با اعلام این خبر، ماموران کلانتری 13 شهرستان میانه به محل کشف جسد رفتند و با جسد سوخته مرد میانسال مواجه شدند. به این ترتیب با حضور کارآگاهان جنایی و تشخیص هویت و پزشکی قانونی در محل، بررسی های تخصصی ادامه یافت.

معاینه های اولیه متخصصان پزشکی قانونی نشان می داد جنایت در محلی دیگر رخ داده و زمان تقریبی مرگ 48 ساعت قبل از کشف جنازه است. باتوجه به آن که هیچ مدرک هویتی همراه قربانی نبود، جنازه به دستور بازپرس پرونده به پزشکی قانونی منتقل شد و کارآگاهان جنایی به بررسی های خود ادامه دادند.

کارآگاهان با بررسی پرونده های افراد گمشده، با پرونده شهریار مواجه شدند. از آنجا که زمان ناپدید شدن او با زمان جنایت هماهنگ بود، از خانواده اش خواسته شد برای شناسایی جنازه به پزشکی قانونی مراجعه کنند.

به این ترتیب هویت جسد سوخته برملا شد، اما هنوز کسی از انگیزه این جنایت باخبر نبود. کارآگاهان در ادامه تحقیقات دریافتند دختر قربانی به نام مریم با پدرش اختلاف داشت و از سویی با پسری به نام پدرام در ارتباط است.

در ادامه مشخص شد پدرام نیز با مقتول اختلاف داشت؛ زیرا شهریار با ازدواج مریم و پدرام بشدت مخالف بود. به این ترتیب پدرام به عنوان نخستین مظنون پرونده بازداشت و تحقیقات از او آغاز شد. پدرام درباره جنایت گفت: مریم را دوست داشتم و مدتی قبل به خواستگاری او رفتم، اما پدرش با من مخالف بود و می گفت این ازدواج عاقبت خوبی ندارد. اصرارهای من و مریم هم برای جلب رضایت او بی فایده بود. از آنجا که نمی خواستم مریم را از دست بدهم، با او همفکری کردم و به این نتیجه رسیدیم که شهریار را از سر راه برداریم.

به همین دلیل روز حادثه او را به قتل رساندیم و برای آن که هویتش مشخص نشود، جنازه اش را آتش زدیم. از طرفی برای آن که کسی به ما شک نکند به پیشنهاد مریم، خانواده او به اداره آگاهی رفتند و ناپدید شدن مرد میانسال را گزارش کردند.