مسئولان بیمارستان با توجه به این که مرگ او را مشکوک تشخیص داده بودند، در تماس با پلیس موضوع را گزارش دادند. همزمان با شروع تحقیقات از خانواده زن فوت شده، معلوم شد او روز حادثه به یک آرایشگاه زنانه رفته بود که در تماس مسئول آنجا متوجه شده اند وی بد حال شده است. بلافاصله به آنجا رفته و دخترشان را به بیمارستان منتقل کردند، اما او با وجود تلاش پزشکان فوت کرده است.

در ادامه تحقیقات، زن آرایشگر به پلیس آگاهی احضار و بازجویی شد و به پلیس گفت: این زن مشتری ام بود. روز حادثه زمانی که به آرایشگاه آمد حالش بد بود و دقایقی بعد بی هوش شد. خانواده اش را در جریان گذاشتم و وی به بیمارستان منتقل شد.

تحقیقات برای رازگشایی از علت مرگ این زن جوان ادامه داشت تا این که با گذشت ده ماه از وقوع حادثه پزشکی قانونی نظر داد که مرگ او طبیعی نبوده و احتمال این که او به قتل رسیده باشد، وجود دارد. با کشف این سرنخ روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد.

در این مرحله ماموران به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد زن کشته شده برای کاهش وزن خود به آرایشگاه زنانه می رفته است. بنابراین احتمال دادند زن آرایشگر پیش از این دروغ گفته و او در مرگ زن جوان نقش داشته باشد. بنابراین دو روز پیش او با هماهنگی قضایی بازداشت و برای تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد.

زن آرایشگر همچنان مدعی بود در مرگ زن 23 ساله نقش ندارد و بی گناه است. در ادامه ماموران زمانی که آرایشگاه وی را بازرسی کردند، متوجه شدند آنجا مجهز به دستگاه های لاغری است.

متهم با افشای این موضوع گفت: زن کشته شده مشتری ام بود. زمانی که متوجه شدم او اضافه وزن دارد و می خواهد لاغر شود به وی پیشنهاد دادم که برای کاهش وزن خود از دستگاه لاغری که در آرایشگاه دارم، استفاده کند تا پس از چند هفته وزنش کم شود. آن روز پس از وصل کردن دستگاه به زن مشتری دچار مشکل تنفسی شده و بی هوش کف آرایشگاه افتاد. ترسیده بودم. بنابراین او را همراه خانواده اش به بیمارستان رساندیم، اما او فوت کرد. گمان نمی بردم دستگاه لاغری ای که خریده بودم، غیراستاندارد باشد و جان فردی را بگیرد.