر را تاييد مي‌كند. اين روستاي 100 نفري در جنوب غرب ورزقان جاي گرفته و در نزديكي آن با همين مشخصات جغرافيايي روستاي «چاي‌كندي» وجود دارد كه مردم‌اش همگي از زلزله جان به در برده‌اند. مي‌گويند خانه‌هاي ما مقاومت بيشتري دارد براي همين هم تلفات نداشتيم، فقط 25 تا 30 مصدوم و البته اضافه مي‌كنند: «ما هم عزاداريم.»آنها با روستاييان گويچ قوم و خويش‌اند و اكنون رخت سياه آنها را برتن كرده‌اند. ديروز بعدازظهر وقتي زمين غريد آنها سراسيمه و هراسان به سمت گويج راه افتادند تا دست اقوام خود را بگيرند و اگر توانستند كمكي برسانند.
بسياري از مردم روستاهاي ورزقان ويرانه‌ها را رها كرده و دور فرمانداري شهر جمع شده‌اند، به اميد كمكي براي تن‌ زخم‌دارشان و مرهمي بر جان خسته و روح داغدارشان. در فرمانداري ستاد بحران تشكيل شده است، فرشي
12 متري و لاكي رنگ، زيردرختي صنوبر، مركز اين ستاد است. مسوولان مي‌آيند، مي‌نشينند، بحث مي‌كنند، نظر مي‌دهند و... مردم دور اين فرش ماتم زده و افسرده چشم به دست‌ها و دهان‌ها دارند. «رشت‌وند» معاون فرماندار ورزقان مي‌گويد: «امكانات كم است خيلي كم به استانداري اطلاع داده‌ايم پتو، چادر و غذا مي‌خواهيم.»
«از ظهر يكشنبه گذشته، امكانات چرا تا به حال نرسيده است؟» رشت‌وند سوال را اين‌طور جواب مي‌دهد: «اول كار نمي‌توانستيم خسارت را برآورد كنيم بعد از اينكه اين كار انجام شد درخواست كمك كرديم به هر حال زودتر نمي‌شد اول بايد آواربرداري را شروع مي‌كرديم.»فرماندار تبريز نيز كه از «فرش‌نشينان» است مي‌گويد: «اول بايد زنده‌ها را پيدا و بعد امدادرساني به بقيه را شروع مي‌كرديم براي همين هم كار طول كشيد.» احمد عليرضا، استاندار آذربايجان شرقي نيز اولويت‌هاي امدادرساني را چنين تشريح كرده است: اولين اولويت ما اين بود كه گرفتارشدگان را از زير آوار نجات دهيم كه آخرين نفر آنها صبح ديروز از زير آوار نجات يافت. مرحله بعدي عمليات ما به سمت تغذيه و اسكان موقت و آواربرداري پيش مي‌رود و امروز با حضور نمايندگان دولت براي تامين امكانات لازم و كمك‌هاي تجهيزاتي تصميم‌گيري مي‌شود و اميدواريم در زمان باقيمانده تا فصل سرد سال بتوان نسبت به اسكان پايدار زلزله‌زدگان اقدامات لازم را انجام داد.
يوسفي- نماينده ورزقان -هم در فرش لاكي‌رنگ جايي براي خودش دارد. او گلايه دارد: «ما تنها مانده‌ايم. يك ذره امكانات داده‌اند براي اينهمه آدم كه كس‌و‌كار‌شان را از دست داده‌اند و خانه و زندگي‌شان را. آنها گرسنه هستند و غذا مي‌خواهند. وزيركشور و بهداشت به محل آمده‌اند اما گشت هوايي مي‌زنند، هنوز كسي سراغ ما نيامده تا ببيند چه مشكلاتي داريم. اگر وضع همين‌طور پيش برود آسيب بيشتر مي‌شود.»
بعضي‌ها كه كمتر خسارت ديده‌اند يا از مناطق امن خودشان را رسانده‌اند سعي مي‌كنند حادثه‌ديدگان را دلداري بدهند آنها همين‌كه خط‌ها راه مي‌دهد با بستگان‌شان تماس مي‌گيرند. متن مكالمه غالبا اين است: «نان بياوريد، غذا.»اما در تهران در فاصله 714كيلومتري فرش لاكي‌رنگ، خبرها اميدواركننده است و زندگي مي‌رود كه شيرين بشود. «محمود مظفر» رييس سازمان امداد و نجات جمعيت هلال احمر در گفت‌وگو با «فارس» از بازگشت آرامش نسبي به مناطق زلزله‌زده خبر داده است: «با توجه به شدت حادثه 92 تيم امدادي شامل 863 امدادگر در منطقه حضور دارند. 71 دستگاه آمبولانس و 40 دستگاه خودروي عملياتي وظيفه پوشش امدادگران را بر عهده دارند. شب اول در ميان زلزله‌زدگان اهر، 4329 تخته چادر و 9147 تخته پتو، 17‌هزار و 528 قوطي كنسرو و تن‌ماهي و همچنين 1594 چراغ والور توزيع شد.»برخي نیز گفته‌اند امدادرساني به پايان رسيده است.
سرهنگ محسن مهرايي، رييس پليس ترافيك شهري نيز مي‌گويد: «پس از وقوع زلزله در آذربايجان شرقي پليس راهور به آماده‌باش كامل درآمد و هم‌اكنون پوشش ويژه ترافيكي براي محورهاي منتهي به بيمارستان‌هاي مناطق زلزله‌زده در نظر گرفته شده است.»
مسوولان مي‌گويند هرآنچه در توان دارند گذاشته‌اند و مي‌گذارند اما زلزله‌زدگان مي‌گويند كافي نيست. دكتر حسن امامي- معاون وزير بهداشت - كه رهسپار تبريز شده است تا اوضاع را از نزديك زيرنظر داشته باشد مي‌گويد: «از شامگاه شنبه 77 دستگاه آمبولانس و 20 تيم امدادي از وزارت بهداشت ارسال شد و با توجه به نبود مراكز بيمارستاني در مناطق اصلي زلزله سعي كرديم با همكاري دانشگاه امام رضا (ع) تبريز در اين مناطق بيمارستان صحرايي راه بيندازيم و در دو منطقه اهر و ورزقان اين كار را انجام داديم.» او همچنين از تخريب بيمارستان‌هاي اهر و هريس خبر داده و اضافه كرده است: «به علت قطع آب آشاميدني احتمال بروز بيماري وجود دارد.»
اميد بسياري از حادثه‌ديدگان اكنون به تبريز است، به دليل تمركز امكانات اما خود تبريزيان نمي‌دانند به چه اميد ببندند. آنها خسارت نديده‌اند و تلفات نداده‌اند اما سايه وحشت هنوز از سرشان برچيده نشده است. ديروز بانك‌ها باز بود و اداره‌ها فعال اما از ديگر ساكنان شهر كمتر كسي پيدا مي‌شد كه پايبند خانه باشد، بيشتر مردم به پارك‌ها رفته يا در ميدان‌هاي بزرگ جمع شده بودند، در چادر يا زير سايه درختان. علي اميري مهندس نفت و از ساكنان تبريز، مي‌گويد: «پس‌لرزه‌ها آنقدر زياد بود كه امان‌مان را بريد و با خانواده به پارك آمديم. شنبه بعد از زلزله مي‌خواستيم از تبريز برويم اما ترافيك در راه‌هاي خروجي شهر سنگين بود و نتوانستيم. براي همين هم به پارك آمديم. شنبه شب خيلي از مردم، خودجوش تعداد زيادي پتو و چادر براي زلزله‌‌زدگان فرستادند.»
محمدي، زني خانه‌دار است. او مي‌گويد: «با سومين پس‌لرزه شيشه‌هاي خانه‌مان شكست و دست پسرم آسيب ديد. او را به بيمارستان دانشگاه امام رضا (ع) برديم اما كاري برايمان نكردند. ما ديگر نمي‌توانستيم در خانه بمانيم براي همين هم به پارك آمديم.»
ابوالفضل عمادي، يكي ديگر از ساكنان تبريز انتقاد دارد: «قيمت چادر و كيسه‌خواب از بعد از زلزله يك باره‌گران شد. ما اول نمي‌خواستيم چادر بخريم اما شنبه شب باد شديدي مي‌وزيد براي همين ناچار شديم؛ يك چادر شش تا هشت نفري بخریم با قيمت نجومي 90 تا 120‌هزار تومان.» نابساماني در بحران اتفاق غيرمنتظره‌اي نيست اما مسوولان همگي مي‌گويند در تلاش هستند. سردار مسعود خرم‌نيا، فرمانده انتظامي استان آذربايجان شرقي مي‌گويد: «امنيت كامل در محورهاي مواصلاتي و مناطق زلزله‌زده و مركز استان برقرار است. نيرو‌هاي ستادي استان و شهرستان‌هاي معين به محض وقوع زلزله به مناطق زلزله‌زده اعزام و اكيپ‌هاي انتظامي و پليس راه براي روان‌سازي ترافيك و پوشش امنيتي در مسير و مناطق زلزله‌زده مستقر شدند و امنيت كامل در محورهاي مواصلاتي و مناطق زلزله‌زده و مركز استان برقرار است.»سازمان هلال احمر و ستاد حوادث غيرمترقبه نيز از ارسال حجم زيادي اقلام اساسي به مناطق زلزله‌زده و اسکان 36هزار آسیب‌دیده خبر داده‌اند و عمليات امداد همچنان ادامه دارد. استاندار آذربايجان شرقي نيز به مردم مناطق زلزله‌زده توصيه كرده است صبر و شكيبايي پيشه كنند و مطمئن باشند مسوولان تا آخرين لحظه برای حل تمامي مشكلات آنها در كنارشان خواهند بود. شماره حساب 99999 هلال احمر نيز آماده دريافت كمك‌هاي مردمي است. ضمن این‌که هلال‌احمر کمک‌های بین المللی را قبول نکرد.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2025 IranPressNews.com All Rights Reserved