استادعلی میرفطروس: پژوهندهء روزگار ِ دُرشت
در تواريخ سيستان آمده است:
وقتی که سپاهيان «قُتيبه»(سردارعرب)، سيستان را به خاک و خون کشيدند، مردی چنگنواز، در کوی و برزن ِ شهر – که غرق خون و آتش بود – از کشتارها و جنايات «قُتيبه» قصّهها میگفت و اشک ِخونين از ديدگان آنانی که بازمانده بودند، جاری میساخت و خود نيز، خون میگريست…
و آنگاه، بر چنگ مینواخت و میخواند:
با اينهمه غم در خانهء دل اندکی شادی بايد
« که گاهِ نوروز است ...»
به نقل از کتاب « ديدگاه ها» ،علی ميرفطروس، ۱۹۹۳،صص ۳۲-۳۳
*****
لطفا اینجا کلیک کنید و متن کامل این مقاله را درسایت«شاهنامه وایران»بخوانید