برای اولین بار بعد از 2006 کنگره آمریکا،با اکثریت و رهبری جمهوریخواهان،یک صد و چهاردهمین دوره خود را،آغاز نمود.رهبر جمهوریخواه سنا قبلا گفته است ،تصویب طرح های سختگیرانه تر ،علیه برنامه اتمی رژیم تهران ،از جمله اولویت های کنگره جدید،خواهد بود.جهت تصویب این طرح ها و عبور از حق وتوی رئیس جمهور به بیش از دو سوم آراء نیاز هست. که در حال یار گیری برای تحقق این امر از بین دموکرات ها هستند.

پیش ازین ،سخنگوی مجلس نمایندگان نیز ،حمایت خود را از طرحهای قاطع و محکم ،علیه برنامه هسته ای مشکوک به تولید بمب اتمی رژیم تهران اعلام کرده بود.این مسئله هر نوع سستی و سهل انگاری و وقت خریدن و ترفندهایی چون تقیهّ ودروغ مقدس فتوای رهبر رژیم ،مبنی بر حرام بودن تولید بمب اتمی و یا تاکیدات نماینده رژیم تهران در مذاکرات ،مبنی بر اینکه اصولگرایان یا سپاه مخالف تعامل اتمی هستند و باید جهت قانع کردن آنها، باید از سوی 5 بعلاوه 1 امتیاز داده شود، را از بین میبرد.

از جمله ،رئیس جمهور فرانسه ،ساعاتی قبل از آغاز بکار کنگره آمریکا ،با پیش بینی این مسئله درمورد سیاست های جدید کنگره ،علیه برنامه غیر متعارف اتمی رژیم تهران، با بیان جملات محکم و قاطع ،از پیش ،پشتیبانی خود را از سختگیری های بیشتر،اعلام نمود.بنظر میرسد ازین پس در جریان مذاکرات موضوعاتی چون مخالفت رهبر یا افراطیون نظام با این یا آن تعامل اتمی مخالفند ،یا ناز و کرشمه و وقت و زمان خریدن و تحمیل دروغ مقدس یعنی تقّیه (فتوای دروغین رهبر مبنی بر حرام بودن تولید بمب اتمی) جای خود را به قاطعیت مطلق علیه برنامه اتمی بدهد.

جمهوریخواهان همواره نشان داده اند که مردان عمل و اقدام قاطع هستند.ازین پس هم در مقابل زیادیخواهی های امثال پوتین و هم مسائلی چون جنون داعش،مقابله با حمام خونی که بشار اسد بکمک پوتین ،خامنه ای،حسن نصرالله در سوریه راه انداخته اند قاطعیت بیشتری بکار گرفته میشود.

از سوی دیگر آغاز بهره برداری خط لوله کیستون از کانادا به آمریکا جهت انتقال نفت خام ستتیک از نفت ماسه های البرتای کانادا و شمال آمریکا به پالایشگاه ساحل خلیج در تکزاس ،از جمله اولویت های دیگر کنگره جدید است.که موجب کاهش باز هم بیشتر قیمت نفت در جهان و تاثیر گذاری بر تصمیمات رژیم تهران میگردد.

از نظر رژیم تهران اوباما رئیس جمهور آمریکا پیرو نظریه جهانی شدن وابستگی متقابل دو اندیشمند این نظریه ،یعنی جوزف نای و رابرت کوهن بوده و خواهان اقدام خشونت آمیز جهت تحقق امور مورد نظر نمی باشد.بموجب این نظریه مسائل اساسی جهان ،دیگر مسائل نظامی امنیتی استراتژیک نبوده،بلکه مسائل اقتصادی،زیست محیطی،اجتماعی و فرهنگی در اولویت جامعه جهانی قرار دارند.رسیدگی به این تحول در دهکده جهانی ،حرکت از سوی سیاست حاد ، بسوی سیاست ملایم می باشد. در نتیجه کاربرد زور و قدرت نظامی کم و همکاری های فراملی و اقتصادی تشدید میگردد.

ایجاد رابطه سیاسی و دیپلماتیک با رژیم کاسترو در کوبا ،پس از 50 سال قطع رابطه ،نشان میدهد که اوباما همچنان به نظریات نای و کوهن وفاداراست. اوباما اذعان داشته که قبلا بعنوان دانشجوی علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه کلمبیا و بعدها بعنوان استاد دانشگاه شیکاگو ،جزوه درسی (قدرت نرم،ابزارهای موفقیت در سیاست های جهانی) نوشته جوزف نای معاون پیشین وزارت دفاع آمریکا را بارها مطالعه کرده است. گفته میشود نای مبتکر پشت پرده گفتگوهای مستقیم آمریکا با رژیم تهران بوده است.نکته محوری نظریه کوهن و نای، اینستکه ،دیگز هژمونی و تفوق یک قدرت، بر مبنای قدرت نظامی ،در دنیای وابستگی متقابل به پایان رسیده است.

خوش بینی غیر متعارف اوباما ،به این نظریه موجب شد ،که پوتین اوکراین را تجزیه و شبه جزیره کریمه را به خاک روسیه منضم نماید.یا بشار اسد علیرغم ممنوعیت بکار گیری سلاحهای کنوانسیونال ( کشتار جمعی ) مبادرت به بمباران شیمیایی مردم سوریه نموده از مجازات مصون بماند.یا رژیم تهران خواهان امتیاز از آمریکا در مقابل برنامه هسته ای خود و یا عدم دام گستری علیه نیروهای آمریکایی در عراق ،افغانستان گردیده، با ادامه دخالت در مسائل منطقه و تضمین رژیم اش از سوی اباما به جنایات خود در منطقه بالاخص در سوریه ادامه دهد.

همین خوش بینی اوباما به نظریات مزبور ،موجب رشد و نمو گروه های تروریستی چون ،بوکو حرام در آفریقا ،داعش در خاورمیانه و قدرت گیری مجدد القاعده و طالبان در آسیا و به هم زدن صلح و آرامش در غرب، بخصوص جامعه اروپا ،بعلت نفوذ تروریست ها درین جامعه گردد.