در هر حال پس از احراز نشدن صلاحیت آقای هاشمی، از میزان امید مردم به وجود فضای لازم برای ایجاد تغییر در کشور کم شد. اما ما باید باشیم و باید برای استفاده از فرصت‌های موجود برنامه‌ریزی کنیم. مردم نباید از انقلاب و کشور قهر کنند؛ زیرا انقلاب و ایران متعلق به مردم است. مردم وصی حضرت امام هستند و او از مردم خواست تا نگذارند انقلاب به دست نا اهلان بیفتد. هنوز در بین نامزد‌های موجود می‌توان افرادی را یافت که به آرمان‌های امام و آرا و اندیشه‌های آقای هاشمی‌رفسنجانی و آقای خاتمی توجه دارند. حضور مردم در پای صندوق‌های رأی و در عرصه انتخابات می‌تواند از پیروزی نامزد‌های تندرو و کسانی که سعی در ادامه راه دولت‌های نهم و دهم دارند، جلوگیری کند. ما امروز باید به این امید وارد عرصه انتخابات شویم. انتخابات پیش‌رو عرصه رقابت بین افراط و منطق است. ان‌شاالله در این رقابت منطق پیروز باشد. اگر مردم به صندوق‌های انتخاباتی پشت نکنند، می‌توان امید داشت تا نامزدی که نزدیک‌تر به عرصه منطق است پیروز شود. در آن صورت امید به ایجاد فضای بازتری برای کشور و رقابت‌های انتخاباتی آینده فراهم می‌شود.

با توجه به هشت سال گذشته، آیا ممکن است دولتی که از حمایت اصولگرایان برخوردار باشد، بتواند برای بهبود شرایط کشور قدم موثری بردارد؟

اگر به دنبال ایجاد تغییر در فضای سیاسی و اقتصادی کشور هستیم، باید به نامزدی رای بدهیم که از همه نیرو‌های معتدل و کاردان، بدون توجه به وابستگی سیاسی آن‌ها به چپ یا راست استفاده کند. اما فکر نمی‌کنم یک رییس‌جمهوری اصولگرا بتواند تغییر چندانی در کشور ایجاد کند. امیدوارم رییس‌جمهوری آینده ایران، سطح مدیریت کشور را، ارتقا دهد. متاسفانه در هشت سال گذشته سطح مدیران کشور کاهش بی‌سابقه‌ای داشت. بسیاری از افراد متخصص، متعهد و شایسته خانه‌نشین و به حاشیه رانده شدند و به جای آنان افرادی بی‌ریشه برسرکار آمدند. اگر کسی به عنوان رییس‌جمهوری ایران انتخاب شود که بخواهد روش مدیریتی هشت سال گذشته را ادامه دهد، هزینه‌های بیشتری به کشور تحمیل خواهد شد. باید رییس‌جمهوری آینده فردی باشد که از اعتدال و منطق برخوردار باشد و از نیروهای منطقی و معتدل برای اداره کشور استفاده کند. دولت آینده باید به دنبال ایجاد وحدت ملی و آشتی ملی در کشور باشد تا خاطره تلخ حوادث سال 88 را از حافظه تاریخی کشور و مردم پاک کند.

اصولگرایان خواه نا خواه شریک خوب و بد دولت‌های نهم و دهم هستند. آیا برای این طیف سیاسی کشور، فرصتی برای عرض اندام در انتخابات پیش‌رو وجود دارد؟

اکثر اصولگرایان حمایت غیرمنطقی از دولت آقای احمدی‌نژاد کردند و در عواقب تصمیم‌گیری‌های او و ایجاد شرایط فعلی برای کشور مسئول هستند. این افراد باید پاسخگو باشند و در قدم اول باید از مردم عذرخواهی کنند. بالاخره این افراد در موقعیت‌هایی که باید انتقاد می‌کردند یا نقص‌ها و رفتارهای فرا قانونی را مطرح می‌کردند، سکوت کردند. متاسفانه بخشی از اصولگرایان التزام به ولایت‌فقیه را بهانه قرار دادند و از تخلفات دولت حمایت کردند. اما همان به ظاهر اصولگرایان، امروز و در ماه‌های پایانی دولت شروع به انتقاد از دولت کردند. حتی در بین نامزد‌های انتخابات ریاست‌جمهوری افرادی هستند که تا پیش از دوران تبلیغات انتخاباتی، هیچ‌گونه انتقادی نسبت به دولت نداشتند و از همه رفتارهای فراقانونی دولت حمایت می‌کردند. حتی زمانی که ما طرح سوال از آقای احمدی‌نژاد را مطرح کردیم، تلاش می‌کردند تا این طرح را در تضاد با خواست ولی‌فقیه نشان بدهند. اما امروز در جریان تبلیغات انتخاباتی شروع به انتقاد از دولت کردند. یعنی زمانی که باید انتقاد می‌کردند، حمایت کردند و امروز در ماه پایانی این دولت شروع کردند به انتقاد کردن. هرچند که این انتقاد‌ها از سوی مردم پذیرفته نیست. مردم باید نسبت به عملکرد چهار سال نامزد‌های این انتخابات توجه داشته باشند. اصولگرایان به دلیل برداشت غلطی که از اصل ولایت‌فقیه دارند، در زمان لازم به وظیفه خودشان عمل نمی‌کنند و خودشان را زیر سایه مسئله ولایت‌فقیه پنهان می‌کنند. متاسفانه این افراد اصولگرایی را به مسابقه تملق و چاپلوسی تبدیل کرده‌اند. در نتیجه قادر به ایجاد تحول، تغییر و اصلاح در امور کشور نیستند. این افراد باید از عملکرد چهار سال گذشته شان ابراز ندامت کنند و بهتر است به جای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری، به خود فرصت بازسازی بدهند.

بخشی از مردم ایران، هرچند که به دنبال تغییر هستند، اما به دلیل حوادث تلخ سال 88 تمایل چندانی برای شرکت در انتخابات ندارند. چطور می‌توان این مردم را به انتخابات امیدوار کرد؟

مردم نباید نسبت به مسئولان نظام بی‌اعتماد شوند یا بهتر است بگویم برای تغییر چاره‌ای جز اعتماد به مسئولان نظام نداریم. بخش عمده حوادث سال 88 به دلیل تخلفات و رفتار‌های فرا قانونی احمدی‌نژاد بود. احمدی‌نژاد در جریان دوران تبلیغات انتخاباتی، رفتارهایی داشت که می‌توان آن را مصداق خرید رأی دانست. رفتاری که او در مناظره تلویزیونی یا تقسیم سهام عدالت در آستانه انتخابات داشت، مصداق بداخلاقی انتخاباتی و خرید رای بود. بهتر است مردم، حتی کسانی که در حوادث تلخ سال 88 آسیب دیدند برای جبران آنچه پیش آمده و ایجاد تغییر به صندوق‌های رای اعتماد کنند. در هر حال برای ایجاد تغییر و اصلاح امور کشور تنها می‌توان به مسیر صندوق‌های رای اعتماد کرد. ما نباید به بهانه ردصلاحیت آیت‌الله هاشمی از شرکت در انتخابات خودداری کنیم. بلکه باید پرشور‌تر شرکت کنیم و به نامزد‌هایی که نزدیک‌تر به نامزد‌های اصلی‌مان هستند، رای بدهیم. در بین تایید صلاحیت‌شدگان افرادی هستند که می‌توانند راه آقای خاتمی و آقای هاشمی را در پیش بگیرند و عملکردی نزدیک به این دو عزیز داشته باشند.

تا چه اندازه یک رییس‌جمهوری می‌تواند در تغییر شرایط کشور نقش ایفا کند؟

اگر یک فرد با تدبیر و خوش فکر به عنوان رییس‌جمهوری کشور انتخاب شود، می‌تواند در تغییر شرایط کشور و احسن شدن اوضاع سیاسی، اقتصادی و بین‌المللی نقش ایفا کند. طبق قانون اساسی ما هرچند که رییس‌جمهوری عالی‌ترین مقام نظام نیست، اما با این حال از اختیارات کافی برای تغییر برخوردار است. البته امیدوارم رییس‌جمهوری کشور از تعامل کافی با نهاد‌های دیگر نظام و رهبری برخوردار باشد. تا بتواند حق مردم را استیفا کند. زمانی که مردم رییس‌جمهوری را فردی با صداقت بدانند، فضای کشور رو به سوی تغییر خواهد گذاشت. فشار افکار عمومی نیز در تغییر شرایط کشور موثر است. اگر امروز می‌بینیم که رییس‌جمهوری نتوانسته در این حوزه نقش چندانی ایفا کند، به دلیل عدم صداقت اوست.

رییس‌جمهوری آینده برای تغییر چه باید بکند؟