خبرگزاری تسنیم متعلق به سپاه و وب سایت بسیج، دیروز همزمان با تشییع پیکر حسن میرزا خان نوشتند: "خبرگزاری تسنیم، پیکر شهیدِ فتنه، حسن میرزا خان هم اکنون با حضور مردم شهید پرور تهران و مسئولان از جمله مسئولین بنیاد شهید تهران در بهشت زهرای(س) تهران در حال تشییع است".

این خبرگزاری افزوده: "حسن میرزا خان از جانبازان ۷۰ درصد بود که براثر اصابت گلوله به ناحیه کمر در دوران فتنه سال ۸۸ قطع نخاع شده و به مقام جانبازی نائل آمده بود. وی که ۲۶سال سن داشت، عصر دیروز بر اثر وخامت جسمی در بیمارستان طالقانی بدرود حیات گفت و به خیل شهدا پیوست".

اما حسن میرزا خان چه کسی بود؟ چگونه گلوله خورد و چگونه جان باخت؟ یکی از نزدیکانش به "روز"میگوید: "حسن آن موقع ۲۲ سال داشت. نصاب آسانسور بود. او در خیابان گاندی در حالیکه تلاش داشت به فردی که گلوله خورده بود کمک کند، گلوله خورد."

او می افزاید: "حسن پسری شاد و پر انرژی بود اما زندگی اش با این گلوله کاملا عوض شد. گلوله به کمر او خورده بود؛ به ستون فقرات اش و قطع نخاع شد. کارش را از دست داد و با وضعیت جسمانی اش خانه نشین شد. افسرده شدو کاملا روحیه اش تغییر کرد. از سویی فشار نیروهای امنیتی برای سکوت در برابر دلیل تیر خوردن اش او را به شدت آزار داد و تمام این مدت به ناچار هم او و هم خانواده اش سکوت کردند که بتوانند حداقل درمان او را پی گیری کنند. پزشکان می گفتند درمانی ندارد، امید چندانی هم به خوب شدن نداشت اما این اواخر موسسه رویان یعنی موسسه سلول های بنیادی، نامه داده و گفته بودند امیدهایی است. اما این امیدها هم سه شنبه به پایان رسید و حسن برای همیشه رفت".

سئوال میکنم پس از گلوله خوردن، خانواده حسن میرزا خان از ضارب شکایت کردند؟ نتیجه شکایت چه شد؟ میگوید: "بله شکایت کردند. حسن خودش هم پی گیر بود میخواست کسی را که به او گلوله زده معرفی کنند. میخواست ضاربش را محاکمه کنند. با عبدالفتاح سلطانی هم صحبت کرد که وکیل اش شود اما آقای سلطانی را بازداشت کردند. با این حال او و خانواده اش پی گیر بودند اما به جایی نرسیدند ضارب معرفی نشد. گفتند دیه می دهند و پرونده بسته می شود. همین کار را هم کردند اما حسن تا وقتی زنده بود میخواست ضارب او را معرفی کنند. میگفت فقط میخواهم از او سئوال کنم که چرا زدی؟ چگونه زدی؟ من که کاری نمیکردم داشتم به یک زخمی، به کسی که گلوله خورده بود کمک میکردم. می گفت فقط میخواهم بپرسم شب ها چگونه سر بر بالین می گذارد؟"

حسن میرزا خان در قطعه ۵۰ شهدای بهشت زهرا دفن شده است و رسانه های حکومتی او را "شهید فتنه" نامیده اند. اما یکی از نزدیکانش توضیح میدهد: "دیروز از بنیاد شهید آمدند، پلاکارد آورده بودند که روی آن نوشته شده بود بسیجی شهید. پدر حسن عصبانی شد گفت پسر من بسیجی نبود و خواست که پلاکارد را ببرند. اما حسن را همان ها تشییع کردند. در قطعه شهدا هم قبر آماده کرده بودند وهمان جا دفن کردند. یعنی در خیابان گلوله زدند و بعد در قطعه شهدای جنگ، او را دفن کردند. حسن نه بسیجی بود، نه به جنگ رفته بود که او را با گلوله زدند. او معترض بود، مثل سایر مردم به خیابان رفت. وقتی می بیند فردی گلوله خورده برای کمک به او می رود که خودش هم گلوله میخورد. تمام سه سال و 10 ماه گذشته هم خانواده اش تحت فشار بودند که او را بسیجی معرفی کنند. حتی محمود احمدی نژاد هم که یکبار به دیدن تعدادی از مجروحان بعد از انتخابات رفته بود، دیدن حسن و خانواده اش هم رفت. اما حسن و خانواده اش زیر بار فشارها نرفتند، ولی مجبور شدند سکوت کنند تا بتوانند معالجات را ادامه دهند و همین سکوت به همراه وضعیت جسمانی حسن که یکباره قطع نخاع و فلج شده بود باعث افسردگی شدید او شد و همین در شهادت او تاثیر زیادی داشت".

حسن میرزا خان تنها جان باخته ای نیست که حکومت درصدد مصادره او به عنوان شهید فتنه برآمده. پیشتر محمد مختاری و صانع ژاله، دو جانباخته ۲۵ بهمن ۸۹ رسما از سوی حکومت به عنوان بسیجی معرفی شدند. خانواده های مختاری و ژاله این مساله را تکذیب و اعلام کردند که فرزندانشان معترض بوده اند. میثم عبادی، رامین رمضانی، داوود صدری، حسام حنیفه، کاوه سبزعلی پور هم از جمله جان باختگان بعد از انتخابات بودند که از سوی رسانه های حکومتی بسیجی معرفی شدند ولی خانواده های آنان نیز بسیجی بودن فرزندانشان را تکذیب کردند.

بعد از انتخابات خرداد ۸۸ ده‌ها نفر از معترضان هدف گلوله، ضربات باتوم و گاز اشک آور قرار گرفتند و جان باختند. ده‌ها نفر دیگر هم مجروح شدند. هنوز آمار دقیقی از میزان کشته شدگان یا مجروحان اعتراضات بعد از انتخابات وجود ندارد. خانواده‌های مجروحان به دلیل اینکه امکان ادامه معالجه فرزندانشان را داشته باشند اکثرا سکوت اختیار کردند.