به ایران پرس نیوز بپیوندید

آدرس پست الکترونيک [email protected]

ایران‌پرس‌نیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمی‌کند.







خلاصه انگلیسی این خبر را می توانید در زیر ببینید

شنبه، 31 خرداد ماه 1393 = 21-06 2014

کار از کجا خراب شد؟ - شاهین فاطمی

حوادث هفته های اخیر در خاورمیانه، به ویژه پیشرفت ناگهانی تروریست های داعش در عراق، یکبار دیگر مشکل اسلام سیاسی را به نحوی نگران کننده تر مطرح کرده است. آنچه ما در غرب ملاحظه می کنیم هرچه بیشتر جدا کردن مسائل، معتقدات و سنت مذاهب است از سیاست و زندگانی روزمره مردم. البته در غرب هم مشکلاتی را که ما امروز در منطقه با آن دست به گریبان هستیم سده پیش از سر گذرانده اند. آنچنان نبوده است که مسییحیت هم جایگاه خود را در جامعه تشخیص داده و سیاست و حکومت را به انتخاب مردم بگذارد. در غرب هم اسقف های طماع، دزد و ستمگر زیاد بوده اند اما جامعه سرانجام توانسته است خود را از آسیب تعصبات مذهبی و سوء استفاده از آن آسوده سازد. برای درک بهتر حوادث اخیر در خاورمیانه هیچکس را امروز بهتر از پرفسور برنارد لویس، این دانشمند نودو هشت ساله در دانشگاه پرینستون، نمی شناسیم.

پرفسور لوئیس چندی پیش آخرین و یکی از مهمترین آثار خود را تحت عنوان «کار از کجا خراب شد» منتشر کرد. عنوان جنجالی این کتاب شاید به خوبی معنای آن را نرساند. زیرا در این کتاب پرفسور لوئیس دلایل افول دنیای اسلام را موردبررسی قرار داده است. او در این کتاب می نویسد من فکر می کنم حکومت های خودکامه دیر یا زود محکوم به فنا هستند و سپس این سؤال را مطرح می کند که چه جایگزینی برای آن ها وجود دارد.به نظر این نویسنده، ما امروز شانس بیشتری داریم برای آنچه در مورد آن لغت دموکراسی به کار می رود. اما در مورد استفاده از این لغت او اظهارتردید می کند. منظور او جامعه ای است که باز باشد و در آن تسامح وجود داشته باشد. زیرا این نوع سیستم ناگزیر باید با نهادهای سُنّتی موجود در این کشور‌ها مطابقت داشته باشد. پروفسور لوئیس می پرسد چرا ما باید از آنها انتظار داشته باشیم که سیستم غربی را پیاده کنند و چرا ما باید فکر کنیم که چنین سیستمی‌ قابل اجرا خواهد بود.

پروفسور لوئیس به تاریخ مراجعه می‌کند و یاد آور می شود که در سال ۱۹۱۸ پس از جنگ جهانی‌ اول متفقین پیروزمند سعی‌ کردند که یک سیستم پارلمانی را در آلمانی‌ که سنت سیاسی دیگری داشت تحمیل کنند و نتیجه آن شد که هیتلر به قدرت رسید. هیتلر با انتخابات آزاد و عادلانه به روی کار آمد و سرانجام دیدیم که چه جنایاتی مرتکب شد. جالب است که همین آقای لوئیس روزی به عنوان سرباز در ارتش انگلیس با ارتش نازی جنگیده و از نزدیک شاهد جنایات رژیم هیتلری بوده است. امّا او می‌‌گوید نتیجه انتخابات آزاد می تواند برقراری حکومت‌های غیر دموکراتیک باشد زیرا مردمی که خوی دموکراسی را هنوز از آن خود نکرده اند زمانی‌ که حق انتخاب آزاد داشته باشند الزاماً دموکراسی را تائید نمی کنند همچنان که در آلمان هیتلر با انتخابات آزاد بر سر کار آمد. و همین داستان در زمان ما یعنی در سال ۲۰۰۶ در غزه مشاهده شد که نتیجه انتخابات آزاد روی کار آمدن سازمان تروریستی حماس بود. اومعتقد است که اصرار بر انتخابات در کشورهای مسلمان به شیوهِ پارلمانی توّهم خطرناکی است و این به دلیل آن است که فرهنگ مسلمانان با شیوه های دموکراتیک نا همگون و مغایر است. "دی ان اِی"‌ این جوامع الزاماً ضّد دموکراتیک نیست بر عکس فرهنگ تمدن اسلامی به روشنی مخالف خودکامگی و حکومت غیر مسئوول است. آقای لوئیس معتقد است که در اسلام سنتی چه از نظر تاریخی‌ و قانونی‌ و چه از جنبه‌ عملی‌ و نظری حکومتی محدود، تبیین و تجویز شده است . شیوه انتخابات غربی الزاماً با سنت‌های جوامع دیگر همیشه منطبق نیست. به نظر آقای لوئیس نباید فکر کنیم که سیستم انگلیسی- آمریکایی دموکراسی نسخه ای است که می تواند در تمام دنیا کار آمد باشد و سیستم ایده‌آل جهانی‌ است.

سلطان دمکرات!

وی می‌گوید مسلمانان نه تنها باید این فرصت را داشته باشند که راه خود را پیدا کنند و در آن راه گام بردارند، بلکه باید در این مورد تشویق و کمک شوند و یادآوری می کند که سفیر فرانسه در استانبول، درست قبل از انقلاب فرانسه نوشته بود دولت فرانسه از اینکه سفیر وقت زیادی را صرف برخی‌ مذاکرات کرده از خود بی‌صبری نشان داده است. همین سفیر در نامه‌ای به مافوق خود در فرانسه چنین نوشته است: "اینجا مانند فرانسه نیست که پادشاه به تنهایی‌ تصمیم گیرنده باشد و چنان کند که می‌خواهد، اینجا سلطان باید با دیگران مشورت کند." در تاریخ خاورمیانه، مشورت کلمه کلیدی است که در متون کلاسیک بارها و بار‌ها تکرار شده و تکیه بر آن به زمان پیامبر اسلام بر میگردد. رهبران سیاسی در عمل باید با صفوف و بخش‌های گوناگون جامعه مانند صنف تجار، صنعت کاران، دبیران، مالکین، معامله و بده بستانی انجام می‌دادند. هر کدام از آن صنف‌ها روسای خودشان را انتخاب میکردند. رهبران جامعه و حتی سلاطین عثمانی موظف بودند که تا با این گروه‌ها و طبقات مختلف مشورت نکرده اند تصمیم نهایی اتخاذ نشود.

پروفسور لوئیس می گوید آمریکایی‌‌ها معمولا آزادی را به عنوان محدود بودن دولت تبیین و تعریف می‌‌کرده اند. اما در زبان عربی‌ معادل دقیقی‌ برای آزادی (Freedom) وجود ندارد و آنها این کلمه را به حرّیت یعنی‌ به معنی‌ نفی برده بودن ترجمه کرده اند. آزادی واژه حقوقی و اجتماعی است و نه سیاسی. و نمی شود از آن برای نشان دادن درجه و پایهِ سیاسی استفاده کرد. واژه‌ای که از نزدیک‌ترین قرابت با واژه آزادی به مفهوم غربی آن وجود دارد کلمه عدالت "Justice" یا عدل به معنای نیک‌ بودن دولت است. بنا بر این کج فهمی‌ بزرگی‌ از معانی آزادی و دموکراسی در پاره‌ای از کشور‌های اسلامی ایجاد شده است. آقای لوئیس می‌گوید که خطای تجدد این بود که قدرت دولت را افزایش داد و آنچه را که نیروهای میان دولت و مردم و قدرت حاکمین را محدود می کرد یا تقلیل داد و یا از بین برد. چنین پدیده‌ای به مبارک ها واسد ها در خاورمیانه این قدرت را بخشید که با استفاده از امکانات تسلیحاتی و اطلاعاتی مدرن قدرت خود را تحکیم نمایند و با چنین خودکامگی به قدرتی بسیار فراتر از قدرت سلطان‌ها دست یافتند. برناردلوئیس یادآور می شود که تونس تنها کشور اسلامی است که آموزش اجباری بعد از ابتدای برای دختران در آن وجود دارد و در آن زنان در تمام سطوح حرفه‌ای اشتغال دارند. البته در این مورد آقای لوئیس فراموش کرده است که در ایران، سالها پیش از تونس آموزش اجباری برای دختران و پسران به طور مساوی الزامی بود.

نقص اسلام اصولی اسلام

باآنکه در بسیاری موارد استاد لوئیس در این کتاب سیاستمدارانه با مسائل برخورد میکند دریک مورد ویژه به صراحت میگوید که نقص اسلام و دلیل عقب افتادگی جامعه اسلامی دقیقا از برخورد ناسالم با زنان آغاز می شود. او معتقد است که وجود خانواده‌های سرکوب گر راه را برای پیدایش دولت‌های سرکوبگر هموار می‌کند. کودکی را در نظر بگیرید که در خانواده‌ای که در آن مادر هیچ گونه آزادی ندارد و مورد ظلم واقع میشود بزرگ شود. چنین تجربه‌ای این کودک را برای نوعی زندگی‌ از نوع خودکامه و تحقیر در آینده ا‌ش آماده می‌کند و این پایه‌های یک جامعه خود کامه را رقم می زند. با وجود آنکه کتاب لوئیس بیش از ۱۰ سال قبل از حوادث مصر نوشته شده است پیشبینی‌ او در این مورد کاملا دقیق بنظر می‌رسد. او می‌گوید آنچه در مصر می گذرد نمونه پیچیده تری را عرضه می‌کند. در همین گیر و دار معترضین و جوانان لیبرال که انقلاب را در میدان تحریر رهبری کردند از سوی مجموعه ارتش و اخوان المسلمین به حاشیه رانده خواهند شد.

انتخابات شتاب زده‌ای که در سپتامبر آن سال برگذار شد امکان داد اخوان مسلمین به قدرت برسند. آقای لوئیس هشدار می دهد که چنین وقایعی بسیار خطر ناک است چون نباید شبهه و توهمی در باره اخوان المسلمین و اینکه چه هستند و چه میخواهند داشته باشیم و نوشته مفسرین غربی سرشار از چنین توهماتی است. ببینید مفسرین غربی چه گونه با شیخ یوسف قرارداوی روحانی بسیار محبوب که گفته است هیتلر حساب یهودی ها را بخوبی رسید و هولوکاست مجازاتی بود که خداوند بر یهودی‌ها نازل کرد برخورد می کنند.

پروفسور لوئیس وخمینی

وی سپس به حوادث ایران می‌پردازد و می گوید من باید اذعان کنم که اسم خمینی را تا روزهای انقلاب ایران در پرینستون نشنیده بودم. اما بلافاصله به کتابخانه دانشگاه رفتم و دنبال آثاری از خمینی گشتم و البته پیدایش کردم کتاب کوچکی بود به نام دولت اسلامی که امروزه به نام " نبرد من " خمینی شناخته می شود و به زبان فارسی و عربی‌ در دسترس می‌باشد. بزودی بر من روشن شد که خمینی چه جور آدمی‌ است و اهدافی که دارد چیست. و تمام آن حرف‌ها در باره این که خمینی قدمی‌ به جلو بر میدارد و حرکتی به سوی آزادی است خزعبلاتی بیشتر نبود. من سعی‌ کردم به مردم آنجا بفهمانم.آنها گفتند ما فکر نمی‌کنیم خوانندگان تمایل به خواندن چنین مطالبی را داشته باشند. اما مرا به نوشتن مقاله‌ای در واشنگتن پست تشویق کردند. ولی‌ در آنجا هم موفقیتی نسیب من نشد. در نهایت این خمینی بود که آنچه را که به دنبال آن بود خود به جهانیان فهماند. اما امروز تداوم مکتب خمینی در تهران و رژیم وابسته به او مورد تهدید قرار دارد و منفور است. مخالفین رژیم تهران دو دسته اند. یک دسته مخالفین داخل رژیم هستند و دیگری دسته مخالفین بر ضّد رژیم و من فکر می‌کنم دیر یا زود رژیم تهران سرنگون خواهد شد و گزینه دموکراتیک تر و آزاد تری پدیدار خواهد شد.

بیشتر ایرانیان میهن پرست بر ضّد رژیم هستند .آنها احساس می کنند که این رژیم حیثیت و احترام کشورشان را جریحه دار کرده است و البته درست فکر می کنند. ایرانیان با دیده حقارت به رژیم اسلامی نگاه میکنند. و این به نظر آقای لوئیس بهترین دلیل برای عدم استفاده از نیروی نظامی برای ساقط کردن حکومت ایران است. حمله نظامی هدیه ای خواهد بود برای حکومت اسلامی و بسیج نیرو‌های میهن‌پرست، هدیه‌ای که رژیم در حال حاضر از آن بی‌ بهره مانده است . سیاست درست در قبال ایران آن خواهد بود که به نهضت‌هایی‌ شبیه نهضت سبز بها داده شود . باید حساب رژیم را از مردم جدا کرد. وقتی‌ اوباما به ریاست جمهوری رسید پیام درود برای رژیم فرستاد که البته بهتر بود این پیام را برای مردم ایران می فرستاد. پروفسور لوئیس معتقد است در طول جنگ سرد ایالا ت متحده و شوروی هر دو سلاح اتمی داشتند و هر دو طرف می‌دانستند که غیر محتمل است که طرف دیگر از این سلاح استفاده کند.

هر دو طرف می‌دانستند که در صورت استفاده از سلاح اتمی‌، طرف دیگر مقابله به مثل کرده و نتیجه اش اضمحلال دو طرف خواهد بود. به همین دلیل در طول جنگ سرد حتی در بدترین دقایق آن احتمال خطر استفاده از سلاح اتمی بسیار کم بود. اما ملایان مذهبی اند با شیوه تفکر آخر زمانی‌، در اسلام مانند مسیحیت و یهودیت یک سناریو آخر زمانی‌ وجود دارد و آنها فکر میکنند که این سناریو شروع شده و در حال شکل گیری است بنابر این فرآیند اضمحلال هر دو طرف نه تنها عاملی باز دارنده نخواهد بود بلکه عاملی است ترغیب کننده و یا تهدید کننده. در ترکیه حرکتی‌ به سوی هر چه بیشتر اسلامی شدن در حال شکل گیری است. چنین طرحی هدف دولت است و ماهرانه در بخش های مختلف جامعه مانند اقتصاد، تجارت، دانشگاه‌ها و رسانه‌‌ها دارد پیاده میشود . هم‌اکنون قوه قضایی‌ را که در گذشته دژی برای حفاظت از جمهوری بود از آن خود کرده است. به زعم آقای لوئیس ۱۰ سال دیگر ترکیه و ایران جای خود را با یک دیگر عوض خواهند کرد.

آقای لوئیس در مورد قیام‌های اخیر در کشور‌های خاور میانه می‌گوید که این پدیده چالش بزرگی‌ است. چون فقط یک مرکزیت سیاسی و هویت قومی است هم عرب است و هم ایرانی‌ است، هم ترک و دیگر اقوام و از پشتیبانی‌ تمام ملیت هایی که پیام آن را باور دارند برخوردار است و این بسیار مهم و در عین حال خطر ناک است. پروفسور لوئیس می‌گوید من فکر می‌کنم مبارزه تا زمانی‌ که آنها به اهدافشان دست یابند و یا از اهدافشان دست بر دارند ادامه خواهد داشت. در حال حاضرهر دو شق معامله امکان پذیر است. دید عمیق این دانشمند بزرگ کارشناس اسلام و خاور میانه به نحوی استثنائی آینده را در پیش روی ما قرار داده است. بسیار جالب است که او در مورد ایران امیدوار است و در مورد ترکیه ناامید و با صراحت می‌گوید دیری نخواهد پایید که این دو کشور جای خود را عوض خواهند کرد. یعنی‌ ترکیه اسلامی و ایران دموکراسی‌ خواهد شد.


پاریس: 21ژوئن 2014



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: