به ایران پرس نیوز بپیوندید

آدرس پست الکترونيک [email protected]

ایران‌پرس‌نیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمی‌کند.







خلاصه انگلیسی این خبر را می توانید در زیر ببینید

دوشنبه، 18 خرداد ماه 1394 = 08-06 2015

به پدر 80 ساله شهید هم رحم نکردند؛ با الفاظ رکیک

بعد از این اتفاق، شوهرخواهرم به دفتر شهردار رفت و جالب اینکه وقتی از شهردار درباره رفتارش پرسید نه تنها پشیمان نبود که به او گفته بود «من پدر زنت را زدم، لازم باشه شما رو هم می‌زنم!

خبرآنلاین: خبر کتک زدن پدر یکی از شهدای شهرستان شاندیز توسط شهردار این شهرستان، بعد از گذشت 10روز از ماجرا، امروز توسط خانواده وی، اطلاع داده شد.

ماجرای درگیری «جواد رجب‌زاده» شهردار شهرستان شاندیز با یکی از شهروندان این منطقه، حکایت تلخ اما شنیدنی دارد. شهرداری که پیش از این هم در حالی که شهروندان بسیاری از نحوه ساخت و ساز پروژه «پدیده شاندیز» انتقاد داشتند، با حمایت از این پروژه، موضع مقابله با شهروندانش را به رخ کشیده بود.
داستان پلمب درب یکی از منازل مسکونی منطقه و نحوه پاسخگویی شهردار به ارباب رجوع که «بتول‌السادات معراجی» درباره آن به «خبرآنلاین» توضیح داده است.
درب خانه پلمب شد!
وی گفت: صبح ششم خرداد ماه بود که همسایه‌ها به ما اطلاع دادند درب ورودی خانه‌مان توسط شهرداری پلمب شده است. اولش باورمان نشد، اما رفتیم و دیدیم بدون هیچ اطلاع و بدون اینکه حتی زنگ خانه را بزنند، از بیرون پلمب کرده‌اند.
وی افزود: به هرشکلی بود با پدرم از خانه بیرون آمده و راهی شهرداری شدیم و سراغ کسی که درب را پلمب کرده بود گرفتیم، که کسی پاسخگو نشد تا اینکه معاون شهردار از طریق تلفن فرد پلمب‌کننده را پیدا کرد و از قول او به ما گفت که شخص شهردار دستور این کار را داده، چون ما حق نداشتیم از اینجا برای خانه‌مان درب بگذاریم.
ملاقات با آقای شهردار
معراجی اضافه کرد: قاعدتا باید سراغ خود شهردار می‌رفتیم، با چند نفر دیگر وارد اتاقش شدیم که او کلا بی اعتنا به حاضرین سرش روی کاغذهای میزش بود، وقتی کار آن چند نفر تمام شد، من از شهردار پرسیدم که «ماجرای پلمب درب ورودی خانه ما چیست؟»
وی افزود: شهردار پاسخ داد که «شما اجازه نداشتید این درب را بگذارید و برای همین پلمب شده»، من هم گفتم «این درب 6سال است که همین‌جاست اما یکبار حتی اخطاریه‌ای برای ما نیامده و این اصلا درست نیست که یک دفعه پلمبش کنید.»
وی ادامه داد: شهردار بدون توجه به حرف من جلو آمد و من را با بی احترامی کنار زد و خواست از درب خارج شود که من دستم را روی درب گذاشتم و گفتم «تکلیف ما را روشن کنید»، پدرم هم زد روی شانه شهردار و گفت «شما می‌گویید ما چه کار کنیم؟» اما باز هم شهردار محل نداد تا اینکه پدرم گفت «درب خانه‌مان را ببندید، از روی دیوار ننه‌م که نمی‌توانم رفت و آمد کنم.»
حمله آقای شهردار
وی گفت: اینجا بود که شهردار در حالی که داشت می‌رفت، برگشت و پدرم را محکم به یک طرف هل داد و بعد هم به سمتش رفت و با لگد توی شکمش زد، آنچنان که شالش از سرش افتاد و بعدش هم به او گفت «شما فکر کردید چون خانواده شهید هستید هر غلطی می توانید بکنید؟» بعد هم پشت سر‌هم شروع به فحاشی با الفاظ به شدت رکیک کرد و خوب شد دو نفر او را گرفتند، وگرنه همچنان پدرم را می‌زد.
معراجی گفت: شهردار به منشی‌اش گفت نامه اخطاریه‌ای که قبلا برای مان فرستاده‌اند را دوباره دستمان بدهند و با عصبانیت رفت. جالب اینکه منشی او هم در حمایت از شهردار به من گفت «شما که خانواده شهید هستید بیشتر باید این مسایل را رعایت کنید!» جالب اینکه در همین شلوغی‌ها خانم منشی، هرچقدر بین بایگانی و پرونده‌ها را گشت نامه‌ اخطاریه‌ای برای منزل ما پیدا نکرد.
بستری شدن در بیمارستان
این شهروند شاندیزی افزود: بلافاصله پس از این اتفاق با اورژانس تماس گرفتیم و پدرم به بیمارستان شریعتی منتقل شد. پدر من نزدیک به 80سال سن و سابقه عمل قلب باز دارد. دکتر آرامش را به او توصیه کرده و ما اجازه نمی‌دهیم آب در دلش تکان بخورد.
وی ادامه داد: دکتر برای او سونوگرافی نوشت و بعد از بررسی، برای یک ماه پدرم دارو تجویز کرد و گفت اگر بعد از یک ماه به شرایط ایده‌آل نرسید، مجددا باید مورد عمل جراحی قرار بگیرد.
لاپوشانی مسئولین شهرستان
وی توضیح داد: بعد از این اتفاق، شوهرخواهرم به دفتر شهردار رفت و جالب اینکه وقتی از شهردار درباره رفتارش پرسید نه تنها پشیمان نبود که به او گفته بود «من پدر زنت را زدم، لازم باشه شما رو هم می‌زنم!



حسین June 8, 2015 03:31 PM

مباد که گدا معتبر شود گر معتبر شود از خدا بی خبر شود

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: