ماهواره را له، بايد کرد

طنز
ماهواره را له، بايد کرد!!!

روزنامه ابتکار: يک روز به خانه همسايه دعوت بوديم وداشتيم صحبت ميکرديم، يک لحظه چشمانمان به تلويزيون خيره شد، اولش فکر کرديم رسانه ملي خودمان است اما برنامه هايش تغيير کرده بود؛ دوباره فکر کرديم حتما ميخواهند دست از کارشکني در برابر دولت بردارد اما يک دفعه پيام هاي بازرگانيش که داد وبيداد کرد آمد گن لاغري وتصاويري هنجارشکن پخش کرد. به صاحبخانه گفتيم اين صدا وسيما براي شما چيزهاي ديگري پخش ميکند، نکند که شما از مابهتراني؟ يک پوزخندي زد وگفت: اين ماهواره است؟ دودستي زديم برسرمان وگفتيم تو عنصر نامطلوبي، خجالت نميکشي در خانه ات ماهواره داري؟ شما همان نفوذي هاي غرب هستيد که ميخواهيد فرهنگ برهنگي را درکشور ترويج دهيد، اگرهم معتاد بودي اينقدر فشارخارجي برما واردنميشد، چه ميکنيد با خودتان؛ مگر نميدانيد اين ماهوره نرمش فرهنگي غرب است شماکه زن وبچه داريد چرا؟ دوباره يک پوزخندي زد وگفت: جوري حرف ميزنيد که انگار شعبه سفارت انگليس را در منزل افتتاح کرده ايم. گفتيم اگر سفارت انگليس را مي‌آورديد اينجا تکليف ما مشخص بود، اما اين ماهواره با يک نرمش فرهنگي دارد شما را از راه به در ميکند خودتان خبر نداريد ما ديگر حاضر نيستيم اينجا بمانيم. شما با دعوت ما به منزلتان ميخواستيد مارا به سمت «بي بندباري» سوق بدهيد، شما همان ايادي معروف آمريکا هستيد همسرمان را صدا کرديم وگفتيم بيا تا سريعتراز اين خاکريز دشمن دور شويم. همسرمان که مثلا خجالت ميکشيد،گفت: نکند داعش حمله کرده؟ گفتيم از داعش بدتر است؟ گفت: خاک برسرمان شد، کي حمله کرده؟ گفتيم: ماهواره؛ يک چشم غُره اي به مارفت که چک پول 50 هزارتومانيمان افتاد وفهميديم بايدهمچنان در آن خانه فساد بمانيم. همسايه که خودش را پيروز مسائل ميديد، گفت: حالا اين ماهواره چيز بدي هم نيست، مثلا اين شبکه را نگاه کن همه اش فيلمهاي ايرانيست. ماهم سرمان را چرخانديم به سمت تلويزيون، وبراي اينکه منحرف نشويم فقط زيرنويسش را ميخوانديم. در يکي از زيرنويسها نوشته بود کدام تيم تهراني آبي پوش است؟ 1.استقلال 2.پرسپوليس. بعد نوشته بود پاسخ خود را به اين شماره پيامک بفرستيد و يک ال سي دي دريافت کنيد. بعداز آن ديگر نتوانسم جلوي خودمان را بگيريم وبراي شبکه پاسخ سوال را فرستاديم.
فردايش سرکار بوديم که ديديم يک شماره ناشناس با ما تماس گرفت وگفت شما برنده هداياي ما شده ايد اين هدايا شامل يک پلاک طلا، يک لپ تاپ خوب و کلي چيز ديگراست. کرايه پستي را به اين شماره حساب بفرستيد تا براي شما ارسالش کنيم. ازخوشحالي نزديک بودخودمان را از طبقه دوم پرت کنيم بيرون، سريعا پول کرايه پستي را برايشان ارسال کرديم.بعداز چندروز يکي آمد جلوي درب منزل وگفت يک بسته داريد. رفتيم بسته را گرفتيم و با شادماني هرچه تمام تر بازش کرديم. ديديم کلي خرت وپرت به دردنخور برايمان فرستاده اند. در نهايت عصبانيت به همان شماره اي که با ما تماس گرفته بود، تماس گرفتيم اما خاموش بود. آنجا بود که فهميديم آنجايتان بسوزد يعني چي؟
رفتيم به يکي از مراجع قانوني تا از دست اين کلاه بردارها شکايت کنيم. وقتي کل جريان رابراي مرجع ذيصلاح تعريف کرديم، فرياد زد سرکاراحمدي! گفتيم: حالا شما خودتان را ناراحت نکنيد، باهم پيداش ميکنيم وپدرش را درمي آوريم. سرکار احمدي آمد وگفت بله قربان، رئيس گفت: اين آقا بازداشتگاه!! گفتيم ما چرا؟ يکي ديگه برده وخورده ويک آب هم روش، گفت: جرم شما داشتن ماهواره است، گفتيم آقا ما از شکايتمون صرف نظر ميکنيم، گفت تازه پيدات کردم حالا که خودت با پاي خودت اومدي ول ُنَت نيستم. مارا به مراجع بعدي تحويل دادند و بعد 300 هزار جريمه داديم وچون مجبور بوديم ماهواره را تحويل بدهيم، رفتيم يک ماهواره هم خريديم و به مرجع مربوطه تحويل داديم تا امحايش کنند. حالا ديگر معني آسيب هاي ماهواره را بخوبي درک ميکنيم.