به ایران پرس نیوز بپیوندید

آدرس پست الکترونيک [email protected]

ایران‌پرس‌نیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمی‌کند.







خلاصه انگلیسی این خبر را می توانید در زیر ببینید

آدينه، 15 خرداد ماه 1394 = 05-06 2015

پاسخ نوری زاد به برخی پرسش ها: چرخ گوشت!

مهم اما بعد از پرسیدن است. این که آیا ما می پرسیم تا به یک " آهان" برسیم؟ یا نه، بعد از دانستن، زانوانِ سست مان قوت می گیرد! تا اگر نشسته ایم بر خیزیم، و اگر ایستاده ایم بحرکت در آییم و اگر در حرکتیم، شتاب گیریم؟ تمام تلاش ما چند نفر بر این است که این ترسِ خانه کرده در دلها را بروبیم.
***


محمد نوری زاد
چهاردهم خرداد نود و چهار - تهران

جلوی کانون وکلا ایستاده بودیم که دوست ناشناسی آمد و نوشته ای در دست من نهاد و کمی صحبت کرد و بی آنکه اجازه بدهد عکسی از او گرفته شود، به داخل کانون وکلا رفت. مفصل بود نامه اش. استخوانبندی اش اما بر چند پرسش استوار بود:

پرسش: شما چند نفر آیا کاری از پیش می برید در مواجهه با این هیولای اسلامیِ حاکم بر ایران؟

پاسخ: قرار نیست با اعتراض و جمع شدنِ ما چند نفر در یکجا، نظام اسلامی فرو بریزد و نظامی دیگر سرِ کار بیاید. این دگرگونی نه شدنی است و نه با اعتراض ما چند نفر معقول به نظر می رسد. شاید یکی از دستاوردهای بزرگِ حرکت های اعتراضی ما این باشد که: در دلِ این نظام دزد و اعدام کن و آدم کش و قمه کِش و فحاش و پای بر قانون، ما چند نفر اعتراض کردیم و شد! که این دستاورد، دستاورد کمی نیست. تَرَک انداختن بر پوسته ی ترس مردمان، کار سترگی است. عمده ی زحمتی که ما چند نفر متحمل می شویم، برای همین نترسیدن های مردم است. مردمانِ ترسیده، از اعتماد بنفس تهی اند. ما چند نفر حتی اگر بتوانیم این اعتماد بنفس رمیده را برای مردمان ترسیده " یاد آوری" کنیم، کاری کرده ایم کارستان. چرا که حاکمیتِ آخوندی، تمام هیاهویش بر این است که هم مردم بترسند و هم هر طور شده بپذیرند که عاقبت بخیری و خدا و رستگاری و امنیت و آسایش را در زیر عمامه ی آقایان باید جست نه در جاهای دیگر. ما چند نفر بقدر وُسع مان تلاش داریم این معادله ی ناجوانمردانه را بهم بزنیم.

پرسش: شما چند نفر خدا وکیلی سر سپرده ی نظام نیستید؟ وقتی نظام میرحسین و زنش را زندانی می کند و کروبی را هم با این سن و سال در حصر نگهمیدارد، چرا نتواند صدای شما را خفه کند؟

پاسخ: بله نظام می تواند ما را به راحتی در چرخ گوشت بیندازد و چیزی از ما باقی نگذارد. اما حالا به هر دلیل، نظام آخوندی به این رسیده که با این چند نفرِ منفرد که نه تشکیلاتی دارند و نه جمعیتی، کاری نداشته باشد. ما هم داریم بهترین بهره را از این فرصتِ فراهم آمده می بریم. ما چه می دانیم، نظام شاید بخواهد با نشان دادن عکس ها و نوشته های معترضانه ی ما به مجامع حقوق بشری و بین المللی، خود را بصورت ظاهر از ننگ خفقانِ داخلی برهاند. اما ما نیز این خفقان نهادینه شده را آشکار تر می کنیم.

حالا اگر آمدند و ما چند نفر را زدند و کشند، این کشته شدنِ ما تنها تکانی که در اینجور پرسشگران ایجاد می کند بقدر یک " آهان" است. گرچه پرسش حق همه است، مهم اما بعد از پرسیدن است. این که آیا ما می پرسیم تا به یک " آهان" برسیم؟ یا نه، بعد از دانستن، زانوانِ سست مان قوت می گیرد! تا اگر نشسته ایم بر خیزیم، و اگر ایستاده ایم بحرکت در آییم و اگر در حرکتیم، شتاب گیریم؟ تمام تلاش ما چند نفر بر این است که این ترسِ خانه کرده در دلها را بروبیم. منتها پرسش گران اینگونه سئوال ها، معمولاً همان ترسِ خود را ملاک داوری قرار می دهند و برای این داوری نیز حواشیِ متناسبی جور می کنند. این پرسشگران اگر قول بدهند بعد از کشته شدن ما بر خواهند خاست و حرکت خواهند کرد، من یکی کشته شدن را ملتمسانه به سمتِ خویش فرا خواهم خواند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: