۴- نه ظاهرش و نه باطنش ربطی به بهار ندارد؛ وضعیتی است که باطنش پر است از طوفان و بوران و سرما و ظاهرش سرشار است از جزغالگی و بوی سوختگی و فیلم های سوخته و دماغ سوخته و آفتابه ای که آبی ندارد که آب را بریزی جایی که می سوزد.

۵- هیچ کدام؛ بهار یک شعار است که قرار است در مناسبت های خاص و در مکان های خاص و از بلندگوهای ملت شریف ایران و در جهت اعتلای انسانیت و سرافرازی مردم جهان و یگانگی و رحمت و معرفت و لطافت و نعمت و مهربانی، در راستای پیروزی در انتخابات ۹۲ در اذهان مردم ثبت شود تا آرا از اقصا نقاط مملکت به نفع آن مهندس که خیلی خیلی مهندس و فهمیده و با کمالات و با جمالات و خوش لباس و عالی و متعالی و باهوش تر و بهتر از بافنده ی قالی و به این باحالی و با پشتیبان مالی، بتواند ریاست موروثی را در سال ۱۳۹۲ خورشیدی به نحوی اهورا رهروانه و کوروش مدارانه و ایران مکتبانه زنده کند.

۶- بهار نام دختری است که یکی در جوانی دلبسته ی او بوده و حالا دارد برایش پیغام می فرستد که من هنوز تو را آهوش گریز پای دشت دلم می دانم و تو رو خدا بگرد و ان شاء الله ما شاء الله هزار ما شاء الله چشم نخوری ان شاء الله و زنده باشی تا به هم برسیم وقتی که زور هیچ کس به ما نرسد و من رئیس جمهور شده باشم.

۷- رمز جدید فتنه است؛ خیلی فتنه انگیزتر از انتخابات آزاد. و من نمی دانم مگر می شود در زمستان بهار باشد ... مگر تا حالا ۲۲ بهمن های ما در این ۳۴ سال خزان بوده که حالا آمده اید بهار بهار می کنید ... مگر تا الآن مرده بده که این گونه چندین و چند بار در نیم ساعت هی می گویید زنده باد زنده باد ... مگر ما بهار ندیده ایم که این گونه می گویید زنده باد بهار زنده باد بهار ... مگر ما نمی فهمیم که برخی چرا در فرودگاه به بعضی دیگر می گویند که زنده باد بهار و بعد با همان شعار فردای آن روز و با همان پلاکارد می روند و سخنرانی رئیس مجلس را در قم بر هم می زنند و به وی که شخصی مؤمن است مهر پرتاب می کنند!