درآمد میلیاردی پاتوق دارها و ساقی های تهران
به گزارش روزنامه ایران، پاتوقها برای معتادان کارتنخواب و بیخانمان حکم سرپناهی دارند که هم جای خوابشان است و هم جای مصرف. برای کسانی که دنبال تهیه مواد و مصرف هستند، پاتوق بهترین مکان است به شرطی که پلیس سراغشان نیاید و پاپیچشان نشود. بر اساس آمار، در هر شبانه روز نزدیک به هزار مصرفکننده به این پاتوقها تردد دارند و در صورت جمع شدن پاتوق، محل دیگری برای این کار از سوی پاتوقداران ایجاد میشود.
چند شب پیش به طور اتفاقی از کنار یکی از همین پاتوقها رد شدم و با دیدن صحنه عجیبی مجبور به توقف شدم. چند جوان که فردایش فهمیدم نوچههای پاتوقدار هستند، به سوی یکدیگر شلیک میکردند. یکی دو تاییشان پشت درخت سنگر گرفته بودند و چند نفری که در حال فرار بودند مدام به عقب برمیگشتند و تیراندازی میکردند.
از شانس من فیلم اکشن ۲ دقیقه بیشتر طول نکشید و صدای تیراندازی قطع شد. حالا فقط صدای ماشین بود که ساعت ۳ نیمه شب شنیده میشد. هنوز در شوک این صحنه بودم که در بزرگراه حکیم و در چند قدمی دوربرگردان مدرس به صحنه دیگری برخوردم؛ ۵ موتور در حاشیه بزرگراه پارک کرده بودند و آدم بود که از لای شمشادها بیرون میپریدند و به سمتشان میرفتند. نمیدانم چه خبر بود. آخر این موقع شب این آدمها کی هستند و چه میکنند؟ اصلاً امشب چه خبر است؟
روز بعد به پاتوق استخر در کنار پل مدیریت رفتم. همانجایی که شب گذشته تیراندازی شده بود. تا چشم کار میکرد آدمهای جورواجور از دور و اطراف به طرف پاتوق میرفتند. از زن جوان گرفته تا مردهای ۳۰ - ۴۰ سالهای که صورتشان پیر پیر شده بود. حدود ۱۰۰ نفر یا کمی بیشتر. ۲ مرد جوان که از دور سالم و قوی به نظر میرسند در حال نگهبانی بودند.
هر پاتوق بهطور اختصاصی مواد میفروشد. در یک پاتوق فقط شیشه و حشیش میفروشند، در یک پاتوق دیگر هروئین و تریاک. این مسأله بستگی به دور و نزدیک بودن پاتوقها به یکدیگر دارد.»
پاتوق عبدی و پاشا و استخر و حسین لره و محمدشاه هنوز هم فعالند. آدمهایی که آنجا میروند هر روز نزارتر و چند قدمی به مرگ نزدیکتر میشوند و چوبداران و پاتوقدارها هر روز فربهتر و پولدارتر. خدا کند روزی بشود که بادآورده را باد ببرد.