به ایران پرس نیوز بپیوندید

آدرس پست الکترونيک [email protected]

ایران‌پرس‌نیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمی‌کند.







خلاصه انگلیسی این خبر را می توانید در زیر ببینید

سه شنبه، 2 مهر ماه 1392 = 24-09 2013

هشتاد درصد اهل قلم هشتشان گره نه شان است

قدس آنلاین: در سالهای اخیر ترجمه آثار به موضوعی مبدل شده که بسیاری برای آن نگرانند؛ برخی می‌گویند آثار گرانبهای غربی با ترجمه های سخیف به بازار آمده و برخی دیگر معتقدند ترجمه های مشترک از یک اثر نه تنها آن اثر را قیمتی تر نکرده، بلکه ارزش های آن را از بین برده است.

دکتر مجدالدین کیوانی از مترجمان پیشکسوتی است که در حیات علمی اش به انتشار آثار ادبی و عرفانی مبادرت بسیاری کرده است و از تلاش او می‌توان به ترجمه و تألیف «تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن»، «فراسوی ایمان و کفر شیخ محمود شبستری»، «سهروردی و مکتب اشراق»، «شعر صوفیانه فارسی» و ... اشاره کرد.
آنچه در ادامه می‌آید دیدگاه کیوانی درباره وضعیت فعلی ترجمه است.

برای آغاز به عنوان یک مترجم وضعیت کنونی ترجمه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
- مشکلی که هم اکنون در ترجمه به وجود آمده بسیاری بدون تلاش نام خود را به عنوان مترجم ثبت کرده اند. اصولا در تعلیم و تربیت نمی‌توان انقلابی عمل کرد. باید زحمت کشید و کاری عرضه کرد که بتوان مهر تأیید خود را بر آن زد. یک محقق باید بتواند کار خود را تأیید کند. متأسفانه مثَل دیر آمدن و زود رفتن در کشور ما در حال غلبه است. این وضعیت در حوزۀ ترجمه نیز مشابه است؛ هر کسی که فرنگ می‌رود جرأت ترجمه کتاب به خود می‌دهد بدون این که به اهمیت و خطر کار ترجمه توجه داشته باشد. در حوزه تألیف هم متأسفانه گاه شاهد ورود کتاب هایی به بازار بودیم که بدون مبالغه 90 درصد آن عینا کار شخص دیگری بوده است. وقتی محققی رعایت اصول اخلاقی را نمی‌کند و چون تریبونی برای نقد واقعی وجود ندارد و یا اگر هست ضعیف است و چندان جدی گرفته نمی‌شود، آثار تولید شده با خیال راحت و بدون غربال و سنجش چاپ می‌شوند. طرف دیگر قضیه ناشران هستند. تعداد زیادی از ناشران در این مسأله احساس مسوولیت نمی‌کنند. در واقع نه تنها احساس مسوولیت نمی‌کنند، بلکه چون احتمالا خیلی باهوش هستند و می‌دانند هیچ مرجع قانونی جلوی آن ها را نمی‌گیرد، این گونه افراد را تشویق می‌کنند که کاری به اسم نوشته بیاورند و چاپ کنند. شرایط نا به سامان اقتصادی و وضعیت تورم در کشور هم باعث شده که ناشران به دنبال کار ارزان هستند و خیلی وسواس ندارند که این کار ارزش چاپ دارد یا ندارد و یا این که تا چه اندازه اثر مال خود نویسنده است. آن چه برای آن ها مهم است چاپ و فروش بیشتر است. غالب این گونه افراد ارزان تر هستند و به دستمزد کمتری راضی هستند.


با توجه به وعده هایی که وزارت ارشاد در دولت جدید داده است تصور نمی‌کنید بخشی از این مشکلات حل شود؟
- وزارت ارشاد با کارهایی که در دوره قبل انجام داد هیچ‌گونه مورد اعتماد اهل قلم نیست؛ برای مثال باید به حذف شدن بخش‌هایی از خسرو و شیرین خندید. به نظر من این وزارتخانه با این تاریخچه نمی‌تواند در این زمینه موفق عمل کند و معمولاً در کشور ما کارهای بخش‌نا‌مه‌‌ای موفق نبوده به نظر من اگر اجازه بدهند اهل قلم با هم طرحی بریزند و ضوابط را رعایت کنند.

فضای حق مولف در حوزه ترجمه در سال های اخیر چگونه بوده است؟
- در دنیا حق تألیف و استفاده از مأخذ خیلی جدی گرفته می‌شود و حق‌التألیف مقالات بررسی می‌شود و حق استفاده از آن به صورت مختصر و کلی بدون اجازه مولف و ناشر ممنوع است و حتی یک جمله هم بدون اجازه به کار نمی‌رود، اما در کشور ما همچنان موضوعی وجود ندارد و ما هنوز به کپی‌رایت نپیوسته‌ایم. در سال کتاب‌های بسیاری ترجمه و یا عیناً افست می‌شود و این بی‌قانونی بین ناشران هم هست و خیلی راحت نویسندگان بدون هیچ باکی از هم مطالب را می‌گیرند و در این باره نه به ناشر اعتراض می‌شود نه به نویسنده. دولت نباید در ضوابط دخالت کند ولی دادگستری باید مقرراتی بگذارد اگر کسی مطلبی نقل کرد با اجازه اش باشد.


آقای دکتر آیا شما گمان می‌کنید که نویسندگی و مترجمی راهی برای ارتزاق در جامعه ما هست یا خیر؟
به نظر من جز یک گروه خیلی معدود از اهل قلم که رمان نویس بنام هستند مثل آقای دولت آبادی و کتاب هایی مثل بامداد خمار، که با توجه به تیراژ درآمدشان می‌شود گفت از راه قلم نان می‌خورند، برای سایرین این گونه نیست. در حوزۀ تحقیق تعداد معدودی از کتاب ها به چاپ های ده به بالا می‌رسد. می‌توان گفت 80 درصد اهالی قلم نمی‌توانند از راه نویسندگی امرار معاش نمایند به خصوص افرادی که اهل تحقیق هستند و در حوزه تحقیق کار می‌کنند. محققان گاه سال ها روی یک کار زحمت می‌کشند. به نظر من کارهای تحقیقی نمی‌تواند به عنوان یک وسیله درآمد افراد به حساب آید. وقتی این نگرانی ها وجود داشته باشد کارهای علمی خوبی در نمی‌آید. نویسنده هم مثل نقاشی است که یکی سال ها زحمت می‌کشد و اثر تولید شده ارزش هنری دارد. اگر بناست کار تحقیقی ارزشمندی انجام شود باید حمایت هایی هم از آن صورت بگیرد. متأسفانه در کشور ما کار آماری نمی‌شود اما می‌توان حدس زد خیلی خوشبینانه 20 درصد از اهل قلم بیشتر نتوانسته اند از راه قلم ارتزاق کنند. باقی هشتشان گره نه است.


با توجه به گرانی کاغذ در سالهای اخیر که صنعت نشر را به شدت تحت تأثیر قرار داده است، فکر می‌کنید آیا دیجیتالی کردن آثار، راه مناسبی برای کنترل وضعیت اقتصادی نشر است؟
- این هم دو طرف دارد. به هر حال یک اثر هم قبل از این که دیجیتالی شود باید به قلم درآید. دیجیتالی شدن تضمینی بر کیفیت بالای مقاله نیست. مشکل ما تا آنجا که مربوط به نوشتن است سر جای خود باقی است و باید آن را حل کرد. قسمت دوم مربوط به مشتری یا خریدار این اثر است که می‌رود و از آن استفاده می‌کند. در شرایطی که هزینه ها بالاست و بودجه کم است و از طرفی هم خواندنی زیاد است، چاپ دیجیتالی کمک می‌کند، اما من همیشه نگران راه تغذیه این سایت ها هستم. این که شما چه مطلبی به آن می‌دهید. اخیرا ثابت شده آن چه که در ویکی‌پدیا هست اکثراً بی ارزش است. مطلب بسیار است ولی چه کسی صحت آن را تضمین می‌کند؟ باید کانالی برای تضمین آن چه که در سایت می‌رود باشد.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: