به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، پس از گذشت سه روز از وقوع زلزله در شمال غرب ایران، امروز دو نفر از زلزله زدگان كه در زير آوار گرفتار شده بودند، نجات يافتند.
تلویزیون دولتی به نقل از مسئول فوريتهای پزشكی استان آذربایجانی شرقی گفت، این دو نفر به كمک سگ های زنده ياب از زیر آوار بیرون کشیده شدند و حال آنها خوب است.
این در حالیست که مصطفی نجار، وزیر کشور پیش تر گفته بود، احتمال باقی ماندن افراد در زیر آوار بسیار کم بوده و به همین دلیل كار امدادرسانی پايان يافته است.
زمین لرزه بار دیگر ورزقان را لرزاند
در همین حال به گزارش ایرنا، زمین لرزه ای به بزرگی 7 / 3 درمقیاس امواج درونی (ریشتر) ساعت 14 و 58 دقیقه و 44 ثانیه امروز - سه شنبه شهرستان ورزقان در آذربایجان شرقی را لرزاند.
كمک های ناچيز خشم زلزله زدگان را برانگيخته است
زمین هنوز آرام نگرفته است و بی تابی میکند. پس لرزههای ریز و درشت ساعتی شهر و مردم را رها نمیکنند. گویی آفتاب اهر رنگ زندگی ندارد. با شروع روز، بیحوصلگی چاشنی ترس مردم از زلزله میشود. بسیاری از ادارات دولتی و خصوصی از ترس پس لرزهها تعطیل شدهاند.
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ مردم که بسیاری از آنها روستایی هستند، از ساعتهای اولیه صبح جلوی در شهرداری، فرمانداری و هلال احمر "اهر" ایستادهاند تا شاید، مایحتاج خود را تهیه کنند. برخی گریه می کنند و نام عزیزانشان را که طعمه آوارها شدهاند، به زبان میآورند.
ستاد بحران در چادری در حیاط فرمانداری مستقر شده است، اما خبری از تصمیم هایشان بیرون نمیآید. هنوز تعداد قطعی کشتهها و مصدومین زلزله مشخص نیست. اگرچه مسئولان استان از پایان خارج کردن جنازهها از زیر آوار صحبت می کنند، اما بسیاری از مردم میگویند، در برخی روستاهای اطراف ورزقان و اهر هنوز برخی جنازه ها زیر آوار ماندهاند.
آخرین آمار رسمی از کشته شدگان حدود 300 نفر است، اما آمار غیر رسمی کشته ها بیش از 500 نفر است. برخی اهالی میگویند به دلیل قطع راه ارتباطی، هنوز هیچ کمکرسانی به برخی روستاها نشده و گزارشی از وضعیت اهالی این روستاها در دست نیست. هرچند این گفتهها هنوز از سوی مسئولان تائید نشدهاست.
کمک رسانی به روستاهای زلزه زده ادامه دارد؛ اما کمبود مواد غذایی، باعث شده است تا درگیریهایی بین مردم و نیروهای امدادی رخ دهد. بی حوصلگی جای آرامش را گرفته و همین به بحران دامن زده است.
بازار تاریخی اهر حال و روز خوشی ندارد. مغازهداران جلوی ورودی بازار ایستادهاند، اما هیچ یک خیال باز کردن مغازههایشان را ندارند. ترس از پس لرزهها از شب گذشته بیشتر شدهاست. سی و شش ساعت از زلزله گذشته اما پس لرزهها هنوز هست. حدود ساعت 3 و 6 صبح دو پس لرزه خواب را از مردم ربود و دلهرهشان را چند برابر کرد.
بیشتر مغازهها و بانکهای شهر تعطیلاند و دستگاههای خودپرداز جور بانکها را میکشند. سوپر مارکتها تنها مغازههای باز شهر هستند، البته نه تمامشان؛ وارد هر سوپر مارکتی که میشوم اجناس به جای قفسهها، روی زمین چیده شدهاند. صاحب یکی از این سوپر مارکتها میگوید: «زلزله اجناس را روی زمینه ریخته و مجبور شدم خیلی از اجناس را دور بریزم. الان هم به خاطر مردم مغازه را باز کردهام. برخی هم پول ندارند من هم رایگان وسایل مورد نیازشان را میدهم.»
برخی تنها برای برداشتن برخی وسایل به خانه هایشان سر میزنند. مردی میگوید شب را در پیکان مدل 77 گذرانده است. همراهش شدم تا خانهاش را ببینم. دیوارها ترک برداشتهاند و منتظرلرزش بعدی هستند. وسایل اتاق و آشپزخانه روی زمین ریخته شده و خبری از سلیقه زن خانه نیست.
مرد می گوید سال گذشته دنبال اجازه شهردای برای تخریب خانهاش بوده تا خانهای نو بسازد، اما شهردای اجازه نداد و حالا زلزله بیاجازه خانهاش را تخریب کردهاست.»
به ورزقان میرسم. حال شهر خوب نیست. زنها و بچهها در چادرها انتظار میکشند و مردها در پی کمک از فرمانداری به شهرداری و از شهرداری به فرمانداری میروند. تلاشی که نتیجه آن شاید چند بطری آب معدنی یا چند ظرف غذا باشد.
آفتاب وسط آسمان است و کنار دیوارها راه فراری از گرمای آفتاب. اگرچه مردم اینجا به لرزههای گاه و بیگاه عادت کردهاند، اما برای امدادرسانها و خبرنگارها این لرزهها عادی نشدهاست و با لرزههای زمین که تقریباً هر نیمساعت رخ میدهد، از سایه فرار و به آفتاب پناه میبرند.
چند دقیقهای است که کنار دیوار مشغول نوشتن این گزارش هستم و به آوارها و مردم بیخانمان میاندیشم. به این که ... زمین باز لرزید ...