بدعتي که در پايتخت به رسم تبديل ميشود
جشن طلاق با طعم شادي
مردمسالاری: «دعوتيد به صرف عشق» عبارتي آشنا که بارها آن را در دعوتنامههاي جشن عروسي مرور کرده ايد، اين بار هم دعوتيد اما نه به صرف عشق، به صرف جدايي!
تلفن زنگ ميخورد. از طرف يکي از زوجهاي جوان فاميل، دعوت به مهماني در تالار پر طمطراق پايتخت ميشوي. با خوشحالي از علت برپايي اين سور به ظاهر، پر رنگ و لعاب ميپرسي که جوابت را به طاق بالاي سرت، حواله ميکنند که «سورپرايزه! تشريف بياوريد متوجه ميشويد.»
شب موعود از راه ميرسد. لباسهاي پلوخوري ات را به تن ميکني و شاد و سرخوش، راه شمال شهر را پيش ميگيري تا به مقصد برسي. همه هستند از بزرگان فاميل گرفته تا دوست و آشناي زوج جوان. حس فضولي ات بيشتر گل ميکند و اين در و آن در ميزني تا يکي بگويد اينجا چه خبر است.
شام را که ميخوري، عروس و داماد ميزبان که تازه 2 سال از زندگي شان گذشته،ميکروفون به دست ميآيند، همه گوشهايشان، تيز ميشود و چشمهايشان از حدقه بيرون ميزند. انتظارها به سر ميآيد و آنها با افتخار ميگويند: «از اين به بعد ما ديگه با هم زندگي نميکنيم و کاملاً توافقي از هم جدا شديم از حضور تک تک شما در جشن طلاقمون ممنونيم.»
هاج و واج ميماني که اين ديگر چه مدلي است و الآن بايد بخندي يا گريه کني.
از طلاق مرد و زني که با هم ازدواج کرده اند در دين اسلام به عنوان «منفورترين حلال» ياد ميشود و بارها در آيات و روايات تأکيد شده است که از اين واقعه، عرش الهي ميلرزد. اما چه اتفاقي در جامعه
رخ داده است که عده اي براي انجام طلاق، جشن به پا ميکنند؟
البته ناگفته نماند که قطعاً اين نوع از جشن در بين قشري از جامعه که براي برپايي جشن ازدواج هم دست به دامان وام و قسطهاي طولاني مدت ميشوند جايگاهي ندارد.علت بروز چنين بدعتهايي در جامعه را مجيد ابهري؛ پژوهشگر آسيبهاي اجتماعي اين گونه تشريح ميکند که «بعضي اوقات شاهد ظهور برخي مراسم در جامعه هستيم که واقعاً باعث تأسف است. زوجين پس از طلاق رسميجشني را مثل جشن عروسي برگزار ميکنند که همراه با شام و موزيک و امثال اينهاست.»وي ادامه ميدهد: «البته بر اساس تحقيقاتي که در اين زمينه انجام داده ام در هيچ جاي دنيا مراسم جشن طلاق وجود ندارد و اين يک بدعتي است که در جامعه ما در حال رخ دادن است و اگر جلوي آن گرفته نشود تبديل به يک مد و رسم ميشود.»اين رفتارشناس از مسئولان و رسانهها تقاضا ميکند که به اطلاع رساني و بيان ابعاد زشت اين بدعت بپردازند و اجازه ندهند يک رسم غلط و 100 درصد انحرافي در جامعه جا باز کند.«جدايي دو انسان، شکست عاطفي و ويراني کاشانه انسانها طبق فطرت انساني نياز به غم و همدردي دارد نه جشن و پايکوبي» اين بخشي از اظهارنظر مجيد ابهري؛ دکتراي علوم رفتاري است که وي تأکيد ميکند: «انسان سالم از جدايي ناراحت ميشود نه خوشحال.»علي احمد پناهي؛ دکتراي اخلاق و تربيت نيز در اين باره به خبرنگار فارس ميگويد: «اين اتفاقات در بين خانوادههاي اعياني و اشرافي جامعه رخ ميدهد که کلاً جهان بيني و نگاهشان به زندگي مادي است و به دنبال لذت جوييهاي آني هستند.»
وي ادامه ميدهد: «در بين اين خانوادهها قبح طلاق ريخته و ازدواج را مثل يک داد و ستد ميبينند، مثل ماشيني که يک روز ميخرند و روز بعد آن را ميفروشند.» توجيه جواناني که براي طلاق، جشن ميگيرند يا به ظاهر شادي ميکنند و در بين نزديکان، شيريني پخش ميکنند هم قابل تأمل است.يکي از همين خانمهاي جوان در اين باره ميگويد: «اگر روز طلاقم شاد بودم و به فاميل، شام دادم براي اين بود که زمانه عوض شده و قرار نيست اگر طلاق گرفتم تا آخر عمرم تنها بمانم. من براي تمام شدن زندگي قبلي و آغاز زندگي جديدم جشن گرفتم.»علي احمد پناهي؛روانشناس باليني و دکتراي اخلاق و تربيت درباره توجيه اين افراد براي اين شاديهاي پس از طلاق تأکيد ميکند که «اگر اين افراد حاضر شوند پس از طلاق، تست افسردگي از آنها گرفته شود اکثر آنها افسردگي شديد دارند.»وي ميگويد: «آنها براي اينکه ميخواهند نهيب و طعنه وجدانشان را آرام کنند دست به اين شاديهاي تصنعي و کاذب ميزنند.»به گفته مجيد ابهري؛ دکتراي رفتار شناسي در يک پژوهش ساده ميتوان به اين موضوع دست يافت که عموم اين افراد، افراد نوکيسه و تازه به دوران رسيده هستند که به هر وسيله اي تلاش ميکنند تا خود را با ديگران متفاوت نشان دهند و آنها 100 درصد با ناهنجاريهاي رواني دست و پنجه نرم ميکنند.پناهي؛ دکتراي اخلاق و تربيت معتقد است که« کساني که براي طلاقشان جشن ميگيرند ازدواجهاي عجيب و غريبي هم داشته اند و اکثراً ادعاي روشنفکري ميکنند.»وي ميگويد: «نگاه اين افراد به ازدواج نگاهي حيواني و غير مقدس است و اگر بررسي شود ازدواجشان هم با ارتباطات، مهريهها و جشنهاي نامتعارفي شکل گرفته است.»در شرايط کنوني که آمارها حکايت از رشد طلاق در جامعه دارند و طبق آخرين آمارهاي منتشرشده توسط سازمان ثبت احوال کشور تنها در 3 ماه نخست امسال 347 هزار و 59 نفر به زندگي مشترک خود پايان داده اند و آمار طلاق در سال گذشته به رشد 7 درصد رسيده است، انتظار ميرود مسئولان علاوه بر چاره جويي براي معضلات پيامد طلاق در جامعه، فکر و تدبيري هم براي بدعتهاي بيماري که در اين زمينه در جامعه، در حال شکل گيري است و قابليت مسري شدن هم دارند، داشته باشند.